کد:
57275
پرسش
با عرض سلام
سوال من شاید خیلی جالب نباشد اما سوالی است كه من به آن پاسخ دادم اما طرف قبول نكرد . او استاد فلسفه در یكی از دانشگاههای پاكستان بود. سوال كرد :
میدانیم كه منبع روشنایی در هستی یا در منظومه شمسی ما خورشید است پس منبع تاریكی چیست ؟
گفتم نبود خورشید علت تاریكی است.
گفتم برای بودن باید علت جست نه برای نبودن
گفتم روشنایی مترادف وجودی است یا اثر وجودی است كه باید به دنبال علتش رفت اما تاریكی اثر چیزی نیست كه باید علتش را پیدا كنیم
اما نپیذیرفت در حالی كه برای نپذیرفتن پاسخ من دلیلی ارائه نداد اما من هم از پاسخ خود مطمئن نشدم
لطف فرموده این سوال را بررسی و نسبت به ارئه پاسخ آن اقدام فرمایید.
با تشكر
فرحت حسین مهدوی - پاكستانی
پاسخ
با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
پاسخ شما درست است. علت، موجب پیدایش معلول، و عدم علت باعث عدم معلول است؛ چنانچه خورشید علت نور، و عدم خورشید ـ یا هر منبع نور دیگر ـ موجب تاریكی است.
علم هم نشان می دهد كه تاریكی شب مثلا به علت حركت وضعی زمین و نرسیدن نور به نیمی از كره زمین است.
به بیان دیگر، تقابل روشنایی و تاریكی از نوع تناقض است؛ یعنی تاریكی امری عدمی است. عدم چیزی نیست تا احتیاج به علت داشته باشد. همین كه علتی موجد وجودی نباشد، كافی است تا عدم باقی بماند. به تعبیر مسامحی "عدم العلة علة لعدم المعلول".
با التماس دعا.
مشاوره مذهبی ـ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
دوشنبه 17/1/1383
| پاسخ :
شنبه 29/1/1383
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
102 بار