کد:
54983
پرسش
سلام
من قبلا هم از شما سوالاتی نمودم كه متاسفانه قانع نشدم به نظر می رسد بیشتر از سفسطه جهت پاسخ گویی استفاده می شود با این حال از آنجایی كه منبع اینترنتی دیگری كه بتوانم سوالات خود را مطرح كنم نمی شناسم شبهاتم را با اسم ناشناس_11 مطرح می كنم امید كه پاسخی قانع كننده بیابم
در مورد مطلب زیر چه توضیحی دارید:
قدیمی ترین منبعی كه از «فاطمه ی معصومه» یاد كرده، كتاب «تاریخ قم»، (نوشته :حسن بن محمد بن حسن قمی) متعلق به سال 378 هجری قمری است و كتبِ تاریخی و مذهبِی دیگر همگی نقل قولهایی از همین كتاب است. در این كتاب، آمده است:
(( فاطمه دختر امام موسی كاظم ، در سال 201 هجری – یعنی یكسال پس از ولایتعهدی امام رضا – برای دیدار برادر عازم ایران شد. چون به ساوه رسید بیمار شد. تا قم ده فرسنگ راه بود. فاطمه، عزم قم كرد و درقم میهمان موسی بن خزرج بن سعد اشعری شد. او پس از 17 روز، در قم درگذشت. چون فاطمه را وفات رسید، بعد از غسل و تكفین ، جسد او را به باغِ بابلان بدند و خواستند تا در سردابی كه به همین منظور آماده كرده بودند، دفن كنند. اما در میان آل سعد، در اینكه چه كسی سزاوارتر است برای رفتن به سرداب و تدفین ستی فاطمه. عاقبت بر پیرمردی به نام «قادر» اتفاق كردند، اما در همین هنگام دو سوار كه روی خود را پوشانده بودند، از گرد راه رسیدند و كار تدفین را به اتمام رساندند و رفتند. و كس ندانست كه ایشان كه بودند.))
اما غرض از این نوشتار، بیان شك و شبهه ای است كه من درباره ی اصیل و تاریخی بودن بارگاه فاطمه معصومه در قم دارم و می اندیشم كه این محل، در اصل یك معبد برای پرستشِ ایزدانِ محبوبِ ایرانیان كهن، یعنی مهر و ناهید بوده است. و اما دلایل:
1 - گزارش تاریخی مربوط به حضور و مرگ فاطمه معصومه در قم، خبری واحد است؛ یعنی هیچ منبع تاریخی دومی آنرا دلالت نكرده است. یعنی گزارش دیگری كه ولو بصورت غیرمستقیم، مؤید آن باشد، در دست نیست. در عالمِ روایتگریِ اسلامی، معمولآ بر «خبر واحد» اعتمادی نمیشود.
2 - روایت مذكور، آنجا كه به حضورِ«دو سوار نقاب پوش» برای تدفین او اشاره دارد، كاملا ساختگی بنظر میرسد. در برخی منابع، این دو سوار را پدر و جدِ فاطمه دانسته اند، به عذر اینكه باید فرد یا افراد محرمی برای در گور نهادنِ یك زن، بوده باشند. تاكید بر كهولت «قادر» نیز شاید همین معنا را دلالت كند. اما، حضورِ سوارانی ناشناس در جمع دوستدارانِ ائمه و اقدام آنها در تدفینِ زنی از تبار ایشان، بی آنكه عكس العمل یا سؤالی را همراه داشته باشد، از دیدگاه یك مورخ قابل قبول نیست؛ هر چند در منطق اسطوره ای، چنین تردیدهایی هرگز پیش نمی آید.
3- در جستجویی كه كرده ام ، هیچ نام و نشانی از همراهان فاطمه معصومه نیافتم. آقای علی اصغر فقیهی، مؤلف دانشمند كتاب «تاریخ مذهبی قم»، نیز تاكید دارند كه «درباره ی همراهان - و نیز چگونگی حركت و مسیر مسافرت - فاطمه معصومه هیچ مطلبی در منابع وجود ندارد.» همچنین، در میان 444 امامزاده ی موجود در قم، كمترین نشانی از همراهان ایشان یافت نمیشود و این جدآ مایه ی شگفتی است كه زنی تنها از خاندان پیامبر، صدها كیلومتر مسافرت كرده باشد. برخی منابع، عذر آورده اند كه همرهان فاطمه در حوالی ساوه، مورد تهاجم سنیان متعصبِ ساوجی قرار گرفتند و كشته شدند و فاطمه به تنهایی به قم عزیمت كرد. اما این توجیه قابل قبول نیست. چگونه ممكن است كه «خواهر ولیعهد دولت اسلامی» مورد هجوم دشمنان قرار گیرد و از این رخداد، نشان و گزارشی در منابع تاریخی برجای نمانده باشد؟ (به یاد داشته باشیم كه زمان سفر فاطمه، درست مقارن ولیعهد شدنِ امام رضا و اوج تبلیغات دولت مامون درین باره است.)
4- بنا به محاسبات آقای فقیهی در كتاب تاریخ مذهبی قم، سنِ «فاطمه ی معصومه» در وقت وفات كمتر از 23 نبوده است. با اینحال نشانی از همسر ایشان نیز وجود ندارد. مؤلف كتاب تاریخ قم، در رفع این مشكل، آورده است كه اصولآ موسی بن جعفر هیچیك از 21 دختر خود را به شوهر نداده بود، چون مردی كه همتراز دخترانش باشد، وجود نداشت (!)
5 - بنای بارگاه «فاطمه ی معصومه»، به گونه ای غیر قابل انتظار، حدود 30 درجه با جهت قبله اختلاف دارد. یعنی حرم، ضریح و گور بر خلاف آنچه مثلا در مورد بارگاه امام رضا دیده میشود، همسو با جهت قبله نیست، و شما هنگام نماز گزاردن در مقابل ضریح ، حدود 30 درجه به سمت راست كج می ایستید. محال است معماران دوره ی اسلامی، نسبت به تطبیق جهت آرمگاه و بنای بیرونی با جهت قبله بی توجه بوده اند؛ همچنانكه نمیتوان گفت كه قادر به تشخیص سمت قبله نبوده اند و قدر مسلم، میزان خطای آنان، اینهمه (= حدود 30 درجه) نبوده است. نیز غیر ممكن است كه در میان باغ مشهور به بابلان، محذوری برای ساخت آرامگاه در سمت و سوی قبله وجود داشته است. ضمن اینكه تدفین نشدن فاطمه در گورستانهای قم محل بحث است. به گزارش منابع تاریخی در قم آن زمان ، لااقل دو گورستان عمومی در شمال و جنوب شهر، وجود داشته است.
6 - جهت كلی ساختمان آرامگاه، به گونه ای است كه دو درب اصلی آن در فصول مختلف سال (اول بهار و اول پاییز)، دقیقآ رو به خورشید گشوده میشوند. همچنین، گور اصلی در دو متری زیر سطح زمین و در اطاقك زیرین ضریح قرار دارد . معماری این اطاقك كه بنا به گزارش كتاب تاریخ قم ، در اصل یك سرداب (= اتاق یا خانه ی زیرزمینی ) بوده ، بهمراه قرار گرفتن آن در كنار آب (= رودخانه قم) ، یادآور معابد مهر و ناهید است.
7 - صفات، خویشكاری و نقشهای برشمرده شده برای فاطمه معصومه، یعنی «بیگناهی» و «بركت بخشی» درهمترازی محض با «اناهیتا» به عنوان مطرحترین ایزدبانوی كهن ایرانیان قرار دارند.
8 - لقب «معصومه» در میان اسامی امامزادگان منحصر به فرد است. من هنوز نتوانسته ام امامزاده ی دیگری با لقبی مشابه را پیدا كنم. نكته ی جالب توجه این است كه این واژه دقیقآ و بی كم و كاست، برگردان واژه ی اناهیتا anahita در زبان اوستایی و اناهید anahid در زبان پهلوی است. (hita =بدی و پلیدی و گناه ، ana =پیشوند نفی) بارگاه او نیز مثل تمام معابد ناهید در كنار آب است.
9 - چنانكه اشاره شد در منابع قدیمیتر، از ایشان با نام « ستی فاطمه » یاد شده است. برخی از نویسندگان، به اشتباه ریشه ی این كلمه را «سیدتی» (= شكل مؤنثِ واژه ی «سیدی» ) گرفته اند. اما درست تر این است كه ستی satti را در معنای خودش در زبانهای هنداروپایی به معنای «مقدسه» بگیریم. واژه ی سنت sant در زبانهای اروپایی كنونی از همین ریشه است. در گذشته ها ایزدبانوان را نیزبا لقب ستی یاد میكرده اند. (در قم ، مسجدی هم به نام «ستیه» وجود دارد. نیز دراصفهان امامزاده ای به نام «ستی فاطمه» هست.)
(یادآور میشوم كه اگرچه امروزه قم یكی از مراكز مهم تشیع در جهان است، لیكن باید دانست كه در دوره ی پیش از اسلام هم یكی از مراكز برجسته ی زرتشتیان بوده است و بنای این شهر را به پادشاهان كیانی نسبت میدهند. اسلام آوردن اهالی قم ، بنا به كتاب تاریخ قم، در سایه ی شمشیر اعراب قبیله ی اشعری - كه شیعه بودند - و پس از یك خدعه و خونربزی وحشتناك، رخ داد.)
پاسخ
با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
قبلا عرض می كنیم از این جوابهای ما نتوانسته شما را قانع كند رنجیدیم. امیدواریم دوستان ما هر گاه بخشی از كلام ما را قانع كنند و تمام نمی بینند، محل ابهام را دوباره ارسال كنند و گفتگو را تا آنجا ادامه دهند كه ابهام رفع شود. طبیعی است كه با عدم شناخت كامل پاسخگو از ذهنیت طرف سؤال كننده نتوان انتظار داشت با یك سؤال و یك جواب حتما تفاهم حاصل شود. این نقیصه با ادامه گفتگو حل است.
البته گمان نمی كنیم پاسخهای گذشته ما خیلی هم نامفهوم بوده است؛ والا سؤال جدید برای این بخش ارسال نمی كردید.
به هر ترتیب، آنچه در پی می آوریم پاسخ به شبهاتی است كه برای شما ایجاد شده است. در ابتدای هر بخش كلام قسمتی از نوشته شما را به اشاره می آوریم، و آن گاه دلایل خود را برای اثبات رأی صحیح بیان می كنیم.
1. گفته اید: "قدیمی ترین منبعی كه از..."؛ این سخن غیرقابل قبول است.
مرحوم ابن قولویه(متوفی 368) در كتاب كامل الزیارات، كه از كتب معتبر شیعه است، از امام جواد(ع) نقل كرده است كه فرمودند: "من زار عمّتی بقم فله الجنة"(كامل الزیارات، ص324)
و نیز شیخ صدوق كه از معاصرین مؤلف تاریخ قم است، از امام رضا(ع) روایت كرده است كه فرمودند: "من زارها فله الجنة"(عیون اخبار الرضا، ج2، ص271)
شما كه تاریخ قم را مطالعه كرده اید حتماً دیده اید كه دو حدیث منقول در كتاب تاریخ قم از امام صادق(ع) است. مرحوم رازی قزوینی(قرن ششم) نیز در كتاب "بعض مثالب النواصب" حدیثی از امام صادق(ع) نقل كرده است، و با مقایسه متن این دو حدیث در می یابید كه هیچ یك از دیگری گرفته نشده است.(بعض مثالب النواصب، ص196) این نشان می دهد در منابع دیگر حدیثی و تاریخی هم ـ به غیر از كتاب تاریخ قم ـ از قم و وجود مزار فاطمه معصومه در آن یاد شده است.
مرحوم علامه مجلسی نیز در روایتی از امام رضا(ع) در كتاب بحارالانوار نقل كرده است كه با نگاهی اجمالی، حتی احتمال آن را هم نمی دهید كه مرحوم علامه روایت را از تاریخ قم نقل كرده باشد ـ (بحارالانوار، ص102، ص276) ـ بلكه مرحوم علامه مجلسی در هنگام تألیف بحارالانوار، اصلا كتاب تاریخ قم را نداشته است.(خاتمة مستدرك الوسائل، ج1، ص365)
2. نوشته اید: "گزارش تاریخی مربوط... خبری واحد است"؛ اولا، تذكر این نكته را لازم می دانیم كه خبر واحد اصطلاحی است در علم درایه كه مراد از آن یك خبر نیست، بلكه هر خبری است كه متواتر نباشد. حال این خبر واحد ممكن است حتی مستفیض باشد؛ یعنی تعداد زیادی از روایات را در خود جای دهد. ظاهرا شما گمان كرده اید مراد از خبر واحد خبری است كه تنها یكی باشد.(ر.ك. به علم الحدیث و درایة الحدیث، تألیف كاظم مدیرشانه چی، ص33)
علی ای حال، اگر مراد آن است كه خبر مربوط به قم و مزار حضرت معصومه یكی است، با تفصیلی كه در بالا نگاشتیم، خطای این سخن معلوم می گردد. روایات مربوط به قم بیش از چهار روایت است. تازه، فحص ما در این ارتباط كامل نبوده؛ و با فحص كامل، گمان می كنیم به بیش از این هم از مدارك حدیثی برخورد كنیم.
آنچه كه درباره خبر واحد نگاشته اید نیز نادرست است و در مقام استنباط احكام(البته به غیر از اصول عقاید) معمولاً به روایات آحاد عمل می شود.
علاوه بر این، صرف این كه روایتی خبر واحد باشد، دلیل بر این نیست كه ما اطمینان به صدور آن نداشته باشیم. بسیاری اوقات یك خبر واحد به سبب قرائن متعدد تاریخی و نقلی، موجب اطمینان است. با توجه به آنچه در آینده می آوریم، پی خواهید برد كه خبر مربوط به قم و وجود حرم حضرت معصومه در آن از موارد اخبار آحادی است كه ایجاد اطمینان می كند.
3. مرقوم داشته اید: "روایت مذكور... ساختگی است"؛ این كه در برخی از منابع آمده است كه این دو سوار پدر و جد فاطمه هستند، شاید ساختگی باشد، زیرا در آن تاریخ امام صادق(ع) و امام كاظم(ع) به شهادت رسیده بودند؛ ولی آنچه در منابع قابل اعتمادتر آمده این است كه این دو سوار امام رضا(ع) و فرزند بزرگوار حضرت معصومه(س)، حضرت جواد(ع) بوده اند، و این عمل برای كسانی كه با سیره ائمه(ع) آشنایی دارند اسطوره نیست، و نظیر دارد.
هنگامی كه حضرت موسی بن جعفر(ع) برای شركت در مراسم كفن و دفن پیرزنی به نام شطیطه به نیشابور می روند، و خود می فرمایند: من و دیگر ائمه(ع) در تشیع جنازه شما(شیعیان) شركت می كنیم ـ (الثاقب فی المناقب، ص445) ـ چگونه در تشییع جنازه كسی كه امام معصوم از او به معصومه تعبیر كرده است، شركت نمی كنند.
4. فرموده اید: "در جستجویی كه كردم... نیافتم"؛ ما تنها جستجویی مختصر انجام دادیم، و با این حال افرادی از خاندان اهل بیت(ع) را كه در ركاب حضرت معصومه(س) راهی بودند، پیدا كردیم؛ از آن جمله می توان به پنج برادر آن حضرت به نام فضل، جعفر، هادی، قاسم و زید اشاره كرد.(حیاة الست، تألیف شیخ مهدی منصوری، ص5؛ و ریاض الأنساب، تألیف مظاهر حبیب پور، ص201)
وجود اولاد و نیز همسران این افراد و غلامان و كنیزان نیز چیز قابل انكاری نیست، و این كه نامی از اینان نیامده است، هیچ گاه باعث تردید در وجودشان نمی شود.
شما انشاءالله خود اهل تحقیق هستید و حتماً شخصی به نام ابوعلی سینا را می شناسید؛ ولی آیا نام مادر او را هم می دانید؟ با این وجود، به طور مسلم نمی توان وجود مادر او را انكار كرد!!! هر چند نامی از او به میان نیست.
در مسئله تاریخ نگاری هم مسئله به همین گونه است؛ معمولاً جریان ها و شخصیت هایی كه در حادثه ای نقش مهمی نداشته اند، اثری از آنان در تاریخ دیده نمی شود، و نقش آنان تحت الشعاع شخصیت اصلی قرار می گیرد. این كه شما هیچ اثری از همراهان حضرت معصومه(س) نیافته اید، شاید معلول همین علت باشد.
شاید خود شما نیز اگر تاریخ نگار بودید جز این نمی كردید؛ نام بردن كنیزان و غلامان همراه و یا كودكان خردسال و یا زنان خاندان كه به همراه شوهرانشان در این سفر بودند، چه فائده ای می تواند داشته باشد جز سیاه كردن اوراقی چند؟
5. گفته اید: "در میان 444 امامزاده موجود در قم..."؛ منبع این رقم بیان شده را معرفی نكرده اید، از این رو انتظار نداشته باشید، این سخن را از شما قبول كنیم. از طرف دیگر در كتاب های انساب به 22 نفر از خاندان اهل بیت برمی خوریم كه در منطقه ساوه مورد هجوم قرار گرفتند، و به شهادت رسیدند ـ (بحرالأنساب، ص202ـ201) ـ و مقابر آنان نیز تاكنون زیارتگاه خاص و عام بوده است. دوباره یادآوری می كنیم كه نقش بسیاری از افراد همراه در این حادثه بزرگ كمرنگ است، از این رو نامی از آنان دیده نمی شود؛ ولی این بدین معنا نیست كه حضرت معصومه(س) تنها رهسپار قم شده اند.
در تاریخ امده كه مهاجمین از سپاه مأمون بوده اند. این كه حمله سپاهیان مأمون به كاروان حضرت معصومه(س) را بعید می شمارید، نیز نادرست است. تصور شما این گونه است كه سپاهیانی با اعلان رسمی از طرف مأمون به كاروانی از اهل بیت(ع) حمله كرده اند و این كار در زمان ولایت عهدی امام رضا(ع) بعید است. شما كافی است ماجرا را به گونه ای دیگر تصور كنید تا مسأله برایتان قابل فهم شود؛ دسته ای از سپاهیان مأمون، نه با اعلان رسمی، بلكه در قالب گروهی راهزن متعصب بر این كاروان حمله كرده اند، و افرادی از این خاندان را به قتل رسانده اند و آنگاه گریخته اند؛ تصور این مسئله چه مشكلی دارد. این كار در موارد دیگر تاریخی نیز مشاهده می شود؛ حمله به كاروانیان شاهچراغ در شیراز كه به نقلی با 12 هزار نفر به قصد خراسان در حركت بودند، نیز از این نمونه است.(قیام سادات علوی، تألیف علی اكبر تشید، ص169)
6. نوشته اید: "با این حال نشانی از همسر ایشان وجود ندارد"؛ یعقوبی در این باره می نگارد حضرت موسی بن جعفر(ع) وصیت فرمود كه دخترانش ازدواج نكنند ـ (تاریخ یعقوبی، ج3، ص151) ـ هر چند در این نقل بسیاری خدشه كرده اند، ولی با این حال قابل تأمل است.
از سوی دیگر، در وصیتی كه از موسی بن جعفر(ع) بر جای مانده است بر این نكته تأكید شده كه هر گاه یكی از فرزندان اراده ازدواج كردند تنها با اجازه حضرت رضا(ع) به چنین امری اقدام كنند.(كافی، ج1، ص317)
احتمال سومی نیز در اینجا مطرح است و آن خفقان شدید دوران هارون الرشید است.
توجه داشته باشید كه این خفقان به جایی رسیده بود كه كسی جرأت نداشت به خانه امام كاظم(ع) آمدوشد كند، چه برسد به این كه آرزوی دامادی آن حضرت را در سر بپرورانند. بررسی تاریخ زندگی حضرت موسی بن جعفر(ع) این نظر را تأیید می كند.
بنابراین حضرت معصومه سلام الله علیها اصلا شوهر نداشته اند.
7. حضرت معصومه(س) را در میان باغ یكی از شیعیان خارج از قم به خاك سپردند. بر فرض این كه در آن زمان به حساب خودشان روبه روی قبله دفن كرده باشند آیا احتمال آن را هم نمی دهید كه در هنگام ساختن بنا بر این مزار دچار اشتباه شده اند. توجه داشته باشید كه اولین قبه ای كه بر فراز قبر این بانوی گرامی ساخته شد دهها سال بعد از وفات ایشان بود و این بنای استواری كه در آنجا بنا گردید حدود 200 سال بعد و به سال 413 هـ.ق بود، و یا آیا امكان این هم نمی رود كه قطعه ای كه آرامگاه حضرت معصومه(س) را در آنجا بنا كرده اند از قبله 30 درجه انحراف داشته و به مرور زمان این انحراف به ساختمان سازی های پیرامون هم سرایت كرده است؟!
ضمنا به این نكته توجه داشته باشید كه اكثر قبله ها در مساجد و اماكن مقدس ایران ـ و بلكه بنا به قولی در عراق ـ تا مدتها كمی انحراف به راست داشته است. در مورد عراق در روایات تذكر این انحراف آمده و در همان زمان اصلاح شده است، ولی در مورد مناطق ایران این انحراف تا همین اواخر بوده است. به نقلی، سردار كابلی در قرن اخیر به طور دقیق این انحراف را گوشزد كرده، و بعد از او اصلاح قبله شده است.
8. باز گفته اید: "ضمن این كه تدفین نشدن... محل بحث است"؛ با مراجعه به تاریخ خواهید دید كه پیامبر اكرم(ص) نیز در قبرستان عمومی دفن نشدند، امام هادی(ع) و امام عسكری(ع) نیز در قبرستان عمومی به خاك سپرده نشدند؛ در حالی كه در تاریخ در این باره هیچ بحثی نیست! حتی چنگیزخان مغول نیز در قبرستان عمومی قبیله خود دفن نشد، و هیچ گاه این باعث بحثی نشد!
9. نوشته اید: "... یادآور معابد مهر و ناهید است"؛ این كه معابد مهر و ناهید اماكنی نزدیك آب بوده اند جای تأمل است، و بحث در این باره به تاریخ اسطوره شناسی بازمی گردد، كه در این مختصر مجال این گفتگو نیست؛ ولی آیا این سخن و این شباهت دلیل استواری بر مدعای شماست؟! كافی است سری به اصفهان بزنید؛ نهرهای انشعابی از زاینده رود، كه به "مادی" مشهورند، از وسط شهر می گذرند و خانه های بسیاری در طرفین این نهرها بنا گردیده است، ولی هیچ یك هیچ گاه یادآور معابد مهر و ناهید نیست!! و طراح این نهرهای انشعابی نیز یك مهندس ایرانی زردتشتی نبوده، بلكه یك مسلمان عرب و فقیهی بزرگ به نام شیخ بهایی بوده است.
اصولاً زمین هایی را به عنوان مزارع و باغ انتخاب می كردند كه نزدیك به آب باشد و حضرت معصومه را نیز در یكی از این زمین ها به خاك سپردند؛ حال آرامگاه حضرت معصومه(س) چگونه تداعی كننده معابد مهر و ناهید است، والله العالم!!
قبر حضرت ابوالفضل(ع) بنابر مشاهدات عینی، و نه مطالعات كتابخانه ای در میان آب قرار گرفته است. آیا این بنای ملكوتی مكانی دیگر را برای شما یادآوری نمی كند؟!
10 . دلیل هفتم و هشتم و نهم شما نیز تنها تحلیل بی فائده است و ارزش بررسی شدن هم ندارد.
آیا این كه ایزدان دروغین به اوصافی توصیف شوند، دلیل بر این است هر كه مظهر این صفات شد یك شخصیت مقدس زردتشتی است؟!
ناهید(یا همان آناهیتا) ایزد آب است؛ از این رو به "بی گناهی" كه همان زلالی است، و بركت بخشی، كه طراوات و حیات بخشی است، موصوف شده است. با استدلال شما انسان كامل ـ در تلقی اسلامی ـ كه خلیفةالله بر روی زمین است، و مظهر تمامی این اسماء و صفات می باشد، یك زردتشتی كامل است و بس!!
"از قیاسش خنده آمد خلق را
كو چو خود پنداشت صاحب دلق را"
آیا این كه نام حضرت معصومه(س)، كه در روایتی به این اشاره شده است ـ (ریاحین الشریعة، ج5، ص35، به نقل از كامل الزایارات) ـ برگردان كلمه ای باستانی و معادل آن است، دلیل این است كه آرامگاه حضرت معصومه(س) معبد ناهید است؟!
و یا این كه ملقب شدن آن حضرت به ستیه، كه در گذشته الهه ها را این گونه می نامیدند، دلیل دیگری بر مدعای شما می تواند باشد؟! البته درباره "ستیه" كه اصل آن چه كلمه ای است و این كه سید در زبان عربی نیز معرب همین واژه است، باید در مقوله زبان شناسی لغات بحث كرد كه فرصت آن در این مختصر نیست.
در اخر، نكته ای را به شما گوشزد می كنیم و آن این كه شهر قم شهری نیست كه از زیر بته درآمده باشد و تاریخ مشخص نداشته باشد. حوزه های علمیه و رفت و آمدهای بسیاری به خود دیده است. آن هم به سبب موقعیت علمی آن از سوی دانشمندان، و به سبب موقعیت جغرافیایی آن از سوی بازرگانان و سیاحان مورد توجه بوده است. در چنین شهری نمی توان هر چه را ساخت و هر چه را بافت، بدون آن كه در تاریخ جائی درز نكند!!
دوست عزیز!
تاریخ علم خیالبافی نیست. علمی است كه تنها با مطالعات گسترده كتابخانه ای و میدانی می توان به آن رسید؛ همانطور كه هیچ علمی بی زحمت بدست نمی آید.
در آخر توصیه ما به شما مطالعه كتاب زیر است: "زندگانی كریمه اهل بیت(س)"، تألیف علی اكبر مهدی پور، قم: حاذق.
با آرزوی توفیق.
مشاوره مذهبی ـ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
يکشنبه 2/1/1383
| پاسخ :
يکشنبه 16/1/1383
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
175 بار