کد:
54801
پرسش
عشق یعنی چه یه جواب پر ملات بدید
پاسخ
با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
1.اگر از"عشق حقیقی و متعالی" سؤال فرموده اید كه بالاتر از آن و سازنده تر از آن چیزی سراغ نداریم، و هر چه در وصف خوبی های آن بگوئیم، كم گفته ایم.
"عشق آن زنده گزین كو باقی است
و ز شراب جانفزایت ساقی است "
"عشق آن بگزین كه جمله انبیاء
یافتند از عشق او كار و كیا"
در جای دیگر همین شاعر(مولوی) می گوید:
"شاد باش ای عشق خوش سودای ما
ای طیب جمله علّت های ما"
"ای دوای نخوت و ناموس ما
ای تو افلاطون و جالینوس ما"
"هر كه را جامه ز عشقی چاك شد
او ز حرص و عیب كلّی پاك شد"
عشق همان طور كه در بالا به آن اشاره شده است، درمان تمام بیماری های روحی و روانی و اخلاقی است(عشق درمانی).
"پوزبند وسوسه عشق است و بس
ورنه كی وسواس را بسته است كس"
عشق سرمایه ای است كه در قیاس با آن هیچ گنجی برابری نمی كند و متصف به آن در برابر تمام آسیب های مادی و معنوی بیمه شده است.
علمای اخلاق و عرفای بالله محبت وعشق به خدا را بالاترین مرحله ای می دانند كه یك انسان می تواند به آن برسد.(ر.ك. به "اخلاق حسنه" و "المحجة البیضاء"، هر دو اثر ملامحسن فیض كاشانی)
"در عین تنگدستی در عشق كوش و مستی
كاین كیمیای هستی قارون كند گدا را"
عشق و ماهیت آن ـ بالاخص ابعاد روان شناختی و ریشه های آن ـ كمتر قابل شناخت و دسترسی است. عشق، بیش از هر چیز یك شهود است؛ شهودی كه تنها شاهد آن را می یابد و هر كس به مقام او دست یابد.(عشق دریایی است عمقش ناپدید)
حافظ می گوید:
"مشكل عشق نه در حوصله دانش ماست
حل این نكته بدین فكر خطا نتوان كرد"
ریشه و خمیر مایه محبت و عشق حقیقی شباهت های ذاتی عاشق و معشوق است. موجود وقتی عاشق می شود كه با معشوقش شباهت واقعی داشته باشد. این مضمون در روایات ما هم آمده است؛ و لذا است كه تنها اولیاء الله عاشق حقیقی خدایند.
مولوی در شعری كه به او منسوب است می گوید:
"هرچه گویم عشق از آن برتر بود
عشق امیرالمؤمنین حیدر بود"
2. اگر از"عشق مجازی"(زمینی) سؤال فرموده اید باید گفت دامی است كه معمولا بر سر راه انسان های احساساتی قرار می گیرد، و آنها را هلاك و رسوا می كند.
البته عشق زمینی نشان از آن دارد كه عاشق نوعی آمادگی برای عشق های حقیقی دارد، ولی بیش از آن حكایت از راه گم كردگی دارد.
در روایتی از امام صادق(ع) داریم كه از ایشان در مورد عشق های مجازی سؤال كردند، و ایشان فرمودند: "قلب هایی كه از یاد خدا خالی شود، خداوند دوستی غیر از خودش را در كام آنها قرار می دهد."(امالی شیخ صدوق)
از نظر عقلی هم عشق موجود ناقص به ناقص، منطقی نیست، و نهایتاً با بروز كاستی های معشوق این عشق فروكش می كند و مایه دل سردی و پشیمانی می گردد.
"عشق هائی كز پی رنگی بود عشق نبود عاقبت ننگی بود"
برای اطلاع بیشتر در مورد مسئله می توانید كتاب های و مقالات زیر را بررسی كنید.
1. "راه روشن" كه ترجمه كتاب "المحجةالبیضاء" مرحوم ملا محسن فیض كاشانی است.
2. "شرح اشارات"، مرحوم مطهری، نمط هشتم.
3. "عشق اُسطرلاب اسرار خداست"، عبدالرحمن بن محمد بن دباغ، ترجمه قاسم انصاری، تهران: طهوری.
4. "دولت عاشقی"(مقاله)، حمید پارسانیا، كتاب نقد، شماره 17.
5. "جلوه یار"، زهرا شبانی، شیراز: نوید.
ضمناً بد نیست به پاسخ كدهای 22115 و 16156 بخش تازه های مذهبی سایت تبیان هم مراجعه كنید.
كامروا باشید.
مشاوره مذهبی ـ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
جمعه 29/12/1382
| پاسخ :
شنبه 8/1/1383
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
81 بار