کد:
54800
پرسش
باز هم مثل همیشه خدمتتان سلام عرض مىكنم,
و خسته نباشید مىگم. عیدتان مبارك!
1. من مىخوام بدونم قبل اینكه این جهان به وجود بیاد چه خبر بوده؟ ایا قبل ار این جهان جهانى وجود داشته؟ بدیهى است كه موقعى وجود نداشته كه خدا نباشه. مىخوام بدونم قبل از اینكه خدا آفریننده ما باشه ...... چى كار مىكرده. (خیلى تلاش كردم جملهاى غیر از این جمله بیارم ولى پیدا نكردم.)
2. علت آفرینش انسانها و جهان چیه؟ (منظورم هدف آفرینش یعنى كمال و قرب به خدا نیست.) یعنى اگر ما افریده نمىشدیم چه فرقى مىكرد؟
3.ذات خدا چیه؟؟؟ و اینكه مثلا من مىگم فلان چیز را به وجود آوردم خوب من نیروى مادى را صرف كردم و اون بوجود آمده. حالا مىخوام بدونم خدا چگونه جهان و موجودات را آفرید. یك چیزى شبیه نیرویى كه در معجزه استفاده مىشه؟؟؟؟؟ جریان «فانما یقول له كن فیكون» چیه؟ چگونه ” وقتى میگوید موجود باش سریعا موجود مىشود “؟
4.در زمانهاى دور از ما, عذابهایى همچون سنگهاى ابابیل وجود داشته. و یا اینكه خدا با استفاده از كشتى نوح تمام ایمان آورندگان را نجات و بقیه را هلاك كرد.
چرا الان خدا اینچنین عذابهایى نازل نمىكند؟ مثلا همین اسراییل كم به مردم مظلوم فلسطین ظلم مىكنه؟ ایا این سنت املا است؟ اگر اینگونه است چرا این سنت در گذشته كمتر اجرا مىشده؟ در زمان بیشتر پیامبران عذابهاى دردناكى نازل مىشده. اما الان نه.
5. انسان اختیار دارد درسته؟ مىگویند شب قدر تمام اعمال انسان مقدر مىشود براى یك سال.
پس اختیار انسان كجاست؟ و مىگویند كه اینطور نیست كه هیچ تغییری ایجاد نشود اگر اینطور است پس چرا اصلا تمام اعمال ما برای یك سال مقدر مىشود؟
6. بعضىها دلیل اینكه ارث زن نصف مرد است را این مىدونند كه مرد سرپرست خانواده است. اگر واقعا دلیل این است پس چرا خدا در قرآن ذكر نكرده كه اگر زن سرپرست خانواده است سهم الارث زن و مرد یكسان است. در حالى كه در مورد دیه در قرآن هست كه اگر زن سرپرست خانواده است دیه زن مساوى با مرد است.
كمال تشكر را دارم,
م.ب.ه
پاسخ
با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
ما به بعضی از سؤالات شما قبلا پاسخ داده ایم.
در مورد سؤال 1 به كد 43045 رجوع فرمائید.
در مورد سؤال 2 به كد 53424 رجوع فرمائید.
در مورد سؤال 3 در مورد ذات خدا می گوئیم وجود جزء ذات مخلوقات ـ یعنی ممكنات ـ نیست؛ یعنی در ذات و ماهیت مثلاً انسان، نه وجود خوابیده است، و نه عدم. به عبارت دیگر، وجود عارضی این موجودات است، یعنی از بیرون بر آنها عارض می شود؛ به خلاف واجب الوجود كه وجود جزء ذات آن می باشد، یعنی ذات خداوند را وجود تشكیل داده است.
از سوی دیگر، چون خداوند مركب نیست، تا ماهیت داشته باشد، و وجود بما هو ـ با قطع نظر از ماهیات ـ تعدد و تركیب ندارد ـ چون غیروجود عدم است ـ پس خداوند صرف الوجود است.
ذهن ما نمی تواند صرف الوجود را درك نماید. از این رو، ذات الهی از معرفت عقول بیرون است. فقط همین قدر قابل معرفت است كه او وجود دارد، و صرف و حقیقت وجود اوست؛ فقط اسماء و صفات اوست كه مورد معرفت ما واقع می شود ـ مثل آنچه در دعای جوش كبیر می خوانیم.
اما این كه اراده خدا چگونه به تحقق می رسد، امری است كه باز از دائره فهم بشری خارج است. البته به این نكته توجه داشته باشید كه تحقق بلافصل اراده الهی نه به معنای ان است كه تحقق اراده الهی محتاج وجود قابلیت مخلوق نیست. خداوند هر آنچه بخواهد تحقق می یابد در ظرق قابلیت آن. تقدیر خدا در لحظه اراده او حتمی می شود و تحقق مراد به ظرف خاص خود منوط است.
توضیح مطلب آن كه خدای متعال دو گونه خلق و ایجاد دارد: یكی مجردات كه خلق آن دفعتا و بدون تدریج است، و یكی مادیات كه به اقتضاء قابل ـ یعنی عالم ماده ـ خلق آن بطور تدریج واقع می شود؛ مثلاً انسان ظرف نه ماه كامل شده و متولد می شود و با گذر سالیان زیاد به كمال می رسد، اما فرشتگان به محض تعلق اراده موجود می شوند.
از باب تشبیه و نزدیكی به ذهن می توانید كاركرد فكر خود را با صور خیالی ببینید. به صرف اراده، شما می توانید صورتی را در ذهن خود ایجاد كنید و هر گونه كه خواستید در او تصرف نمایید، در حالی ساخت یك شیئ خارجی تهیه اسباب و مقدمات و ایجاد قابلیت می خواهد.
4. به قاطعیت نمی توان گفت در زمانه ما چنین عذاب هایی واقع نمی شود؛ چه بسا زلزله و سیلی عذاب باشد. اما آنچه مسئله را متفاوت می كند آن است كه عذاب هایی كه قرآن گزارش كرده، پس از ارسال رسولان و اتمام حجت از سوی آنان و انكار و جحود قوم بوده است. در چنان شرائطی با وجود حجت معصوم خدا حجت بر همه تمام می شود؛ و تنها در آن صورت ممكن است عذاب جمعی نازل گردد؛ به خلاف زمان ما كه بعید نیست بسیاری از مردم جهان امروزه آن گونه كه باید حق برایشان ظهور نیافته باشد، و اتمام حجت نشده باشد؛ از این رو عذاب دسته جمعی معنا نخواهد داشت. آنچه ما تحت عنوان سیل و زلزله و گردباد و ... می بینیم امروزه می تواند برای بعضی عذاب باشد، و برای بعضی دیگر، جبران خطاها و معاصی گذشته، و در حقیقت تمحیص الهی ـ یعنی خالص و پاك كردن آنان از گناه.
شاید آیه شریفه «وما كنا معذبین حتی نبعث رسولا» ـ یعنی ما عذاب نمی كنیم مگر آن كه رسولی ارسال كرده باشیم ـ اشاره به همین عذابهای دسته جمعی باشد.
5. خدای متعال یك دسته حكم قطعی و حتمی و همگانی دارد كه قضاء نام دارد مثل مردن كه فرمود: «كل نفس ذائقة الموت» یعنی هیچ جنبنده ای نیست كه نمیرد. اما تطبیق همین قضاء حتمی بر افراد اندازه بردار است مثلا این فرد خاص كی بمیرد؟ چگونه بمیرد؟ كجا بمیرد؟ و... تقدیر را تشكیل می دهد.
حال در تعیّن این تقدیر عمل اختیاری انسان(مثل اعمال صالح و توسلات و ادعیه و همچنین گناه و غفلت و ...) بی تأثیر نیست؛ چنانچه در روایات زیادی وارد شده كه مثلا صدقه یا صله رحم مرگ حتمی شده كسی را به تأخیر می اندازد.
خداوند در هر لحظه تقدیر همه امور را تعیین كرده است؛ اما این كرامت را به انسان عطا كرده كه با اختیار خود بتواند سرنوشت و تقدیر خود را عوض كند. به این امر بداء می گویند.
تقدیرات الهی در لحظاتی از شبانه روز، هفته و سال ابرام شده و مورد تأكید الهی واقع می شوند. با هر تأكید فرصت انسان برای تغییر ان كم و كم تر می شود. شب قدر یكی از این لحظات است.
تقدیر امور در شب قدر به این معنا نیست كه تغییر آن ممكن نیست، بلكه به این معنا است كه تغییر سرنوشت پس از ابرام آن در شب قدر مشكل تر و با تلاش بیشتری واقع می شود.
درك كامل این مساله هم توحید فاعلی را خوب می فهماند و هم اختیار انسان را .ما در كد 14986 و بخشی از جواب كد 6534 از تازه های مذهبی سایت هم به این سؤال پرداخته ایم. شاید مراجعه شما به آن هم خوب باشد.
درباره سوال 6 نیز به كد 13791در بخش تازه های مشاوره مذهبی مراجعه فرمائید.
با التماس دعا.
مشاوره مذهبی ـ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
جمعه 29/12/1382
| پاسخ :
شنبه 15/1/1383
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
89 بار