کد:
54695
پرسش
لطفا دقیق پاسخ دهید و اگر صلاح نمیدونید می توانید به ایمیل من جواب رو بفرستید و راهنمایی فرمایید تا جهل رو ریشه كن كنیم متشكرم
با توجه به اینكه جنگ قادسیه در سال 16هجری با پیروزی اعراب بر ایرانیان صورت گرفت و اینكه امام حسین ع در ساله 4 هجری متولد شده امام حسین در زمان ازدواج با شهربانو 12 سال داشته و ازدواج او با شهربانو غیر ممكن است و دیگر اینكه با توجه به اینكه امام سجاد در ساله 38 هجری از شهربانو متولد شده یعنی چیزی در حدوده 22 سال بعد!!!!!! پس در این مدت شهربانو مشغول چه كاری بوده ؟؟؟؟و دیگر اینكه در زمان جنگ نه امام علی ع به زبان پهلوی ساسانی آشنا بوده نه شهربانو به زبان عربی آشنا بوده پس چگونه او را برای حسین ع خواستگاری كرده ؟؟؟( نقل خواستگاری امام علی ع در كتاب اصول كافی جلد دوم ص 368 و نیز بحاالانوار جلد 11 ص 4 )و دیگر كلام اینكه اصلا یزگرد سوم دختری بنام شهربانو نداشته است چه برسد به اینكه بخواهد به فرض محال همسسر حسین ع بشود/// به كتاب تشیع علوی و تشیع صفوی ص94 و 95 مراجه كنید و نیز كتاب شیعه گری وامام زمان دكتر مسعود انصاری
لطفا در باره صحت مطلب زیر بفر مایید:
ما از تبار قریش هستیم و هواخاهان ماعرب و دشمنان ما ایرانی ها هستند .روشن است كه هر عرب از ایرانی بهتر و بالاتر و هر ایرانی از دشمنان ما هم بدتر است. ایرانی ها راباید دستگیر كرده و به مدینه آورد . زنانشان را بفروش رسانید و مردانشان را به بردگی و غلامی اعراب گماشت .
حسین بن علی ، امام سوم شیعیان ایران ، سفینة البحار و مدینة الاحكام و الاتار ، نوشته حاج شیخ عباس قمی صفحه 164
لطفا منابع حد یث و نویسنده گان و تاریخ نویسان قابل اطمینان و حجت برای شیعه مذهب ها را معرفی كنید با ذكر ریشه و شجره معتبرشان و علت درستی حرف و كلامشان تا بعد از این با دیدن هر حرف و كلامی زود كم نیاریم و آیا اصول كافی وبحارالانوار رو تایید می كنید... ؟؟؟؟
پاسخ
با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
1. هر چند در این كه امام حسین با شهربانو ازدواج كرده باشد و مادر حضرت زین العابدین(ع)، جناب ایشان بوده است، خدشه های تاریخی، از سوی بعضی تاریخدانان اسلامی وارد شده است، ولی توجه داشته باشید كه دلائلی كه شما ذكر كرده اید، برای رد این قول كافی به نظر نمی رسد.
این كه شما نگاشته اید كه زمان ازدواج سید الشهداء(ع) با شهربانو در سال 16 هجری بوده، از جهاتی مورد تردید است:
یزدگرد و خاندان او هیچ گاه در میدان نبرد نبوده اند؛ و درك این مسأله نیز چندان دشوار نیست.
به این مسئله هم توجه داشته باشید كه یزدگرد به سال 31 هجری در خراسان، كه شاید دورترین منطقه جغرافیایی از مركز خلافت بوده است، كشته شد.(الكامل فی التاریخ، ج2، حوادث سال31 هجری)
لذا بعید است كه اسارت خانواده جناب شهربانو در سال شانزده هجری بوده باشد. در بعضی از منابع حدیثی، اسارت درآمدن دختران یزدگرد را در زمان عثمان و در منطقه خراسان دانسته اند.(عیون الاخبار الرضا، ج2، ص127 - 126)
با توجه به این مطلب، صرف نظر از درستی یا نادرستی اصل ازدواج امام حسین(ع) با شهربانو، این كه نوشته اید در این مدت شهربانو مشغول چه كاری بوده نیز جواب داده می شود.
2. این كه نوشته اید امیرالمومنین(ع) به زبان پهلوی آشنایی نداشته اند نیز مطلب درستی به نظر نمی رسد. ائمه ای كه از آنها به خزان علم الهی تعبیر می شود، آیا از درك زبانی كه در آن دوره زمانی، زبان یك امپراطوری وسیع بوده است، عاجزند؟!
علاوه بر این آشنایی شهربانو با زبان عربی نیز چندان بعید به نظر نمی رسد. رفت و آمد اعراب به ایران در زمان ساسانیان، و نیز تربیت بعضی از شاهان ساسانی در میان اعراب پذیرش این مسأله را برای ما آسانتر می كند. فراموش نكنید كه یكی از پایتختهای بزرگ ساسانی مدائن در نزدیكی بغداد كنونی بوده است.
در تاریخ ادبیات فارسی نقل شده است كه زبان فارسی از قبل از اسلام متأثر از زبان عربی بوده است؛ مثلا، مسجع گویی و نیز سرودن شعر فارسی بر اساس بیت و وزن و قافیه بر اثر اختلاط با اعراب بوده است.(تاریخ ادبیات فارسی، دكتر صفا، ج1، ص236)
3. این كه نوشته اید یزدگرد اصلا دختری به نام شهربانو نداشت نیز قابل قبول نیست. اگر شما با توجه به دو كتاب این مسأله را می نگارید، ما با توجه به ده ها كتاب دیگر می گوییم كه یزدگرد دختری به نام شهربانو داشته است.(ر.ك. به زندگانی علی بن حسین، دكتر سید جعفر شهیدی)
3. درباره حدیثی كه به نقل از "سفینة البحار" نگاشته اید به پاسخ كد 41607 در بخش تازه های مذهبی سایت تبیان مراجعه كنید. با مراجعه به آن درمی یابید كه معنای حدیث این گونه نیست كه شما نگاشته اید.
در تأیید یا رد كردن یك سخن تنها باید براساس موازین علمی پیش رفت؛ كه چه بسا عالم معتبری از روی سهو، خطا كند، و بالعكس، عالم متوسطی اندیشه صواب را برگزیند.
اگر كسی اندكی با كتب علما و آثار بزرگترین نوابغ علمی شیعه آشنایی داشته باشد، دیده است كه یكی از برجسته ترین خصوصیات علمی و اجتهادی فرهنگ شیعه انتقاد و احتجاج و رد و اعتراض نسبت به آراء و اقوال یكدیگر است. حتی یك مجتهد و محقق امروز شیعه به خود حق می دهد ـ و حتی جزء وظیفه علمی اش می داند ـ كه آنچه را كتب اربعه شیعه ـ كه چهار منبع اصلی و رسمی استنباط احكام است ـ مورد نقد و بررسی قرار دهد؛ و این بدان معنی نیست كه اعتبار این منابع معتبر را زیر سؤال برده باشد.
كتاب معتبر كتابی است كه نویسنده اش آگاه و مورد اعتماد باشد، و منقولاتش مستند باشد، نه اینكه هرگز در مسائل عقلی یا نقلی به خطا نرفته باشد. بنابراین، بی اعتبار دانستن روایتی دلیل بی اعتبار كردن كتابی كه آن را نقل كرده است نیست؛ و برعكس، معتبر شمردن كتابی، دلیل نمی شود كه تنها به استناد آنكه فلان روایت به درستی در آن آمده است، معتبر دانسته شود.
برای ارزیابی اصالت یك روایت، علوه متعددی لازم است تا بتوان صدور، متن(نسخه صحیح روایت) و جایگاه آن در زمان صدور را ارزیابی كرد.
كافی است تا سری به كتابهایی كه در كلیات "علم الحدیث" و شاخه های آن نوشته شده، بزنید و تقسیماتی كه در حدیث وجود دارد و به تبع دارای تأثیر در ارزش آن است را ببینید تا گستردگی آن را حدس بزنید.
همه اینها تنها به صدور و متن روایت می پردازد، و پس از آن بحث از دلالت و همچنین جهت صدور قدمهای بعدی هستند، و علم اصول بدان می پردازد.
ارزیابی هیچ كتاب حدیثی ـ حتی كتابهایی مثل "كافی" ـ از این قاعده مستثنی نیست، و می بایست هر حدیثی را صرف نظر از مؤلف آن برای تأیید و یا رد، بر اساس موازین علمی ارزیابی و نقادی كرد. این ارزیابی ـ همانطور كه گذشت ـ مقصور در بحث در اصل صدور آن نیست، بلكه شامل بحث از متن و دلالت و جهت صدور هم می شود.
با این حال از كتاب های معتبر حدیث می توان به كتاب های زیر اشاره كرد:
"الكافی"، تألیف كلینی، كه شامل احادیث اعتقادی، اخلاقی و فقهی می باشد؛ و مولف آن از بزرگان شیعه در قرن سوم و چهارم هجری به شمار می رود.
"من لایحضره الفقیه"، تألیف شیخ صدوق، كه در موضوع احادیث فقهی است؛ و مؤلف آن از بزرگان طراز اول شیعه در قرن چهارم هجری محسوب می شود.
"الاستبصار" و "تهذیب الاحكام"، كه این دو كتاب هر دو تألیف شیخ طوسی است، و دربرگیرنده احادیث فقهی و از معتبرترین كتب روایی شیعه می باشد. این چهار كتاب، به كتب اربعه شیعه مشهورند.
كتاب های تاریخی زیر می تواند راهنمای شما باشد:
1. "الارشاد"، تألیف شیخ مفید، كه در تاریخ 14 معصوم(ع) نوشته شده است. مولف این كتاب یكی از بزرگترین و اثر گذارترین علمای شیعه در فقه و اصول و همچنین كلام و اعتقادات است.
2. "كشف الغمة فی معرفة الائمه"، تألیف ابوالحسن إربلی، كه باز شامل تاریخ معصومین است، و علما اعتنای زیادی به آن دارند.
3. "إعلام الوری بأعلام الهدی"، تألیف ابوعلی طبرسی، كه در زندگانی 14 معصوم می باشد. مؤلف این كتاب نیز از بزرگان فقها و مفسرین شیعه می باشد، و تفسیر گرانقدر مجمع البیان نیز از تألیفات او است.
این كتابها به شكل و سیاق سنتی نوشته شده، و تا آنجا كه نگارنده اطلاع دارد، جز كتاب اول به فارسی ترجمه نشده است.
در میان كتابهای در دسترس، كه به فارسی ترجمه شده است، كتابهای دكتر سید جعفر شهیدی در تاریخ اسلام، و همچنین كتابهای رسول جعفریان و آیت الله سبحانی، و كتاب "تاریخ پیامبر اسلام" دكتر محمد ابراهیم آیتی را به شما توصیه می كنیم.
با آرزوی توفیق.
مشاوره مذهبی ـ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
پنج شنبه 28/12/1382
| پاسخ :
چهارشنبه 5/1/1383
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
93 بار