• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 53990

پرسش

بنام خالق هستی
با عرض سلام و خسته نباشید
موضوعی را مطرح میكنم كه شدیدا" نیازمند
نظر و راهنمایی شما میباشم :
من چند سالی است كه در زمینه موسیقی سنتی هنر آموزی میكنم و هیچگونه استفاده غیر شر عی و مطربی از ساز نمی كنم و حتی در زمینه موسیقی
عرفانی و برای اهل بیت نیز استفاده كردم .
موضوع اینه كه چند وقتی است كه
احساس
میكنم كه تمام این مسایل حتی اگر از نظر شرعی هم اشكال نداشته باشد دنیوی است و برای آخرت من سود چندانی ندارد ولی وقتی دقت میكنم خیلی از مسایل روزمره ما دنیوی است و با این دید گیچ و
مبهوت میمانم و اگر موسیقی را دنبال نكنم كار خاص دیگری هم انجام نمی دهم
و باید آنوقت تلویزیون و فوتبال و خیلی چیزهای دیگر را هم تعطیل كنم كه با این فكر زندگی كردن در جامعه كنونی سخت است
پیشاپیش از توجه و پاسخ شما متشكرم
محمد رضا احمدی

پاسخ

با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
درباره موسیقی از شما می خواهیم به كدهای 5575 و45675 و 41881 از بخش تازه های مشاوره مذهبی مراجعه فرمایید.
اما این حس شما، حس كاملا اخلاقی و عرفانی و خوبی است و شما باید قدردان آن باشید.
بله، حق با شما است كه ممكن است بسیاری از چیزها به لحاظ شرعی حرام یا مكروه هم نباشند، و حتی برخی ضرورت شرعی هم داشته باشند، لكن دنیوی باشند نه اخروی؛ یعنی به طور مستقیم و بلاواسطه تأثیر در افزایش معنویت انسان نداشته باشند.
مثال واضح آن خوردن وآشامیدن است كه برای انسان ضرورت عقلی و شرعی دارد، ولی پرواضح است امری دنیوی است؛ همه خوردنی ها و ظرف آن(شكم) را اینجا خواهیم نهاد و رفت. ولی باید توجه داشت كه با این وجود، درك این مطلب موجب نمی شود ما نخوریم یا نیاشامیم، بلكه تنها لازمه آن این است كه به آن به عنوان یك مطلوب نگاه نكنیم، بلكه آن را ابزاری برای یك هدف متعالی ببینیم؛ به عبارت دیگر، توجه مان را بدانها محصور نكنیم و روز و شب خویش را با آنها سپری نكنیم، كه چه بخوریم و چه بپوشیم و... ؟ بلكه آن را ضرورتی ببینیم كه به كمك آن می توان به معنویت اندیشید یا به إعمال خواست الهی در دنیا كمك كنیم. آبادی دنیای مردم می تواند شرائط را برای توجه مردم به معنویت فراهم می كند.
مثلا، همین مشاغل اجتماعی را نگاه كنید. اگر قصابی، بقالی، رانندگی، پزشكی، مهندسی، نیروی انتظامی و ... اگر در جامعه ای نبود، چگونه انسانها می توانستند با خیال راحت روز خود را آغاز كنند، و شب با خیال راحت سر به بالین بگذارند؟! بدون خیال راحت از نظر اقتصاد، سلامت و امنیت این دنیایی چگونه انسان می توانست به عبادتی با فراغ بال بپردازد؟!
این مضمون را اولیاء دین به ما گوشزد كرده اند كه «من لامعاش له لامعاد له» یعنی كسی كه معاش او مختل است معاد هم ندارد.
خلاصه، هدف معنویت و توجه به آخرت است، ولی این توجه و حركت به سوی معنویت شرائطی می خواهد كه با آبادی و توجه نسبی به دنیا حاصل می شود.
ما همانطور كه باید به معنویت توجه كنیم، می بایست به این مقدمات هم توجه كنیم.
درست است كه توجه به معنویت و كارهای معنوی، به طور مستقیم، حال انسان را دگرگون می كند و به تعالی دعوت می كند؛ ولی توجه به این دنیا هم به طور غیرمستقیم شرائط فرد و اجتماع را برای وصول به هدف اول فراهم می آورد.
این را گفتیم تا معلوم شود كه به صرف این كه كاری به طور آشكار با معنویت ما مربوط نیست مجوز آن نیست كه آن را ترك گوییم.
اگر همه مردم عالم درویش می شدند، معلوم نبود بالمآل حال معنویت دنیا بهتر از حالا می شد؛ و این كه خداوند علاقه به جهات دنیایی را هم در انسانها قرار داده، و در هر كس علاقه ای متمایز نهاده است، به این خاطر است كه سعادت بشر به همه آنها نیاز دارد.
از این گذشته، باید توجه داشت كه كارهای دنیایی را اگر به نیت آن كه وظیفه ای الهی است، انجام دهیم، خود عین معنویت است. اساسا كار فقه ترتیب وظائفی است كه می توان به عنوان زمینه ای برای اخلاق و معنویت دینی به آن نگریست. اگر كسی وظائف دنیایی را به قصد انجام وظیفه ای فقهی انجام دهد، به عنوان ثانوی كاری معنوی كرده است. مگر معنویت چیزی جز انجام كارها به قصد قربت و با صبغه و رنگ الهی است؟!
توضیح مطلب آن كه معیار دنیوی و اخروی بودن یك عمل چیست؟ و از كجا بدانیم امری دنیوی است، یا اخروی؟!
معیار اصلی و اصیل این است كه هر چه با جان ما متحد می شود و قابل انفكاك نیست و انفصال و نیسان نمی پذیرد، ماندگار است و همراه نفس به سرای دیگر می رود و موجبات درجات و ترقیات جاودان آن جهانی می گردد، اخروی است؛ و هر چه اصلا جزء جان نمی شود یا قابل انفصال یا نسیان است یا دنیوی است و از بین می رود، دنیایی است.
با توجه به این معیار، از آنجا كه اگر عملی به قصد قربت انجام شود، عبادت است، و عبادت با انسان می ماند و در سرای باقی به كمك انسان می آید، امری اخروی است. بله، همین عمل اگر بدون قصد قربت انجام شود، دنیوی است، و تنها ارزش ابزاری و ممقدمی دارد.
با توجه به آنچه گفتیم، موسیقی دانی شما اگر بتواند در خدمت دین و فرهنگ دینی مردم قرار گیرد، می تواند ابزاری برای ارتقای معنویت جامعه و خود شما باشد، ولو به طور مستقیم احساس معنوی در شما ایجاد نكند؛ كما این كه اگر چنین است، چرا نتوان آن را به قصد قربت انجام داد، و از معنویت عبادت الهی استفاده كرد؟! كارهای دیگری هم شمرده اید، می توانند چنین باشند.
لازم به ذكر است كه تشخیص این كه كاری از نظر فقهی و شرعی جائز است یا نه یا می تواند در خدمت معنویت قرار گیرد یا نه، امر دیگری است كه فقه و كارشناسان مربوطه مشخص خواهند كرد، و ما در صدد ارزیابی آن نیستیم.
امیدواریم این توضیحات برای شما مفید بوده باشد. از ادامه گفتگوی با شما خرسند خواهیم شد.
با التماس دعا.
مشاوره مذهبی ـ قم.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : يکشنبه 24/12/1382 | پاسخ : يکشنبه 2/1/1383 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 77 بار

تگ ها :

UserName