• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 53355

پرسش

چه طور میشود مردمانی كه تا چند روز قبل از رحلت پیامبر(صلی الله عیه و آله)با اهل بیت (ع)اینقدر مهربان بودند این طور در خانه حضرت علی (ع)بیایند ودر خانه را بسوزانند و هیچ كس به آنها چیزی نگوید؟

پاسخ

با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
پس از رحلت پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) دو عملكرد رخ داد كه هر كدام از یك صنف بود و علی القاعده دو توجیه متفاوت داشت.
الف) عده ای علی رغم سفارشات پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) درباره وصایت و جانشینی حضرت علی(علیه السلام)، هنگامی كه امر جامع تشیع جنازه پیامبر(صلی الله علیه و آله) هنوز باقی بود، تشكیل جلسه ای دادند تا خلیفه بعدی را مشخص كنند و با همان عده اندك موجود در سقیفه كه هرگز اكثریت مدینه هم نبودند(چه رسد به اكثریت مسلمانان) خلیفه تعیین كردند و سپس از مردم بیعت گرفتند به طوری كه بنا به نوشته شیخ مفید در كتاب "الجمل" عده ای از بادیه نشینان كه برای خرید به مدینه آمده بودند به زور برای بیعت برده شدند. این عده اندك كه گردانندگانش چند نفر انگشت شمار بودند از قبل هم محبّ اهل بیت(ع) نبودند و مراتب مهربانی و مودتی از ایشان نسبت به اهل بیت گزارش نشده و حتی نسبت به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نیز چنین نبودند. مثلا، برای مثال در جنگ احد وقتی دشمن گردنه را دور زد و مسلمین در محاصره افتادند، علی رغم به خطر افتادن جان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) او را رهانمودند و به دامان كوه فراركردند.
واقعیت آن است كه رسول گرامی اسلام با جریان نیرومندی به نام قریش، در میان اصحاب خود، روبرو بوده است. بسیاری از حوادث دوران حیات مبارك حضرتش در درگیری با این گروه گذشته است.
قریش در دو جبهه با پیامبر اكرم(ص) و منویات او مبارزه می كرده است: عده ای در صف مبارزه علنی بودند، و عده ای هم در میان مسلمانان خود را جای دادند.
آیا جای تأمل نیست اگر بدانیم در آیات مكی قرآن از سه گروه مؤمنان، مشركین و كسانی یاد می شود كه «فى قلوبهم مرض»(مدثر/31). این گروه اخیر چه كسانی هستند كه اسما مسلمانند، ولی واقعا نه؟ آیا این گروه عده ای از قریش نیستند كه به طمع دستیابی به ثمرات پیروزی احتمالی اسلام خود را در جمع مسلمانان جای دادند؟!
البته طبیعی است كه همه قریش منافق نبوده اند، و در میان آنان ـ به خصوص در میان توده عوام آن ـ بوده اند بسیاری كه به راستی ایمان داشته اند، ولی این گروه رهبری قریش را در دست نداشته اند.
این جریان را عمر در مذاكره خود با ابن عباس برملا میكند؛ آن جا كه می گوید: ای ابن عباس! علی شایسته ترین فرد برای احراز خلافت بود، ولی قریش نمی توانست هم پیامبری و هم خلافت را در دست بنی هاشم ببیند. لذا قریش خلافت را برای خود برگزید و كاری درست و موفق بود!(الكامل فى التاریخ3/24 ـ شرح ابن ابی الحدید3/107 ـ تاریخ بغداد2/97)
سران قریش كه از ابتدا نیز ایمان به اسلام نیاوردند و هرگز محبت اهل بیت را در دل نداشتند، تصمیم گرفتند مهار خلافت را در دست گیرند، و در رقابت با بنی هاشم به برتری دست یابند. با توطئه، تطمیع و ارعاب جو عمومی را در دست گرفتند. اعتراضات اولیه انصار نیز با فریب و حتی ترور بعضی از سران آنان(داستان سعد بن عباده، قتیل الملائكة) سركوب شد. همانطور كه خواهد آمد، عوام قبائل هم كه عادتی جز پیروی از شیوخ نداشتند، سكوت اختیار كردند و رأی سران را پذیرفتند. و این اكثریت دلخواه قریش را تأمین می كرد.
آن ها كسانی بودند كه از جیش اسامه تخلف كرده و علی رغم تاكید رسول خدا(صلی الله علیه و آله) همراه اسمامه از مدینه بیرون نرفتند.
تحصن اصحاب خاص پیامبر(ص) در منزل امیر المؤمنین(ع) و آتش زدن درب منزل آن حضرت در اعتراض به همین جریان واقع شد. ضربت بر پهلوی فاطمه زهرا، سلام الله علیها، نیز توسط همین گروه تحقق یافت.
برای تفصیل بیشتر به كتاب اسرار آل محمد، تالیف سلیم بن قیس رجوع فرمایید.
ب) عده دیگر قاطبه مردم از قریش و غیر قریش بودند كه اكثریت غالب اصحاب را تشكیل می دادند. آنان هم پیامبر(ص) را مقدس می دانستند، و هم به اهل بیت(ع) احترام می گذاردند، كه نمونه های تاریخی زیادی در دست است.
اینان وقتی با كار انجام شده سقیفه مواجه شدند مقاومت زیادی نشان نداند، و حتی در مواجه با سرزنش های برخی شیفتگان حضرت علی(علیه السلام)، از جمله زهرای مرضیه(س)، می گفتند: اگر علی زودتر می آمد با او بیعت می كردیم.
حتی عده ای از آنان نزد حضرت علی(علیه السلام) آمدند و اظهار وفاداری به او كردند كه علی(علیه السلام) از آنان خواست فردا در جای معینی جمع شوند، اما جز چند نفر محدود نیامدند.
اینان مشكلشان بغض اهل بیت(علیهم السلام) نبود، بلكه مشكل بی بصیرتی و عدم آگاهی داشتند.
به یك نكته نهایی توجه كنید، و آن این كه در نظام قبیلگی عجیب نیست، اگر حمایت خیلهای انبوه مردم را از یك رأی باطل و غیر قابل قبول ببینیم. در نظام قبائلی معمولا شیوخ قبیله فكر می كنند و تصمیم می گیرند، و بقیه مردم تبعیت می كنند و به نفع آن فریاد می كشند. این همان اتفاقی است كه در جریان سقیفه واقع شد.
اینان خیلی راحت از شیوخ خود تبعیت كردند، به خصوص كه عده شیفتگان علی(ع) را اندك و جبهه مقابل را كثیر یافتند؛ و باز به خصوص وقتی جلوگیری از تفرقه مسلمین اسباب دست دشمنان اهل بیت(ع) شد؛ و از این رو تماشاگر آتش گرفتن درب خانه حضرت علی(ع) شدند.
برای آن كه از نفوذ تعصبات جاهلی در میان عرب صدر اسلام نسبت به قبیله و نظام قبائلی بیشتر مطلع شوید، شما را به مطالعه كتاب تاریخ تحلیلی اسلام نوشته دكتر سید جعفر شهیدی دعوت می كنیم.
با التماس دعا.
مشاوره مذهبی ـ قم.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : چهارشنبه 20/12/1382 | پاسخ : چهارشنبه 27/12/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 76 بار

تگ ها :

UserName