• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 5157

پرسش

رابطه فردی هر شخص با خدا چگونه تعریف می شود؟منظور از تجربه دینی چیست؟
2-سر نوشت مللی كه در جنگ و زلزله و ...كشته می شوند آیا بر اساس تقدیر است یا اختیار انسانهای شرور باعث آن است؟

پاسخ

برادر گرامی!
1) رابطه فردی هر شخص با خدا همان طلب صادقانه حقیقت (حقیقت خواهی) و عبودیت خداوند متعال است كه توسط بنده ورای همه الفاظ، اعمال، مناسك و اصطلاحات هر آیین و مذهب و فرقه انجام می گیرد. رابطه فردی هر شخص با خدا در متن اعمال جمعی نیز حفظ می شود و در حالی كه همه بندگان با یك عمل جمعی ـ مانند مناسك حج ـ به عبودیت خود مشغولند، باز جوهر واقعی آن عبادت جمعی را، رابطه فردی هر شخص با خدایش معنا می كند.
هر كس استعداد و ظرفیت خاصی دارد، و بر اساس آن استعداد از اعمال خود ـ چه جمعی و چه فردی ـ بهره می برد؛ یعنی اگر غنی ترین دعاها و اعمال را از جهت محتوائی زمزمه كند، باز تنها به اندازه استعداد خود و به میزان و عمق ارتباط فردی ای كه می تواند با خدا برقرار كند از آن استفاده می كند و مورد عنایت خدا واقع می شود.
داستان موسی و شبان مولوی در مثنوی نیز می تواند مؤید این برداشت باشد كه می گوید:
"دید موسی یك شبانی را به راه كو همی گفت ای گزیننده اله"
"تو كجائی تا شوم من چاكرت چارقت دوزم كنم شانه سرت"
"گفت موسی، های پس موبد شدی! خود مسلمان ناشده كافر شدی!"
"وحی آمد سوی موسی از خدا بنده ما را ز ما كردی جدا"
"تو برای وصل كردن آمدی یا خود از بهر بریدن آمدی؟!"
"هر كسی را سیرتی بنهاده ام هر كسی را اصطلاحی داده ام"
البته نمی توان تأثیرات ویژه ادعیه را انكار كرد، البته هنگامی كه شخص ـ ولو استعداد ناچیزی داشته باشد ـ بخواهد تا مورد عنایت خاص الهی واقع شود و استعداد خود را ارتقاء دهد. خداوند هنگامی كه بنده بخواهد، به طور ویژه ای او را مورد حمایت و عنایت قرار می دهد.
البته شاید بتوان گفت: همین خواست نیز، خود به نوعی استعداد جدید است، كه به دنبال خود لطف خاص خدا را جلب كرده است.

2) منظور از تجربه دینی :
اصطلاح تجربه دینی كه اخیراً در نوشته های برخی از نویسندگان معمول گردیده است، به معنای شهود و ظهور حق بر بنده است. منظور این نویسندگان از تجربه دینی همان چیزی است كه در زبان عرفا مكاشفه و مشاهده نامیده شده است.
همانگونه كه در زبان برخی از نویسندگان تجربه دینی به "مواجهه با امر مطلق و متعالی" معنا شده، در زبان عرفا نیز مكاشفه به "ظهور مستور در قلب" یا "شهود تجلی صفات" و … معنا شده است.
تجربه دینی یا مكاشفه و شهود حق می تواند در صورتهای گوناگون حاصل شود؛ گاه به صورت رویا، درك سری و كشف رازی، و گاه احساس اتصال به عظمتی مقدس و بیكرانه. بر همه اینها می توان نام تجربه دینی نهاد؛ تجربه ای كه نامتعارف است و گاه با چنان كوبندگی و دل شكافی و یقین زایی و بهجت و درخشندگی در می رسد كه از شخص جز تواضع و خضوع در مقابل آن بر نمی آید.
پایین ترین مراتب تجربه های دینی رؤیاهای صالح است، و مراتب بالاتر اذواق و مكاشفات عارفانه.

3) مسئله قضا و قدر یكی از مسائل مهم علم كلام است كه بررسی همه ابعاد آن نیاز به فرصت بیشتری دارد، اما آنچه به عنوان یك قاعده كلی می توان اظهار داشت تا در موارد مشابه نیز كارساز و مشكل گشا باشد این است كه : "آفریدگار حكیم ، نظام جهان را از آغاز آفرینش معین و مقدر فرموده است و هیچ چیز از حكم قضا و قدر بر كنار نیست."
البته نكته ای كه باید مورد توجه قرار گیرد این است كه از جمله تقدیرات كلی عالم این تقدیر است كه انسان حیوانی صاحب اختیار، اراده و عقل باشد و در انتخاب گزینه های مختلف آزاد باشد. در نتیجه اگر منظور از قسمت و تقدیر الهی این باشد كه خداوند از انسانها سلب اختیار و انتخاب می كند و خودش به جای انسانها انتخاب می كند، این نظر خلاف تقدیر كلی الهی است.
البته نباید این آزادی به گونه ای تفسیر گردد كه خیال شود انسان میتواند فارغ از تقدیرات كلی و سنت های لایتغیر الهی تصمیم بگیرد و همه چیز را تابع خواهش متغیر خود بخواهد .
با این مقدمه باید گفت: این كه تقدیرات الهی چه خاستگاه و علتی دارند، امری نیست كه انسان بتواند آن را بیابد. تقدیر الهی برخاسته از علم كامل الهی است، و از آنجا كه انسان به بارگاه علم الهی راه ندارد، به چرایی تقدیرات الهی نیز دسترسی نخواهد داشت.
بر این اساس نمی توان گفت: زلزله و امثال آن، لزوما، ارتباطی با اختیار انسانهای شرور ندارد. غایت امر آن است كه یكی از حكمتها و تقدیرهای الهی آن است كه عالم را اخلاقی آفریده است. اخلاقی بودن عالم، در اصطلاح متكلمین، به این معنا است كه هیچ عملی از اعمال انسانی بدون پاسخ نمی ماند، و جزای خیر و شر اعمال به او خواهد رسید.
اما این كه لزوما این جزا در این دعا عائد شود، به خواست الهی تعیین می شود، و ما به علم آن راهی نداریم؛ مگر آن كه از غیب(وحی) خبری رسد.
در روایات ما این مضمون فی الجمله هست كه گاه جزای اعمال در همین دنیا می رسد.
در روایات گناهان منشأ قطع بركات و طاعت مایه نزول آن اعلام شده است.
در روایت است كه گناهان جدید بلاهای جدید دنیوی به دنبال دارد، كما این كه كارهای نیك جدید بركات جدید به ارمغان می آورد.
حاصل كلام آن كه نه می توان انكار قطعی برای تأثیر گناهان در بلاهای آسمانی خاص داشت، و نه می توان مدعی قطع به تأثیر شد.
خدا نگهدار شما.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : يکشنبه 31/1/1382 | پاسخ : يکشنبه 31/1/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 88 بار

تگ ها :

UserName