کد:
51280
پرسش
سلام
خیلی مختصر سؤالم را مطرح می كنم.به چه دلیل ما مسلمانان در ایام محرم عزاداری می كنیم؟چه فایده هایی برای ما دارد؟اگر ممكن است مرجع نیز معرفی كنید!
پاسخ
با سلام و عرض تحیت.
بزرگداشت هر واقعه ای به حسب اهمیت آن واقعه اهمیت دارد؛ چرا كه یادآوری و تذكری بر آن امر مهم خواهد بود.
درسهایی هم كه از این مراسم می توان گرفت به حسب ماهیت آن واقعه می تواند متفاوت باشد.
معصومین(ع) مظاهر تام و كامل اسماء الهی و نمونه های برتر انسان كامل هستند؛ و بزرگداشت آنها تكریم مقام انسان و الگوگیری از آنان برای بندگی خدا است.
واقعه ای مثل واقعه كربلا هم از آنجا كه مجموعه ای شگفت انگیز از كمالات و فضائل انسانی را ـ آن هم در قالب یك گروه كامل انسانی، متشكل از ده ها مرد و زن و كودك ـ در خود جمع كرده است، آن هم در میدانی از اتفاقات بزرگ، می تواند برای همیشه عالم نمونه تأثیرگذاری باقی بگذارد. این بقا با برگزاری مراسم احیا و بزرگداشت آن در هر سال میسر و ممكن است.
به این مناسك از دو حیث فردی و اجتماعی می توان نظاره كرد:
بزرگداشت محرم به لحاظ اجتماعی كاركردهای متفاوتی دارد كه البته همه از یك اهمیت برخوردار نیست.
تصمیم جمعی یك ملت برای این كه، به مانند پیشوای خود، اهل فداكاری برای اهداف مقدس باشند، و حاضر باشند برای سعادت جامعه و بقای دین در آن حاضرند از جان خود بگذرند، نظیر دارد؟!
اصل توجه به یك انسان كامل و ارائه او به عنوان الگویی برای حیات فردی و اجتماعی، خود به نوعی تبلیغ ارزشهای اجتماعی نیست؟! امری كه همه جوامع برای ایجاد آن هزینه های گزافی خرج می كنند.
كسی كه شخصیتی مثل امام حسین را الگو قرار می دهد كه حاضر است از جان خود برای خوبیها بگذرد، به راحتی این ارزش را می پذیرد كه از مال خود و لذات دیگر این دنیا برای خوبیها بگذرد. این موجب آرامش اجتماع از بعد ارزشی نیست؟!
انسجام اجتماعی و ایجاد نوعی وحدت و همدلی با این مراسم، و از بین رفتن طبقات و ارزشهای موهوم اجتماعی بسیار مفید و مهمند. بسیاری از شعائر دینی در این راستا مفیدند؛ مثل مراسم حج.
تبری از دشمنان مكتب اهل بیت(ع) و تولی به دوستان آنان مقدمه ای است تا انسانها بتوانند به ارزشهای انسانی دست یابند؛ و این هم ارزش اجتماعی دارد، و هم ارزش فردی.
اگر مثلاً پرونده حسین بن علی(ع) را پس از 61 هجری و بخصوص بعد از انتقام مختار یك پرونده مختوم بدانیم، عزاداری ها و سینه زنی ها فلسفه محكم و بنیادی نخواهد داشت؛ اما اگر پرونده را مفتوح بدانیم كه حاكی از وجود جریان امام حسین و یزید در طول تاریخ است، مسئله به گونه دیگری خواهد بود؛ در این صورت عزاداری یك عمل كاملاً زنده و مطابق با آن جریان تاریخی است. اثبات این مدّعا با سیر در روایات و زیارات مأثور از اهل بیت(ع) به خوبی قابل اثبات است.
در تفكر شیعی در كنار "اولُ ظالم" به اهل بیت "آخرُ تابع له علی ذلك" هم آمده است، و ما نسبت به آن هم خود را مسئول می دانیم.(ر.ك. به زیارت عاشورا)
مفهوم انتقام خون امام حسین(ع) چیزی بیش از مجازات فیزیكی عاملان مباشر آن جنایت است، بلكه حقیقتی است كه فقط با برگشتن ولی خدا(ع) به نوك مخروط جامعه محقق می شود؛ یعنی همان چیزی كه وارونه شده بود. زینت عرش خدا به مذبح رفت و پست ترین آدم ها در رأس نشست؛ امامان شیعه از رتبه و منزلتی كه خدا برایشان مرتب كرده بود، زائل شدند و آن ظلم همچنان استمرار دارد. "لعن الله أمة دفعتكم عن مقامكم و أزالتكم عن مراتبكم التی رتبكم الله فیها ..."(زیارت عاشورا)
اساسا هویت شیعی بین یك "حسرت" و "آرزو" شكل می گیرد: حسرت نبودن با امام حسین(ع) در كربلا ـ "یالیتنی كنت معكم" ـ و آرزوی طلب ثار و انتقام(به معنایی كه گذشت) با امام منصور ـ "فأسئل الله الذی أكرم مقامك و أكرمنی بك أن یرزقنی طلب ثارك مع إمام منصور من أهل بیت محمد(ص) ...
با توجه به این واقعیت عزاداری یك عمل صرفاً عاطفی و مثل سالگرد وفیات نیست؛ بلكه یك مبارزه دائمی و صف كشی و تجمع حزبی تمام و كمال است؛ راهی كه لزوما با جنگ ادامه نمی یابد، بلكه به تأسی از امامان ما راه های متعددی می طلبد. گاه راه امام حسین را، و گاه راه امام سجاد را، و گاه راه امام صادق و گاه امام زمان. عاقلانه و پس از مطالعه سیره اهل بیت(ع)، می بایست راه صحیح را در هر لحظه شناخت. فقیهانه مطالعه و تفكر كرد، و حسین وار آماده فداكاری برای انجام وظیفه بود؛ همانطور كه همه اهل بیت چنین بودند.
در بُعد فردی نیز عزاداری برای ائمه اطهار(ع) از بهترین مناسك تولی، و یك عمل قربی است، كه موجب تقرب به خدای متعال می شود. چنان چه روایات بسیاری به آن اشاره دارد كه مجال اشاره به آنها نیست.
با عرض ارادت و محبت ورزی به آنان نوعی اتصال معنوی بین ما و آنها پدید می آید. اتصال معنوی ای كه بین هر محب و محبوبی وجود دارد، و موجب تقویت صفات كمال اخلاقی و معنوی آنان در ذهنیت انسان می شود. در خصوص این مورد هم، چون اولیای معصوم خدا مظهر اسماء حسنای الهی و خلیفه خدا هستند، اتصال معنوی با آنان موجب تقرب به خدای متعال است. "إنّی أتقرّب إلی الله ... بموالاتك"(زیارت عاشورا)
"تو مپندار كه مجنون سر خود مجنون شد
از سمك تا به سحابش كشش لیلی برد"
"من خس بی سرو پایم كه به سیل افتادم
او كه می رفت مرا هم به دل دریا برد"
(شعر از علامه طباطبائی)
این سیل همان سیل تولی است. چون امام(ع) بهترین پرستشگر هستی است، اتصال به او موجب رفتن به دل دریا و رسیدن به سرچشمه خورشید است. مظلومیت های تاریخی و مصائب اهل بیت(ع) این محبت ورزی را عمومی و آسان كرده است كه در اشك ریختن و نوحه خواندن و... تجلی می كند.
ما به همین مقدار بسنده می كنیم و شما را به مطالعه كتاب "پاسخ به شبهات عزاداری"، از حسین رجبی ارجاع می دهیم.
با التماس دعا.
مشاوره مذهبی ـ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
شنبه 9/12/1382
| پاسخ :
دوشنبه 18/12/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
86 بار