کد:
5125
پرسش
با سلام
در خصوص ولایت فقیه و رابطه آن با امام عصر (عج) و ضرورت اصل ولایت فقیه توضیح دهید .
در خصوص واقعه عاشورا و دلایل زنده نگه داشتن و عزاداری برای امام حسین (ع) توضیح دهید
در خصوص جهاد ابتدایی نیز توضیح دهید
پاسخ
خواهر گرامی!
1) بـیـان دلیلى روشن براى اثبات ولایت فقیه مقدمه اى لازم دارد.
برای اداره هر جامعه، به طور مشخص، چهار مرحله تقنین(قانونگذاری)، تفسیر، تطبیق و اجرا لازم است كه به درستی صورت گیرد. این ضرورت اختصاصی به جامعه اسلامی ندارد، و در همه جوامع وجود دارد.
1ـ مرحله تقنین: شاید كسی گمان كند در جامعه اسلامی نیازی به قانونگذاری وجود ندارد، چرا كه قانون الهی(فقه) همه نیازهای قانونی را برآورده كرده و تنها چیزی كه باقی می ماند فهم و اجرای آن است.
ولی باید گفت: درست است كه بسیاری از احكام و بایدهای عملی در جامعه اسلامی به شكل خاص در فقه اسلامی آمده است، ولی تشریعات فقهی خداوند همگی به یك شكل نیستند. به طور مشخص می توان گفت خداوند سه نوع تشریع دارد.
در بعض تشریعات به طور مشخص راه را معین كرده است، به نحوی كه هیچ ابهامی در باره وظیفه انسانها باقی نیست.(احكام خاص) مثلا آنجا كه می فرماید اولاد در ارث بردن بر برادران و خواهران مقدمند، ابهامی در عمل برای مكلف وجود ندارد.
در نوع دوم از تشریعات الهی تنها هنجار و مسیر كلی تعیین شده، و تطبیق و اعمال آن روش بر عهده مكلفین گذارده شده است. مثلا گفته است كه نظم را رعایت كنید؛ اما آیا در عبور و مرور نظم با حركت در دست راست خیابان باشد یا چپ، امری است كه احتیاج به بررسی و سپس جعل قانون دارد.
نوع سوم قانون الهی بیان ارزشهای لازم الاجرا است. در این نوع قوانین الهی می بایست اولا، با شناخت شرائط زمان و مكان راه وصل به آن ارزش را شناخت و پس از آن با برنامه ریزی قانونی آن را عملی كرد. آن بررسی و این برنامه ریزی خود مراحلی از قانونگذاری را احتیاج دارد. مثلا در اسلام فقر و اختلاف شدید طبقاتی اجتماعی امری نامطلوب اعلام شده است. حال چگونه می توان فقر را برطرف كرد، و عدالت اجتماعی را برپا داشت، خود برنامه ریزی گسترده اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی می طلبد.
محصل كلام در این بخش آن كه نظام اجتماعی اسلام برای برآورده كردن خواست الهی، فی الجمله، احتیاج به تقنین دارد.
2ـ مرحله تفسیر: قوانینی كه خداى متعال براى اداره جامعه احكامى نازل فـرمـوده، به هر یك انواع سه گانه فوق الذكر، در بسیارى از موارد نیاز به شخصى دارد كه آنها را تفسیر و تبیین كند. طبیعی است كه ممكن است برداشتها و قرائتهای مختلفی از یك متن قانونی بشود، همانطور كه تـمام قوانین دنیا چنین اند. علت این نیاز شاید به ویژگى ها و نارسایى هاى زبان بازگردد.
3ـ مرحله تطبیق: افـزون بر آن چه گذشت، تطبیق احكام بر مصادیق و موارد آن نیز گاه با ابهامات و اختلافاتی مواجه است. مثل اینكه آیـا فلان حادثه خاص، مصداقى از این قانون است، و یا مصداقى از قانون دیگر؟ این امر مشكل دیگرى در راه اعمال و اجراى قانون است كه در تمام قوانین دنیا وجود دارد.
4ـ مرحله اجرا: پس از تفسیر قانون و تعیین مصداق آن، نوبت به اجرا مى رسد. هـر قـانـون اجتماعی نیاز به مجرى خاصی دارد. والا هواها و هوسها موجب آن می شود كه بسیاری از احكام به بوته فراموشی و اهمال سپرده شوند. مجری ضامن عمل آحاد مردم و مسئولین به قانون است.
پس از ذكر این مقدمه باید دانست كه براى اداره یك جامعه بر اساس احكام و قوانینى اسلام ـ بلكه هر قانونی ـ باید فرد یا افرادى باشند كه بتوانند این چهار مسئولیت را به عهده بگیرند.
شـایسته ترین فرد براى اجراى احكام و قوانین اسلام كسى اسـت كه در همه این مسئولیتها بدون خطا باشد. به عبارت دیگر، بهترین قانون شناس، بهترین مفسر و بهترین مجرى كسی است كه هیچ انگیزه اى براى تخلف نداشته باشد و هیچ اشتباهى در فهم و تفسیر و اجراى قانون براى او پیش نیاید.
در فرهنگ ما، چنین خصوصیتى، عصمت نام دارد؛ و لذا با وجود معصوم(ع) او بر تمام افراد دیگر - به حكم عقل - براى عهده دار شدن این مسئولیتها اولویت دارد.
در جـوامـع بزرگ كه یك شخص نمى تواند اداره تمام امور را به عهده بگیرد، چنین فردى باید در راس هرم قدرت باشد و تمامى مدیران باید با نظارت و ولایت او امور را به عهده گیرند و به انجام رسانند. بـرترین مصداق معصوم، رسول اكرم صلى اللّه علیه و آله است كه در عالیترین مراحل علم و عمل ایستاده و به اجماع و اتفاق نظر همه فرقه هاى اسلامى معصوم است. به عقیده ما شیعیان، پس از پیامبر اكرم(ص) امامان معصوم علیهم السلام قرار دارند كه داراى ویژگى عصمت اند. پس تا امامان معصوم باشند این ایده آل وجود دارد و نوبت به غیر آنان نمى رسد.
اما در زمان غیبت كـه عـملا چنین ایده آلى در میان ما نیست و نمى توانیم با او مرتبط باشیم تا از حكومتش بهره مند گـردیـم، چه باید كرد؟
در این زمینه آیات و روایاتى وجود دارد كه تكلیف ما را روشن مى كند، ولـى چـون مـا در صـدد بـیـان دلـیـل سـاده اى هستیم، فقط از خرد خوانندگان محترم كمك مـى گـیریم ومى پرسیم چه باید كرد ؟
بدون تردید اگر ایده آل را معصومان علیهم السلام بدانیم، عقل مى گوید: در عصر غیبت كسى باید در راس هرم قدرت باشد كه از هر جهت به امام معصوم شـبـیه تر است؛ یعنى در دین شناسى، تقوا و صلاحیت براى اجراى احكام و قوانین اسلام، بهترین باشد.
وقـتـى كه از یك سو، جامعه نمى تواند بدون حكومت باشد و از سوی دیگر، ما دسترسى به امام معصوم نداریم، باید به سراغ كسى برویم كه كمترین فاصله را با او دارد؛ كسى كه شناختش از اسلام، از دیگران بیشتر و عدالت و تـقـوایـش از هـمـه بالاتر و براى اجراى احكام و قوانین اسلام مناسبترین فرد باشد.
این صفات در ولى فقیه تجلى مى كند. در امـور دیگر نیز روش عموم عقلاء همین است كه ابتداء نزد بهترین متخصص مى روند؛ لیكن اگر دسـتـرسـى بـه بـهترین ممكن نبود، به كسانى رجوع مى كنند كه در تخصص و ویژگیها به فرد ایده آل نزدیكتر باشند .
ولایـت فـقیه معنایى جز رجوع به اسلام شناس عادلى كه از دیگران به امام معصوم نزدیكتر است، ندارد. بنا بر این ولایت فقیه امتداد امامت و جانشینی امام عصر(عج) می باشد.
در انتها به یك نكته توجه كنیم، و آن این كه فقیه جامع الشرائط، تنها در امری كه در آن تخصص دارد (دین شناسی) رأی قاطع می دهد، و در سایر امور ـ مسائل مربوط به موضوع شناسی ـ به كارشناسان همان فن رجوع خواهد كرد. او با درایتی كه دارد و بر اساس تعلیم الهی كه "شاورهم فی الامر" در این امور مشورت می كند. كما این كه مشورت با فقها دیگر هم به عنوان یك ارزش اسلامی مطرح است. "اعقل الناس من جمع رأی اخیه الی رأیه."
( كتاب : پرسشها و پاسخها ، آیت الله مصباح یزدی)
برای مطالعه بیشتر در این باره می توانید به منابع ذیل مراجعه نمایید:
1- كتاب ولایت فقیه، امام خمینی.
http://www.hawzah.net/Per/E/VeDefa.asp?URL=Start/VeStart.htm
2- پیشینه نظریه ولایت فقیه، دبیرخانه مجلس خبرگان.
http://www.nezam.org/persian/books/pishinehe_nazariyaye_welayate_faqih/index.htm
3- ولایت فقیه از دیدگاه شیخ انصارى و آیه الله خویى.
http://www.marashilibrary.com/ViewBookResearchIndex.asp?kelid=36&PPageNo=19&PMove=NoChange&SField=عنوان&OField=عنوان&SearchWord=&RecNo=20
4- ولایت فقیهان و عدالت، آیت اللّه جوادى آملى.
http://www.al-shia.com/html/far/books/rooz/velayat/index.htm
5- ولایت فقیه در حكومت اسلام(1)
http://www.marashilibrary.com/ViewBookResearchIndex.asp?kelid=121&PPageNo=19&PMove=NoChange&SField=عنوان&OField=عنوان&SearchWord=&RecNo=20
6- ولایت فقیه در حكومت اسلام(2)
http://www.marashilibrary.com/ViewBookResearchIndex.asp?kelid=122&PPageNo=19&PMove=NoChange&SField=عنوان&OField=عنوان&SearchWord=&RecNo=20
7- ولایت فقیه در حكومت اسلام(3)
http://www.marashilibrary.com/ViewBookResearchIndex.asp?kelid=123&PPageNo=19&PMove=NoChange&SField=عنوان&OField=عنوان&SearchWord=&RecNo=20
8- ولایت فقیه در حكومت اسلامی
http://www.marashilibrary.com/ViewBookResearchIndex.asp?kelid=124&PPageNo=19&PMove=NoChange&SField=عنوان&OField=عنوان&SearchWord=&RecNo=20
9- مجموعه پرسش و پاسخ پیرامون ولایت فقیه.
http://old.tebyan.net/QAndA/Qamain.asp?URL=qa/html/qa/index.html
10- سوال شماره 3735 ،از مجموعه سوالات مذهبی تبیان.
http://old.tebyan.net/subscribe/advise/AdviseRelA.asp
2) گر چه واقعه عاشورا ریشه در تاریخ اسلام دارد و تحلیل علمی آن تنها با بررسی و شناخت عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تاریخ صدر اسلام ممكن است، اما آخرین مرحله از مراحل زمینه ساز آن را باید از زمان مرگ معاویه در ماه رجب سال 60هجری دانست. بدین صورت كه پس از مرگ معاویه یزید طی نامه ای خطاب به والی مدینه از وی خواست از امام حسین(ع) برای خلافت یزید بیعت بگیرد. امام حسین(ع) از بیعت با یزید خودداری كرد، و با توجه به شرایط موجود شبانه از مدینه روانه مكه شد. امام با تغییر هجرت تاكتیكی خود افكار عمومی را متوجه خود گردانید و به تبع آن اهالی شهرها به جنب و جوش افتادند. از جمله مردم كوفه با برپائی انجمنی در منزل سلیمان بن صرد خزاعی از امام دعوت كردند برای امامت و رهبری آنان به كوفه برود. امام حسین پس از دریافت دعوت نامه های فراوان مردم كوفه، مسلم بن عقیل را به عنوان نماینده خود به كوفه فرستاده تا پس از بررسی اوضاع و شرایط زمینه ورود امام حسین را به كوفه فراهم كند، مسلم نیز پس از ورود به كوفه پس از آنكه از نزدیك اوضاع را بررسی كرد و شرایط را برای ورود امام حسین(ع) مناسب دید، از امام دعوت كرد تا به سوی كوفه بیاید. امام حسین(ع) روز هشتم ذی الحجه با ناتمام گذاشتن مراسم حج از مكه روانه كوفه شد، اما با دگرگون شدن اوضاع كوفه و كشته شدن مسلم، عبید الله بن زیاد، حربن یزید ریاحی را به طرف امام حسین(ع) فرستاد و او را مامور كرد تا هر كجا با امام حسین(ع) بر خورد كرد او را متوقف سازد. حر نیز پس از ملاقات با امام حسین(ع) راه ورود به كوفه را بر حضرتش بست و پس از گفتگو، سرانجام هر دو گروه پذیرفتند كه تا رسیدن نامه پسر زیاد به راهی بروند كه به كوفه یا حجاز نرود.
دو گروه به راه خود ادامه دادند، تا این كه در منطقه ای به نام كربلا، نامه پسر زیاد به حر رسید، مبنی بر اینكه هر كجا نامه من به تو رسید، همانجا حسین(ع) را متوقف كن. حر نیز به دستور پسر زیاد عمل كرد و امام حسین(ع) را در سرزمین كربلا متوقف ساخت. پس از آن عمر سعد از طرف پسر زیاد مامور جنگ با امام حسین(ع)شد و با حداقل بیست هزار سرباز وارد كربلا شد، و سرانجام در روز دهم محرم سال 61 هجری قمری واقعه عاشورا در سرزمین كربلا اتفاق افتاد، و امام حسین(ع) با فرزندان و یارانش به شهادت رسیدند.
دلائل زنده نگه داشتن واقعه عاشورا و عزاداری امام حسین(ع) فراوان است كه به برخی از آنها اشاره می شود:
1ـ امام حسین(ع)حق بزرگی به گردن اسلام و مسلمین دارد و همانگونه كه خود فرموده است ایشان ادامه دهنده راه جدش رسول خداست.
2ـ در تجدید خاطره امام حسین(ع) آموزنده ترین دروس تربیتی وجود دارد. با زنده نگه داشتن یاد امام حسین(ع) تمام ملكات و كرامات های انسانی، از قبیل آزادگی، عزت نفس، شجاعت، عدالت و... زنده می ماند.
3ـ تجدید خاطره امام حسین(ع) ترویج پرهیزكاری، ایمان و آمادگی برای دفاع از ارزشهای والای اسلامی است.
4ـ ائمه اطهار(ع) همواره پیروان و دوستان خود را به تشكیل مجالس سوگواری امام حسین(ع) توصیه كرده اند.
3) به پیكار مسلمانان با دشمنان خارج از مرزهای حكومت اسلامی جهاد ابتدائی گفته می شود كه با جهاد آزادیبخش، الدعوة الی الاسلام و الدعوة الی الله هم معنا می باشد. جهاد خارجی كه مسلمانان به عنوان وظیفه دینی انجام می دهند، پس از آنی است كه حركت تبلیغی آنان با روش مسالمت آمیز مورد تعرض و انكار حكام قرار می گیرد، و راهی به جز حركت قهرآمیز برای ایجاد فضای باز جهت عرضه دین خدا باقی نمی ماند. جهاد دعوت به منظور بیداری توده های مردم و به اندیشه در آوردن آنان در جهت اصلاح عقاید آنان می باشد.
برخی فقهای شیعه جوار اقدام به این نوع جهاد را مشروط به حضور امام معصوم دانسته اند.
در مقابل جهاد ابتدایی یا جهاد دعوت، جهاد دفاعی وجود دارد. جهادی كه به منظور حفظ اسلام و كشور اسلامی از هجوم دشمن انجام می شود، به اتفاق فقهاء، واجب است، به این ترتیب كه هر گاه بیگانه به مسلمانان یا میهن و اموال آنان تعرض مسلحانه كند، می بایست با جهاد دفاعی حریم اسلام و مسلمانان و كشور اسلامی حفاظت شود.
خدا نگهدار شما.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
يکشنبه 31/1/1382
| پاسخ :
يکشنبه 31/1/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
97 بار