پرسش

با یاد او و برای او
سلام و خسته نباشید
من یك كنكوری هستم . حدود یك سال و شش ماه هست كه زندگی من شده كنكور . حدود یك ماه است كه دست به كتاب نزدم . این یك ماه فقط فكر می كردم . به سوال هایی رسیدم كه جوابی برای آنها ندارم لطفا راهنمایی كنید . سوال های من این است كه اصلا چرا من درس می خوانم . دانشگاه كجاست . علم چیست . زندگی یعنی چی . آخه باید یه علتی داشته باشه كه من از صبح تا شب درس بخونم . هدف از زندگی چی هست . لطفا به من كمك كنید .

پاسخ

با سلام.
این سؤلات كلی و اساسی، معمولاً بعد از حدود 12 سالگی به سراغ آدم می آید ممكن است تا ده ها سال ادامه پیدا كند – خیلی از كسانی كه فیلسوف شده اند كسانی بوده اند كه همواره به چنین سؤالاتی فكر كرده اند – اما فرق این سؤال ها با سؤالا های علمی این است كه جواب آن ها در هیچ كتابی وجود ندارد. برای پیدا كردن جواب آن ها باید "كتاب واقعی زندگی" خوانده شود و شاید برای خواندن هر صفحه ی آن یك سال وقت لازم باشد. شاید عادلانه نباشد كه ما بخواهیم به شما پاسخ دهیم كه علم چیست؟ زندگی چیست؟ و ... – تازه از كجا معلوم كه ما جواب آن ها را بدانیم – به شما پیش نهاد می كنیم اجازه دهید این سؤال ها یكی یكی به سراغ شما بیایند و اگر قرار باشد به همه ی آن ها پاسخ دهید كار، دشوار می شود. مثلاً سؤالی كه از بقیه ساده تر است، این است: "دانشگاه كجاست؟". دانشگاه محلی است كه با آموزش ویژه ی خود به تربیت و آموزش افرادی می پردازد كه بتوانند در زندگی پیچیده ی اجتماعی، "نقشی" را در اجتماع به عهده بگیرند. زیرا در دنیای امروز هیچ كس به تنهایی نمی تواند تمام نیازهای گوناگون خود را برآورده نماید و به كمك دیگران احتیاج دارد. چه بهتر كه دیگران آمادگی و صلاحیت داشته باشد. این آمادگی و صلاحیت را به كمك دانشگاه كسب می كنند. اگر مایل بودید به بیه ی پرسش های شما در آینده می پردازیم.
اكنون ضرورت روزهای شما چیست؟