• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 5052

پرسش

فقر در بینش سلامی خوب است یا بد؟
الفقر فخری یعنی چه/

پاسخ

دوست عزیز و گرامی -- فقر ونیاز اگر در مورد انسانی به انسان دیگر باشد اصلا" پسندیده نیست و لذا در دعاها و احادیث وارده از ائمه اطهار علیهم السلام از خدا خواسته شده كه مومنین را از چنین فقری نجات بخشد و جامعه ایده آل آن جامعه ای است كه در آن فقیر موجود نباشد و نهی از سئوال و درخواست از دیگری در احادیث از همین باب است اما اگر فقر ونیاز به خدای تعالی باشد و انسان این فقر را احساس كند به مقام و الایی از معرفت رسیده است و این فقر پسندیده است و در مورد همین فقر خدا وند تبارك وتعالی می فرماید : یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله. ترجمه: «ای مردمان شما فقیرانید (نیازمندید) به خدای بزرگ .
در حقیقت فقر واقعی فقدان و نبود غنا نیست بلكه فقدان میل و رغبت به غنا است. یعنی هم قلب انسان باید تهی باشد و هم دستش و در این معنی است كه الفقر فخری تحقق پیدا می كند وباعث افتخار و مباهات می شود . زیرا مفهوم آن این است كه فقیر باید از هر فكر و میلی كه او را از خدا منحرف كند، بر كنار باشد.
هجویری عارف نامی در باب "الفقر كشف المحجوب" در مورد فقیر چنین می نویسد:
پس فقیر آن بود كه هیچ چیزش نباشد و اندر هیچ چیز خلل نه. به هستی اسباب غنی نگردد و به نیستی وی محتاج سبب نه. وجود و عدم اسباب به نزدیك فقرش یكسان بود.
علامه اقبال در مورد فقر چنین اظهار نظر می كند:
((چیست فقر ای بندگان آب و گل ...... یك نگاه راه بین یك زنده دل
...... فقر كار خویش را سنجیدن است...... بر دو حرف لا اله پیچیدن است
...... فقر خیبر گیر با نان شعیر ...... بسته فتراك او سلطان و میر......
فقر ذوق و شوق و تسلیم و رضاست...... ما امینیم این متاع مصطفی است
.......فقر بر كروبیان شبخون زند...... بر نوامیس جهان شبخون زند......
بر مقام دیگر اندازد ترا ...... از زجاج، الماس می سازد ترا
......برگ و ساز او ز قرآن عظیم .....مرد درویشی نگنجد در گلیم...... ))
اما فقرا آن طایفه اند كه مالك هیچ چیز از اسباب و اموال دنیوی نباشند و در طلب فضل و رضوان الهی ترك همه كرده باشند.
علامه اقبال در مورد مقام فقیر چنین می گوید:
((با سلاطین در فتد مرد فقیر......از شكوه بوریا لرزد سریر ....
دارا و سكندر سی وه مرد فقیر اولی ......هوجس كی فقیری مین بوی اسداللهی))
ترجمه: از دارا و سكندر آن مرد فقیر بهتر است كه فقر وی دارای بوی اسداللهی باشد، یعنی از فیض امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام برخوردار باشد.
خواجه عبدالله انصاری می نویسد: فقر مبری بودن است از چشم داشت بر ملكیت.
صبر: قال الله عز و جل: واصبر و ما صبرك الا بالله. ترجمه: صبر كن و صبر تو نباشد جز به (توفیق) خدا.
فقر مقتضی صبر است و اگر سالك جویای حق در فقر و محنت، صبر و تحمل را شعار خود نسازد نتیجه به دست نخواهد آورد. نه فقط فقر بدون صبر بی نتیجه است بلكه سیر در سایر مقامات سلوك هم مقتضی صبر است. این است كه صبر نیمه ایمان، بلكه همه ایمان است. الله تبارك و تعالی می فرماید: ان الله مع الصابرین.
بجا آوردن هر فریضه و ترك هر معصیت بدون صبر انجام نیابد، زیرا دل سالك در هر حال و مقامی كه باشد به چیزی مشغول است كه یا موافق میل اوست یا مخالف میل او و در هر دو حال محتاج به صبر است.
جعلنا الله و ایاكم من الفقراء الی الله و الصابرین فی رضا الله .
موفق و موید باشید

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : جمعه 29/1/1382 | پاسخ : يکشنبه 9/6/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 633 بار

تگ ها :

UserName