کد:
50314
پرسش
فلسفه عزاداری برای امام حسین (ع) چیست ؟
پاسخ
با سلام و عرض تحیت.
دوست عزیز!
به عزاداری از دو حیث فردی و اجتماعی می توان نظاره كرد:
عزاداری، به لحاظ اجتماعی، كاركردهای متفاوتی دارد كه البته همه از یك اهمیت برخوردار نیست. مثلاً تبری اجتماعی از دشمنان مكتب اهل بیت(ع) و تولی به دوستان آنان فی نفسه دارای اهمیت فوق العاده ای است؛ كما این كه انسجام اجتماعی و ایجاد نوعی وحدت و همدلی با این مراسم، و از بین رفتن طبقات و ارزشهای موهوم اجتماعی ـ مثلا در مراسم حج ـ و... مهمند.
اگر مثلاً پرونده حسین بن علی(ع) را پس از 61 هجری و بخصوص بعد از انتقام مختار یك پرونده مختوم بدانیم، عزاداری ها و سینه زنی ها فلسفه محكم و بنیادی نخواهد داشت؛ اما اگر پرونده را مفتوح بدانیم كه حاكی از وجود جریان امام حسین و یزید در طول تاریخ است، مسئله به گونه دیگری خواهد بود. در این صورت عزاداری یك عمل كاملاً زنده و مطابق با آن جریان تاریخی است. اثبات این مدّعا با سیر در روایات و زیارات مأثور از اهل بیت(ع) به خوبی قابل اثبات است.
در تفكر شیعی در كنار "اولُ ظالم" به اهل بیت "آخرُ تابع له علی ذلك" هم آمده است، و ما نسبت به آن هم خود را مسئول می دانیم.(ر.ك. به زیارت عاشورا)
مفهوم انتقام خون امام حسین(ع) چیزی بیش از مجازات فیزیكی عاملان مباشر آن جنایت است، بلكه حقیقتی است كه فقط با برگشتن ولی خدا(ع) به نوك مخروط جامعه محقق می شود؛ یعنی همان چیزی كه در كربلا و پس از آن بالعكس شد: زینت عرش خدا به مذبح رفت و پست ترین آدم ها در رأس نشست؛ امامان شیعه از رتبه و منزلتی كه خدا برایشان مرتب كرده بود، زائل شدند و آن ظلم همچنان استمرار دارد. "لعن الله أمة دفعتكم عن مقامكم و أزالتكم عن مراتبكم التی رتبكم الله فیها ..."(زیارت عاشورا)
اساسا هویت شیعی بین یك "حسرت" و "آرزو" شكل می گیرد: حسرت نبودن با امام حسین(ع) در كربلا ـ "یالیتنی كنت معكم" ـ و آرزوی طلب ثار و انتقام(به معنایی كه گذشت) با امام منصور ـ "فأسئل الله الذی أكرم مقامك و أكرمنی بك أن یرزقنی طلب ثارك مع إمام منصور من أهل بیت محمد(ص) ...
با توجه به این واقعیت عزاداری یك عمل صرفاً عاطفی و مثل سالگرد وفیات نیست، بلكه یك مبارزه دائمی و صف كشی و تجمع حزبی تمام و كمال است، كه از قطره اشك شروع، و با قطره خون امتداد دارد.
در بُعد فردی نیز عزاداری برای ائمه اطهار(ع) از بهترین مناسك تولی، و یك عمل قربی است، كه موجب تقرب به خدای متعال می شود. چنان چه روایات بسیاری به آن اشاره دارد كه مجال اشاره به آنها نیست. این مطلب در باره تبری و تأثیر فردی آن هم جاری است.
با عرض ارادت و محبت ورزی به آنان نوعی اتصال معنوی بین ما و آنها پدید می آید. اتصال معنوی ای كه بین هر محب و محبوب وجود دارد، و موجب تقویت صفات كمال اخلاقی و معنوی آنان در ذهنیت انسان می شود. در خصوص این مورد هم، چون اولیای معصوم خدا مظهر اسماء حسنای الهی و خلیفه خدا هستند، اتصال معنوی با آنان موجب تقرب به خدای متعال است. "إنّی أتقرّب إلی الله ... بموالاتك"(زیارت عاشورا)
"تو مپندار كه مجنون سر خود مجنون شد
از سمك تا به سحابش كشش لیلی برد"
"من به سرچشمه خورشید نه خود بردم ره
ره ای بودم و مِهر تو مرا بالا برد"
"من خس بی سرو پایم كه به سیل افتادم
او كه می رفت مرا هم به دل دریا برد"
(شعر از علامه طباطبائی)
این سیل همان سیل تولی است. چون امام(ع) بهترین پرستشگر هستی است، اتصال به او موجب رفتن به دل دریا و رسیدن به سرچشمه خورشید است. مظلومیت های تاریخی و مصائب اهل بیت(ع) این محبت ورزی را عمومی و آسان كرده است كه در اشك ریختن و نوحه خواندن و... تجلی می كند.
از ادامه ارتباط و گفتگوی با شما خرسند خواهیم شد.
با التماس دعا.
مشاوره مذهبی ـ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
يکشنبه 3/12/1382
| پاسخ :
سه شنبه 5/12/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
75 بار