• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 47726

پرسش

تاریخ بیدایش شیعه كی بوده است؟

پاسخ

با سلام و تحیت.
دوست عزیز!
با بعثت نبی مكرم اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم، در سال 610 میلادی، اسلام در مكه ـ معتبرترین شهر شبه جزیره حجاز ـ متولد شد. پیامبر اسلام(ص) مردی معروف به مكارم اخلاقی، از بطن(طائفه) بنی هاشم- یكی از طوائف قبیله قریش- بود. قبیله قریش قبیله ای صاحب نام و مقتدر، بلكه قدرتمند ترین قبیله آن روز حجاز بوده، و طائفه بنی هاشم در میان آن به شرافت اخلاقی شهرت داشته است. دعوت به اسلام از خانواده و عشیره پیامبر آغاز شد، و سپس شكل علنی به خود گرفت. بیشترین مخالفت با نبوت حضرت از سوی رقبای بنی هاشم از قبیله قریش واقع شد. امری كه تا بعدها نیز آثار آن باقی ماند. به هر ترتیب، رشد اسلام در مكه به تدریج تحقق یافت، و علیرغم دشمنی های قریش و اتباع آن، با هجرت پیامبر به مدینه، این سیر رشد شتاب بیشتری گرفت، و بالاخره در طول بیست و سه سال تلاش بی وقفه پیامبر و اصحاب وفادارش همه شبه جزیره هدایت اسلامی را پذیرفت و مسلمان شد. در طی این دوره، جریانی موسوم به شیعیان علی(ع) آغاز به شكل گیری كرد. احادیث متعددی، به طریق فریقین(شیعه و سنی)، از رسول گرامی اسلام(ص) نقل شده كه در آنها چنین گرایشی به رسمیت شناخته و مورد تأیید واقع شده است.
از باب مثال، ابن عساكر در روایتی از جابر بن عبد الله نقل می كند كه گفت: "كنا عند النبی(ص) فأقبل علی(ع) فقال النبی(ص): والذی نفسی بیده! إن هذا و شیعته لهم الفائزون یوم القیامة و نزلت "إن الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئك هم خیر البریة"؛ فكان اصحاب النبی(ص) اذا أقبل علی قالوا: جاء خیر البریة.(الدر المنثور، ج6، ص589: ط. دارالفكر) یعنی جابر می گوید، ما نزد پیامبر بودیم كه علی وارد شد. پیامبر فرمود: قسم به كسی كه جان من در دست اوست این مرد و شیعیان او رستگاران روز قیامتند. در آن هنگام این آیه نازل شد: ... پس از آن هرگاه علی وارد جمعی می شد اصحاب می گفتند: خیرالبریة ـ یا بهترین انسانها ـ آمد.
تاریخ نام تعداد معتنابهی از اصحاب پیامبر را به عنوان شیعیان علی ذكر كرده است. عبدالله بن عباس، فضل بن عباس، قثم بن عباس، عقیل بن ابی طالب، سلمان فارسی، مقداد، ابوذر، عمار بن یاسر، ابوایوب انصاری، ابی بن كعب، سعد بن عباده، محمد بن ابی بكر جزء این دسته اند.(ر.ك. به كتابهای اسد الغابة، الاستیعاب، الاصابة از علمای اهل سنت، و كتابهای الدرجات الرفیعة، اصل الشیعة و اصولها و الفصول المهمة از علمای شیعه)
منشأ این جریان جایگاه علی بن ابی طالب(ع) نزد پیامبر اكرم(ص) از حیث كمالات دینی از یك سو، و وصایای پیامبر مبنی بر قائم مقامی علی(ع) بر حضرتش می باشد. این امر مورد پذیرش بسیاری از قریش كه از دیرباز رقابت خانوادگی جدی با بنی هاشم داشتند، نبود. و این گاهی در حیات پیامبر، در قالب مخالفت با علی، بروز می كرد. پیامبر به كرات از خرده گیریهای قریش بر علی شكایت كرده است. در جریان سریّه یمن كه عده ای از اصحاب(خالد بن ولید و دوستانش!) سعایت علی(فرمانده لشكر) را به پیامبر بردند، حضرت چند بار روی گرداند. و پس از آن كه اصرار آنان را دید، غضبناك شد و گفت: ما تریدون من علی؟! سپس بلافاصله فرمود: إن علیا منی و أنا منه وهو ولی كل مؤمن بعدی.(مسند احمد4/438- صحیح ترمذی5/296- خصائص امیر المؤمنین ص38 ط. بیروت ـ ...) این مخالفتها وجود گرایشی به نفع امیرالمؤمنین علی(ع) را تشخص داده است.
خلیفه دوم بر این امر شهادت می دهد؛ آنجا كه به ابن عباس گفت: ای پسر عباس! می دانی چه چیزی بعد از پیامبر مانع بیعت با شما شد؟ آنان دوست نداشتند كه شما خلافت را همچون نبوت در دست داشته باشید و بر قوم خود فشار وارد كنید. لذا قریش خلافت را برای خویش انتخاب كرد و كاری درست و موفق بود! سپس عمر می گوید: شنیده ام كه تو می گویی خلافت را به علت حسد و به وسیله زور و ستم از ما گرفته اند. ابن عباس در جواب می گوید: اما این كه گفتی از روی ظلم و ستم، حقیقتی است كه جاهل و عالم همه می دانند، و برای همه روشن است. واما این كه گفتی از روی حسد بوده، می دانی كه به آدم حسد ورزیده شد و ما نیز فرزندان حسد ورزیده شده او هستیم....(الكامل فی التاریخ3/24- شرح ابن ابی الحدید3/107- تاریخ بغداد2/97) یعقوبی نیز گفتگوی فوق را نقل می كند و در آخر می آورد: عمر گفت: قسم به خدا ای ابن عباس! حقیقتا علی پسر عموی تو سزاوارترین مردم است به خلافت، و لكن قریش نمی تواند او را ببیند.
چنین رقابت و حسادتی، حتی در مقابل یك پیامبر، در نظام قبیلگی عمیق حاكم بر شبه جزیره حجاز عجیب نیست.
این توضیح نشان می دهد كه اولا پیدایش شیعه به زمان پیامبر بازمی گردد؛ و ثانیا علت تحقق آن رقابتهای قبیلگی است كه مانع از التزام قریش ـ و به تبع آن عرب ـ به فرمایشات پیامبر در امر خلافت و امامت بوده است. جریانی كه در مقابل جو غالب آن زمان ایستاد و راه پیامبر را استمرار بخشید و سنت او را از اهل بیتش گرفت، به شیعیان علی معروف گشتند.
البته تشیع به عنوان یك مكتب اعتقادی، فقهی كم كم برای مردم تبیین شده است. فرصت تبیین كامل این نظام فكری كه همان نظام فكری رسول اكرم(ص) بوده، تا زمان امام صادق(ع) به تأخیر افتاد. امام ششم شیعیان به سسب شرائط خاص زمان خود این فرصت را یافت كه دانشگاهی برای تعلیم مكتب خود بوجود آورد. این كه در همان زمان، مكتب تشیع به مكتب جعفری معروف شد، به همین سبب بوده است.
این اجمال مطلب بود. اگر باز هم توضیح بیشتری خواستید با ما در میان بگذارید.
توصیه می كنیم در این ارتباط كتاب "شیعه در اسلام" و همچنین كتاب "شیعه، مجموعه مباحثات مرحوم علامه طباطبایی و هانری كربن" را بخوانید.
پیروز باشید.
مشاوره مذهبی ـ قم.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : شنبه 11/11/1382 | پاسخ : شنبه 18/11/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 71 بار

تگ ها :

UserName