• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 46740

پرسش

از شما درخواست دارم به این سوالات و شبها ت كه بعضی از شیعیان سنگال آفریقا مطرح كرده اند در صورت امكان پاسخ جامع ومتقن بیان بفرمایید. (( با كمال تشكر))
1 = مدرك و سند دعای ندبه چیست ؟
2 = دریكی از فرازهای دعای ندبه دارد ( وعرجت بروحه الی سما ئك ) كه معراج را روحانی می داند در حالی كه ما آن را جسمانی می دانیم ؟ جدایی از این فرض در برخی نسخ ( به ) یا ( بجسده ) آمده است . لطفا مستدلا نسخه های دیگر آن را ذكر بفرمایید .
3 = در دعای اللهم عظم ا لبلاء می خوا نیم ( یا محمد یا علی یا علی یا محمد ..... واكفیانی فانكما كا فیان ) در این دعا كفا یت ایشان را كافی دانسته در حالی كه كفایت كننده تمام موجودات خداوند می باشد ؟ لطفا این پاسخ كه كفایت ایشان جدای از كفایت خداوند نیست را مشروحا توضیح دهید و پاسخ دیگری نیز بدهید .
مجددا از شما متشكرم

پاسخ

با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
سندی كه سید بن طاوس در كتاب شریف "مصباح الزائر" آورده، از قرار زیر است: "بعضی از اصحاب ما چنین گفته اند كه جناب محمد بن علی بن ابی قرّة از كتاب مرحوم محمد بن الحسین بن سفیان بن البزوفری، دعای ندبه را نقل كرده، و گفته است كه این دعا، دعایی است برای حضرت صاحب الزمان(عج) ـ "إنّه الدعاء لصاحب الزمان(عج)" ـ كه مستحب است آن را در عیدهای چهارگانه جمعه، قربان، فطر و غدیر بخوانند"
مرحوم علامه مجلسی هم در جلد 99 بحارالانوار، ص104 می فرماید: "محمد بن مشهدی در كتاب مزار خویش ـ مزار كبیر ـ چنین گفته كه دعای ندبه را محمد بن ابی قرّة از كتاب ابی جعفر محمد بن الحسین بی سفیان البزوفری نقل كرده است."
علامه مجلسی فقره "بعض اصحابنا" در سند سید بن طاوس را همین جناب مشهدی می داند.
كتاب مزار كبیر نیز نزد عالمان شیعه كتاب معتبری است؛ چنانچه از خاتمه مستدرك الوسائل ظاهر می شود كه این كتاب یكی از مدارك مرحوم محدث نوری برای مستدرك الوسائل بوده است.(ر.ك. به مستدرك الوسائل، ج3، ص369ـ368)
از عبارتی كه در مقدمه مزار كبیر آمده، چنین آشكار می شود كه مرحوم مشهدی فقط روایاتی را كه به سند قابل اعتماد و راویان موثق به دست آورده، نقل كرده است.(به نقل از مستدرك الوسائل، ج3، ص368)
سید بن طاوس علاوه بر اعتماد بر این كتاب، و نقل فراوان از آن، زبان به مدحش نیز گشوده است.(ر.ك. به همان، ص368)
سید بن طاووس در زمانی می زیسته كه بیش از ما دسترسی به منابع دست اول حدیثی داشته است؛ به خصوص كه متخصص این فن است. این در حالی است كه مقام تقوا و ورع سید بر احدی پوشیده نیست.
این قرائن موجب اعتماد به تشخیص این عالم متبحّر و با تقوا است.
اما این كه در سند آمده بود: "إنّه الدعاء لصاحب الزمان(عج)" دو احتمال وجود دارد:
احتمال اول) این دعایی است كه از جانب امام زمان(عج) انشاء شده است.
احتمال دوم) این دعا، دعایی است كه برای وجود مقدس امام زمان(عج) انشاء شده است، نه این كه از جانب حضرتش باشد. اما دو قرینه احتمال اول را تأیید می نماید:
الف) این كه می فرماید: "یستحب" ـ یعنی مستحب است خواندن این دعا ـ ظاهر در این است كه این دعا از جانب معصوم صادر شده است؛ زیرا محكوم كردن هر كدام از افعال و اذكار به هر یك از احكام خمسه(وجوب و حرمت، استحباب، كراهت، اباحه) از امور توقیفیه می باشد، كه فقط باید از جانب اولیای خدا صورت گیرد.
ب) این كه برای قرائت این دعا، زمان خاص(اعیاد اربعه) بیان شده، و دعایی كه از جانب غیرمعصوم انشاء شده باشد، نمی تواند از چنین ویژگی برخوردار باشد.(برای تفصیل بیشتر ر.ك. به فصلنامه انتظار، شماره 1، سال اول، ص258ـ252)
به علاوه كه اصل "تسامح در ادله سنن" و "قوت متن دعا" جبران كننده ضعف سند آن است.(برای تفصیل بیشتر ر.ك. به كتاب "فروغ ولایت در دعای ندبه"، تالیف آیت الله العظمی صافی گلپایگانی، ص34ـ27)
2. محدث نوری در كتاب "تحیةالزائر"، ص260، فرموده است: "در كتاب مزار محمد بن المشهدی و كتاب مزار قدیم ـ كه تألیف هر دو مدت ها قبل از تألیف مصباح الزائر بوده ـ عبارت دعا "وعرجت به إلی سمائك" است؛ و در بعضی از نسخ مصباح الزائر نیز چنین است؛ لیكن در بعضی دیگر از نسخ مصباح این فقره چنین آمده است: "وعرجت بروحه إلی سمائك".
نسخه ای از مصباح كه نزد مرحوم مجلسی بوده نیز از جمله این نسخ بوده است. به نظر می رسد در نسخ مصباح به وسیله بعضی از ناسخین اشتباه رخ داده است.(ر.ك. به همان، ص48ـ47)
برخی علما وجوهی برای تأیید نسخه "به" از متن دعا آورده اند؛ از جمله این كه در جمله "واوطأته مشارقك و مغاربك" نیز شاهد و مؤید این مطلب است كه نسخه "وعرجت به" صحیح است؛ زیرا "اوطأت" ظاهر در جسمانی بودن است، چنانكه "وسخّرت له البراق" نیز همین معنا را تأیید می كند، چون عروج روحی احتیاج به مركب ندارد."(همان، ص48)
به علاوه كه به فرض صحت نسخه "عرجت بروحه" می گوییم این فقره صراحت ندارد كه معراج فقط با روح بوده است؛ زیرا در زبان عرب و عجم، استعمال لفظ وضع شده برای جزء در كل، بسیار متداول است؛ مانند استعمال لفظ رقبه در انسان و...(ر.ك. به همان، ص49) در اینجا هم ممكن است گفته باشد "روح او" و مراد "روح و جسم او" بوده باشد.
3. كفایت كردن پیامبر(ص) و علی(ع) نه به نحو استقلالی است، تا در عرض كفایت الهی باشد و مشكلی پیش آید، بلكه از این حیث است كه آن ها مظهر جمیع اسماء الهی هستند، و خداوند با واسطه اینان بندگانش را كفایت می كند.
پس كافی بالذات و بالاصاله خدای متعال است، و بالتبع و بالواسطه پیامبر(ص) و علی(ع).
این چنین تعبیراتی در قرآن هم وجود دارد؛ مثلا در آیه 62 سوره انفال خداوند به پیامبر اكرم(ص) می فرماید:«هو ألذی أیّدك بنصره و بالمؤمنین» یعنی او كسی است كه تأیید كرد تو را به یاری اش و با مؤمنان.
پر واضح است یاری خدا هم از مجرای یاری مؤمنان بروز كرده است، نه این كه نصر خدا در عرض مؤمنین باشد.
مفهوم توسل در تفكر شیعی با همین پشتوانه اعتقادی صحیح و قابل توجیه است.
برای تفصیل در این باره به كتاب"علی(ع) مظهر اسمای حسنای الهی"، تالیف آیت الله جوادی آملی مراجعه كنید.
با التماس دعا.
مشاوره مذهبی ـ قم.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : چهارشنبه 1/11/1382 | پاسخ : چهارشنبه 8/11/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 93 بار

تگ ها :

UserName