کد:
45693
پرسش
به نام خدا
باعرض سلام بنده سوالی داشتم كه امید وارم با پاسخ شما حل شود
مگر نه اینكه خداوند همه ی بندگانش را كه افریده میشناسد ومگر نه اینكهحضرت علی مظهر عدل الهی تا زمانی كه حضرت فاطمه در قید حیات بودند زن دیگری اختیار نكردند چون می فرمودند من نمی توانم بین حضرت زهرا و زن های دیگر عدالت را برقرار كنم پس چطور مرد ها ی این زمان به شرط رضایت زن اول و بر قراری عدالت میتواند 4
زن بگیرد در صورتی كه عدالت اصلا سنجیدنی نیست ضمن انكه در ایه ی3 سوره ی نسا كه
اختیار كردند 4 زن را به مرد ها اجازه داده شان النزول خود این ایه برای یكی از جنگ ها بوده كه مسلمانان چون تعداد زیادی از انها مرده بودند
برای بقا مسلمانان این ایه نازل شد پس چرا این باید به عنوان یك حق شرعی برای مرد ها در این زمان كه انفجار جمعیت هست هنوز وجود داشته باشد
با تشكر
پاسخ
با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
در بیان شما چند نكته جای بحث دارد.
1. حضرت علی(ع) در زمان حیات زهرای مرضیه(س) با كسی ازدواج نكرد ـ و به حسب برخی روایات ازدواج مجدد برایش حرام بود ـ اما سرّش این نبوده كه "نمی تواند بین حضرت زهرا(س) و زن های دیگر عدالت برقرار كند"، و چنین قولی از امام علی(ع) به طور موثق نقل نشده است.
بلكه سرّ آن حفظ حرمت استثنایی حضرتش بوده است.(ر.ك. به رنج های فاطمه زهرا(س)، سید مرتضی عاملی)
2. شأن نزول آیه 3 سوره نساء این نیست كه شما گفته اید، بلكه این است كه قبل از اسلام معمول بود كه بسیاری از مردم حجاز، دختران یتیم را به عنوان تكفّل و سرپرستی به خانه خود می بردند و بعد با آنان ازدواج كرده و اموال آنان را هم تملك می كردند؛ و چون همه كارها دست خودشان بود، حتی مهریه آنان را كمتر از معمول قرار می دادند و هنگامی كه كمترین ناراحتی از آنان پیدا می كردند، به آسانی آنان را رها می ساختند، و در حقیقت حاضر نبودند حتی به شكل یك همسر معمولی با آنان رفتار كنند. در این هنگام آیه فوق نازل شد و به سرپرستان ایتام دستور داد در صورتی با دختران یتیم ازدواج كنند كه عدالت را به طور كامل درباره آنان رعایت نمایند، و در غیر این صورت از آنان چشم پوشی كرده و همسران خود را از زنان دیگر انتخاب نمایند.(تفسیر نمونه، ج3، ص252)
اما به طور كلی، در قرآن شأن نزول خاص باعث نمی شود كه آیه فقط در آن مورد جاری باشد. حوادث خارجی در واقع، تنها بهانه و بستری برای نزول وحی و بیان احكام الهی بوده، والا اغلب یا همه آیات قرآن در موقعیت یا مساله ای خاص نازل شده است.
3. غیر از این كه این شأن نزولی كه شما گفتید بعید است، حتی اگر آن هم باشد، باز امروز قابل توجیه است؛ به حسب آمارها تعداد زنان از مردان فزونی گرفته است، و اگر همان اصل عدالت را لحاظ كنیم كه هر زنی حق او این است كه ازدواج كند راهی جز ازدواج مجدد نمی ماند!
4. به طور كلی، عرض می كنیم كه در كشورهای غربی و محافل روشنفكری كه از این حیث به اسلام خرده می گیرند، چه می گذرد؟ آیا واقعاً پس از انتخاب یك زن به او مشغول شده و تمام حقوق او را پاس می دارند و هرگز نگاهی هم به زن دیگری نمی كند؟!!! یا بالعكس، بعد از سال ها ولگردی آخر ازدواجی می كنند، اما در همان حال چند دوست زن دیگر هم دارند، و ساعاتی را با آنان می گذرانند؛ و حتی ممكن است در اثر رواج باب خیانت مردان، همسران نیز، چند دوست مرد داشته باشند! و چه بسا آن مردان نیز شوهر زن دیگری باشند!
اسلام با توجه به این واقعیت راه حرام را بسته است، و راه و رسمی قانونی را با پذیرش عواقب و لوازم آن(از جمله ارث، نفقه و...) جلوی انسان گذاشته است، تا اگر میل تعدد و تنوع غلبه كرد، با خاستگاه و تعهدی انسانی اقدام نمایند، نه با بی تقیدی حیوانی.
چنانكه به زن اول حق داده است در حین عقد شرط نماید با ازدواج مجدد شوهر مخالف است؛ و از این رو ازدواج مجدد ـ چه رسد به دوستی نامشروع ـ شوهر منتفی می شود. به فرض رضایت، مشكلات عملی ازدواج مجدد، مثل تهیه خانه، خوراك و پوشاك و...ـ به خصوص در زمان حاضرـ به طور عملی و عینی اماكن چنین كاری را می كاهد. حال آن كه در نظام حقوقی غیراسلامی مردی با كمترین هزینه عواطف خویش را جای دیگر مصرف می كند، و به لوازم خاصی هم ملتزم نمی شود. در این شرائط، زن راهی ندارد جز این كه خیانت او را با خیانتی جواب گوید.
با التماس دعا.
مشاوره مذهبی ـ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
چهارشنبه 24/10/1382
| پاسخ :
چهارشنبه 1/11/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
72 بار