کد:
43335
پرسش
اكنون در زمان غیبت امام عصر ولایت ایشان
چگونه است ودرچه اموری جاری است؟
مفهوم تقیه در حال حاضر و عصر كنونی چیست؟
پاسخ
با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
1. ولایت از یك حیث به دو قسم یا دو شعبه تقسیم می شود: یكی ولایت باطنی و تكوینی است و یكی ولایت ظاهری؛ اولی اصلاً نیاز به حضور فیزیكی امام معصوم در بین مردم ندارد. چنانچه در زمانه حضور ائمه(ع) امام از افرادی در دوردست مملكت اسلامی و غایب در مدینه و كوفه و... دستگیری معنوی می كردند و توفیق به آنها می دادند، توسلات آنان را پاسخ می گفتند و...، امروز نیز امام عصر(عج) از پشت پرده غیبت همان كار را می كند و هیچ نائبی هم در این بخش ندارد.
اما ولایت ظاهری كه همان خلافت ظاهری و تبیین و اجرای احكام الهی است، در زمان غیبت باز هم از آن امام معصوم است، ولی اعمال آن نائبان آن حضرت كه همان فقهای جامع الشرائط هستند، واگذار شده است. چنانچه در زمان حضور هم، حضرات معصومین(ع) برای ممالك دور و نزدیك، نماینده و نائب داشته اند، در دوران غیبت هم این امر را به نحو عام به فقهای عادل سپرده اند. مثلا، امام علی(ع) خود حاكم همه كشور اسلامی است، ولی مالك اشتر را به نیابت از خود به مصر می فرستد، یا سلمان را نائب خود در مدائن قرار می دهد تا به جای او بیان و اجرای احكام الهی و رهبری جامعه را بر عهده گیرند.
امروز نیز خلافت ظاهری امام عصر(عج) از سوی فقهای عظیم الشأن قابل نیابت است، كه به آن نیابت عام می گویند.
خود امام عصر(عج) فقهای واجد شرایط را به این مقام، به خصوص در تبیین دین، نصب كرده است؛ پس ولایت فقیه به نیابت امام عصر(عج)، امروزه به مثابه نیابت سلمان و مالك اشتر از جانب امیرالمؤمنین(ع) است.
در وجود نیابت عامه برای فقها به طور كلی اختلافی بین فقها نیست؛ ولی در حدود و ثغور آن اختلافاتی هست، كه پرداختن به آن مجال دیگری می طلبد.
2. تقیه ریشه قرآنی دارد.(ر.ك. به آیات 28 آل عمران و 106 نحل) و روش اصحاب پیامبر(ص) نیز بر تأیید آن است؛ چنانچه عمار برای نجات جان خود اعتراف به كفر كرد، و پیامبر(ص) بر آن صحّه نهاد و در شأن او آیه 106 سوره نحل نازل شد.
مفهوم تقیه كتمان اعتقادات و اعمال است، در مقابل كسی كه از سوی او خطری متوجه انسان می شود. تقیه به پرهیز در برابر كفار و پنهان نگه داشتن عقاید اسلامی از مشركان اختصاص ندارد، بلكه ملاك آن حفظ جان، عرض و مال مسلمانان است.
در اعتقاد اسلامی، شیعی كتمان عقاید درونی در برابر هر دشمن سفاك و خطرناك كه توان مقاومت در برابر او نیست، لازم است.
پرواضح است تحقق این ملاك در شرائط مختلف، متفاوت است. مثلا این شرائط هنگامی كه حكومت اسلامی برقرار است، كمتر حاصل می شود تا وقتی كه طاغوت در جامعه ای حاكم باشد. هر چه حكومت اسلامی در كشوری فراگیرتر و مقتدرتر شود، این ملاك كم رنگ تر می شود.
نظام قضایی در حكومت اسلامی، مسئول ایجاد بستر مناسب برای آزادی عقیده در چارچوب اسلامی، به خصوص عقاید حقه، است. لكن در عصر ما در مقیاس جهانی باز می توان تصور كرد كه شرائط تقیه تحقق یابد؛ برای مثال، حكم قتل سلمان رشدی هتاك به مقدسات صدها میلیون مسلمان می تواند شرعاً از سوی حكومت اسلامی به طور مستقیم پیگیری شود، لكن چون خطر مستكبران وجود دارد كه به این بهانه كلیت اعتقادات اسلامی را مورد هجوم و خطر قرار دهند، این حكم از سوی حكومت اسلامی پیگیری نمی شود، و به آحاد مسلمانان سپرده شده است.
مسئله تقیه اقسام دیگری مثل تقیه مداراتی هم دارد، كما این كه تقیه خوفی هم خود شرائطی دارد كه نمی دانیم تا چه حد از تفصیل را شما مد نظر دارید. به هر حال، اگر توضیحی كه ما به اجمال و به طور ناقص گفتیم، كافی نیست ما را مطلع كنید.
با التماس دعا.
مشاوره مذهبی ـ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
سه شنبه 9/10/1382
| پاسخ :
جمعه 19/10/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
71 بار