کد:
42973
پرسش
احادیثی در مورد این كه حكومتی می تواند مقبول باشد ولی مشروع نباشد یا به عكس (حكومت مشروع ونا قبول در میان مردم)و همچنین اهمیت رای مردم در حكومت اسلامی -لطفا منابعی را ذكر كنید كه حداقل دارای 40 حدیث در این زمینه باشد.متشكر
پاسخ
با عرض سلام و تحیت.
اول به شما ـ دوست عزیز! ـ بگوییم گرچه برای این موضوع خاص شاید بتوان چهل حدیث هم شمرد، اما در اعتبار یك حكم و صحت انتساب حكمی به خدای متعال چنین چیزی ملاك نیست؛ یك روایت صحیح با وجود قرائن صحت كافی است، و چه بسا از دهها روایت غیر معتبر و ضعیف بهتر باشد.
اما برخی از احادیث كه خواسته اید:
وجود حكومت مقبول اما نامشروع، احتیاج به استدلال چندانی ندارد. دراین كه در عالم حكومتهای مقبولی هست و خواهد بود، شكی نیست؛ كافی است كه در روایات مواردی باشد كه حكومت و حاكم را مقید به ثیود و شروطی می كند.
رسول الله(ص): "رهبری و پیشوایی در دست حاكم امانت است، و در روز قیامت هم حسرت و ندامت؛ مگر كسی كه از راه مشروع به آن برسد و به وظیفه خود عمل كند."(كتاب الأموال ـ حافظ ابی عبید بن سلام بن القاسم، ص10)
رسول الله(ص): "إتقوا الحكومة فإنما هی للإمام العالم بالقضاء العادل فی المسلمین كنبی أو وصی نبی" یعنی از حكومت كردن بپرهیزید بدرستی كه آن فقط برای امامی كه به قضاوت عالم و در مسلمین عادل باشد؛ مثل پیامبر یا وصی پیامبر(ص).(وسائل الشیعة، ج1، باب3)
امام علی(ع): "از خدا بترسید و از پیشوایان خود اطاعت كنید؛ زیرا رعیت شایسته به وسیله امام عادل نجات می یابد؛ همچنین كه رعیت فاسق نیز به وسیله پیشوای فاسق هلاك می شود."(بحارالانوار، ج87، ص482)
اما در ارتباط با حكومت مشروع، ولی نامقبول، باید گفت: این در عالم بایدها و تشریع قابل بررسی است؛ والا، متصور است كسی بگوید امكان عملی تحقق چنین حكومتی نیست.
نمونه بارز حكومت مشروعی كه مقبول نباشد، حكومت امیرالمؤمنین را می توان نام برد. امیرالمومنین(ع) علی رغم این كه تنها حاكم مورد رضای الهی بود، به علت عدم اقبال مردم 25 سال خانه نشست. امام علی(ع) در موارد متعدد و بسیاری به حق زمامداری خود و مشروعیت آن توجه داده است. برای نمونه فرمودند: "إنی أحق الناس بها"(خطبه 74 نهج البلاغه)
اما از آنجا كه هدف حكوكت اسلامی چیزی جز هدایت مردم نیست؛ و لااقل می توان گفت كه معمولا هدایت كه امری اختیاری و مربوط به جان آدمی است، با زور و اجبار و تحمیل امكان پذیر نمی باشد، حاكم مشروعی كه قرار است در جهت خواست و اهداف الهی عمل كند، هرگز بدون خواست مردم خود را بر آنان تحمیل نخواهد كرد. البته نباید گمان كرد كه این به معنای آن است كه لزوما مشروعیت حكومت از رأی و خواست مردم اخذ می شود، بلكه این بدان معنا است كه حاكم مشروع شرعا مجاز نیست، در صورتی كه هدف جز با جلب موافقت مردم حاصل نمی شود، اقدام به تشكیل حكومت كند.
نكته دیگری كه ذكر آن در این مقام مفید است آن كه این بیان در مورد پیامبر اكرم(ص) و امامان معصوم(ع) واضح و آشكار است. اما در باره حكومت مشروع در زمان غیبت، اختلاف نظراتی میان فقها هست؛ از جمله در این كه نقش رأی مردم در تشكیل آن چیست؟ بعضی آن را به بیان سابق می پذیرند، و بعضی نقش مستقیمی برای رأی مردم در مشروعیت قائلند. كه البته بحثی تخصصی است، و به هر حال در ثمره چندان تفاوتی ظاهر نمی شود.
نگارنده در این بیان سعی كرده است از اصطلاحات فنی در این موضوع اجتناب كند، والا با استعانت از اصطلاحات القای مطلب بسیار راحت تر می بود؛ ولی این زبان تنها برای اهل فن مفید است.
لازم است متذكر شویم كه رأی به شكل امروزین آن یك پدیده جدید است، اما بیعت یا انتخاب اهل حل و عقد در مختصات جوامع گذشته می تواند ما به ازاء خوبی برای آن باشد.
بیایید روایاتی در این ارتباط را با هم بخوانیم؛ و البته خواهیم دانست كه بحث تخصصی در آن به صرف خواند چند حدیث نمی تواند به انجام برسد، ولی آگاهی از آن برای تنویر افكار خوب است.
اینها تنها نمونه ای از احادیث در اهمیت دادن به رأی مردم است.
امام علی(ع): "لولا حضور الحاضر و قیام الحجة بوجود الناصر ... سقیت أخرها بكاس أولها" یعنی اگر حضور حاضرین(برای بیعت) و پدید آمدن حجت شرعی با وجود یاری دهندگان نبود هر آینه آخرش را به جام اولش سیراب می كردم( كنایه از این كه آن را وامی گذاشتم). (نهج البلاغه، خطبه3)
امام علی(ع): "امر خلافت مربوط به شماست و كسی در آن حق ندارد، مگر كسی كه او را برای امارت برگزیدید ..."(كامل ابن اثیر، ج3، ص193)
امام علی(ع): "به جان خودم سوگند، هرگاه گزینش پیشوا بسته به حضور همه مسلمانان باشد، برای این كار راهی نیست؛ بلكه آنها كه صلاحیت دارند و اهل حق و عقدند حاكم را انتخاب می كنند و عمل آنها نسبت به سایر مردم نافذ است ... "(نهج البلاغه عبده، خطبه168 و نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه173)
و ...
برای مطالعه بیشتر كتب "مبانی حكومت اسلامی"، از آیة الله جعفر سبحانی ترجمه داود الهامی، و كتاب "ولایت فقیه"، نوشته آیة الله جوادی آملی و "معارف قرآن ـ ج9"، از آیة الله مصباح یزدی را مطالعه كنید.
با التماس دعا.
مشاوره مذهبی ـ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
شنبه 6/10/1382
| پاسخ :
سه شنبه 16/10/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
80 بار