• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 41837

پرسش

به نام خدا
عرض سلام
مایلم كه تهذیب نفس كنم و كمی از راه را چند سالی است كه خودم طی كرده ام ولی بعضی مواقع به گناه دچار میشوم و از طرفی بعضی میگویند كه تهذیب استاد میخواهد خلاصه سر گردانم و عاشق
اگر ممكن است مرا در این راه راهنمایی كنید .
متشكرم

پاسخ

دوست عزیز!
جواب سؤال شما كار سختی است وقتی نمی دانیم شما به چه مطلبی نیاز دارید. به خصوص كه فرمودید تا مراحلی پیش رفته اید؟ به طور كلی عرض می شود عرفاء نوعا توبه را اولین قدم برای سیر و سلوك برمی شمرند. شاید عنوان كلی تر آن ترك گناه باشد. یعنی قدم اول در پاكسازی و تزكیه روح و نفس، گناه نكردن و دوری از گناه است. بله اگر خدای ناكرده از او گناهی سر زد، فورا توبه نموده و از خداوند عذرخواهی نماید. در روایت آمده هر گناه مانند نقطه سیاهی است كه بر روی صفحه سفید دل قرار می گیرد، و این نقطه سیاه بوسیله توبه نیز پاك می شود. اما اگر گناهان كسی زیاد شود و به دنبال آن توبه نكند، صفحه سفید دل به صفحه ای سیاه تبدیل شده و مانع رسیدن و تابیدن نور هدایت بر قلب و دل او می شود. شاید بیان مطلب آن باشد كه فیض خدا فراگیر و بی تبعیض است. و این ما هستیم كه ضمیر خود را آماده دریافت این فیض نكرده ایم. اگر كسی بتواند با ترك گناه _ و احیانا توبه _ این صفا را به خود باز گرداند، خود را بهره مند خواهد ساخت. و همین همه مسیر تكامل معنوی است. گاه كسانی كه به خیال خود در راه سیر و سلوكند، بدون توجه به اهمیت گناه، تنها به مستحبات مشغول می شوند. كسی كه همه سعی و تلاش او بر این باشد كه گناه نكند نور هدایت در دل او می تابد و باعث ترك خطاهای دیگر، و رشد و تعالی روحی و معنوی، و انجام واجبات و وظائف دیگر او می شود. امیر المؤمنین(ع) می فرماید: «ما جفت الدموع الا لقسوة القلوب، و ما قست القلوب الا لكثرة الذنوب» یعنی چشم ها گرفتار خشكی نمی شوند مگر در اثر قساوت قلب، و قلب گرفتار قساوت نمی شود مگر در اثر گناه زیاد. (بحارالانوار، ج 7، ص 55) قساوت یعنی سختی و نفوذناپذیری در برابر فیض الهی. البته پر واضح است كه سالك راه خدا می بایست در هر لحظه و در هر قدم بر خداوند توكل نموده و هر چه می خواهید از او طلب نمائید.
آنچه در اهمیت ترك گناه گفته شد عین توكل بر خدا نیز هست. توكل یعنی موانع را بر طرف كردن و خود را به خدا و خواست او سپردن.
اما در مورد نیاز به استاد باید گفت:
بطور كلی سیر در مسائل عرفان عملی را می‌توان دو مرحله كرد. مرحله‌ای كه نیاز به هیچ استادی ندارد. و علم و آگاهی شما، استاد شما است. و مرحله‌ای كه قدم به قدم آن باید با استاد طی شود.
مرحله اول همان انجام تكالیف الهی است؛ یعنی انجام واجبات و ترم محرمات ـ در هر حال ـ و توجه به مستحبات و ترك مكروهات ـ تا حدی كه قلب شما بدان اقبال دارد ـ است. می توان دفع رذایل اخلاقی مثل كبر، عجب، حسد، پرحرفی و پرخوری و … را نیز در این مرحله جای داد، به شرطی كه فضائل و رذائل را خوب شناخت، و در راه وصول به آن دچار افراط و تفریط نشد. رساله‌های عملیه و كتب عمومی اخلاق ـ مثل "چهل حدیث" مرحوم امام خمینی(ره)، یا "نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی" اثر آیت الله مهدوی كنی، و كتاب "مراحل اخلاق در قرآن" از آیت الله جوادی آملی و … ـ بسیار راهگشا است.
دوست گرامی! این قدم را نه كم بگیرید و نه آسان. بزرگان عرفان شروع خودسازی و سیر در عوالم معنا را از عمل به شریعت دانسته‌اند. باید اول ظاهر را آراسته كرد و ظاهری مثل ظاهر رسول الله(ص) ساخت. و پر واضح است رعایت شباهت ظاهری نسبت به شباهت باطنی به رسول گرامی بسیار آسانتر است، اما تصحیح باطن و نورانیت آن شروع نمی‌شود مگر به اصلاح حال ظاهر. حسن ظاهر همان عمل به تكالیف الهی و تصحیح خلقیات بد است. (ر.ك. به "چهل حدیث" مرحوم امام خمینی، حدیث اول)
چنانچه گفتیم این نیاز به استاد خاصی ندارد و با كمك از كتب اخلاقی می‌توانید آنرا طی نمائید. اما آنچه مربوط به باطن می‌شود و كشف حجابهای ظلمانی و نورانی از گوهر جان كه پس از تخلق به اخلاق و آداب است؛ آن نیاز به استاد دارد. هر نسخه‌ای سزاوار عمل نیست، و هر دستورالعملی برای همه كارگشا نیست. استاد كامل می‌خواهد كه در هر مورد خاص دستورالعمل دهد. و بدانید در این ره رهزن هم كم نیست، و به هر كس استاد كامل نمی گویند.
بطوریكه برخی بزرگان گفته‌اند: "اگر نیم عمر را پی استاد بگردی، و نیم دیگر را به عمل به دستو او صرف كنی، سود كرده‌ای."
اما ـ دوست گرامی! ـ خدای متعال وعده حتمی داده است كه «من جاهد فینا لنهدینهم سبلنا» یعنی هر كس در راه رسیدن به ما تلاش نماید ما راه خود را به او نشان می‌دهیم. چنانچه از بزرگان هم زیاد نقل شده كه هر كس مرحله اول را خود طی كند، استاد خود را به او نشان خواهد داد.
خطری كه بی استادی می تواند داشته باشد، آثار سوء اخلاقی و روانی است. مثلا ممكن است انسان دائما خود را به ذكری مشغول دارد، و از اذكار دیگر غافل شود، و به تبع آن روحی یك بعدی پیدا كند. بعضی از این افراطها انسان را به شكل افراطی به انزوای از دنیا می كشاند. بعضی از این افراطها انسان را افسرده می كند، و یا بیش از مبهوت و غافل از حتی وظائف شرعی خود نسبت به انسانهای دیگر و یا محیط خود می كند. استاد كامل با توجه دادن سالك به مجموعه هماهنگی از اذكار و توجهات و اعمال، شخصیتی چند بعدی می سازد كه می تواند علاوه بر وظائف اجتماعی خود، در بعد اخلاق و حالات فردی هم رشد كند.
پیروز باشید.
مشاوره مذهبی_ قم.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : چهارشنبه 26/9/1382 | پاسخ : يکشنبه 7/10/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 102 بار

تگ ها :

UserName