• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 4125

پرسش

با سلام
1-همسر من 12 روز پیش بعلت خونریزی رحم مورد عمل سزارین قرار گرفت و در حال حاضر نیزترشحات خونی دارد می خواستم بدانم در حال حا ضر نماز خواندن ایشان چگونه باید باشد منظورم این است كه هر دفعه برای هر وعده نماز كه نمیشود غسل كرد در ضمن مرجع تقلید همسرم ایت الله نوری همدانی می باشند
2-ایا برای زندگی امروز شهری زكات تعلق میگیرد
3-هدف از خلقت انسان چه بوده است مگر نه این است كه میگوییم وباور داریم كه خداوند بی نیاز میباشد واحتیاجی به عبادت ما ندارد پس چرا هر سوالی مشود جواب داده میشود كه هدف از خلقت انسان تكامل اوست چه حكمتی از خلقت بوده كه ما باید این راه سخت را طی كنیم و به چه كسی ثابت كنیم كه ما توانستیم این راه را طی كنیم و در نهایت هم به بهشت یا به جهنم برویم كه چه بعد چه شود اگر خلق نمشدیم چه می شد مگر خداوند محتاج مابود كه میخواست قدرتش را به رخ ما بكشد خداوند نعوذبالله اگر ممكن باشد برایتان جوابی خارج از كلیشه های رایج برایم ارسال كنید در ضمن اگر كتابی هم سراغ دارید لطفا معرفی نمایید چون از چند تن از
استادان دانشگاه سوال كردم توجیح نشدم به شما مراجعه كردم باتشكرفراوان

پاسخ

برادر گرامی!
با آرزوی موفقیت و سلامت برای شما و خانواده محترمتان.
1) حكم استحاضه را دارد و احكام استحاضه به این قرار است.
استحاضه سه قسم است: قلیله و متوسطه و كثیره.
استحاضه قلیله آن است كه خون، پنبه‏اى را كه زن داخل فرج مى‏نماید، كاملا آلوده نكند و از طرف دیگر ظاهر نشود.
استحاضه متوسطه آن است كه خون در پنبه فرو رود و از طرف دیگر ظاهر شود، ولى به دستمالى كه معمولا زنها براى جلوگیرى از خون مى‏بندند، سرایت نكند. استحاضه كثیره آن است كه خون از پنبه به دستمال سرایت كند.
در استحاضه قلیله باید زن براى هر نماز یك وضو بگیرد، و ظاهر فرج را هم، اگر خون به آن رسیده، آب بكشد و پنبه را عوض كند.
و در استحاضه متوسطه باید برای نماز صبح غسل كند و تا صبح دیگر برای نمازهای خود كارهای استحاضه قلیله را انجام دهد؛ یعنی برای هر نماز یك وضوء بگیرد.
در استحاضه كثیره نیز باید براى هر نماز دستمال را عوض كند، یا آب بكشد و یك غسل براى نماز صبح، و یكی برای نماز ظهر و عصر، و یكى هم براى نماز مغرب و عشا به جا آورد، و بین نمازها فاصله نیندازد.
2) بنا بر مشهور فتاوی، زكات بر نه چیز تعلق می گیرد. هر چند بعضی از موارد نه گانه در وضعیت فعلی به گونه ای است كه عملا از پرداخت زكات معاف هستند و موارد دیگری را هم معمولا، دولت اسلامی به افراد می بخشد.
قابل توجه است كه در روایات آمده كه فلسفه تشریع زكات رفع فقر در جوامع اسلامی، و همچنین پر كردن خلاءهای اقتصادی دولت اسلامی است، و در محافل علمی حوزوی بحث تسری زكات به غیر از موارد منصوصه، با توجه به نیازها و كمبودهای اقتصادی هر منطقه و ثروت و در آمد عمومی مطرح است، كه در صورت تمایل ادله قائلین به این نظریه را خدمتتان ارسال خواهیم كرد.
3) فلسفه و حكمت آفرینش خداوند را، در ابتدا، با احتمالات زیر می توان ارزیابی كرد: نیاز، سرگرمی، ترس و انتخاب و رجحان.
حال هر كدام از این احتمالات را بررسی می كنیم.
آیا خدا می تواند نیازی داشته باشد؟ اگر او نیاز، می داشت، آیا مثل ما نبود. مگر او ـ معاذ الله ـ كمبودی دارد؟
او هیچگونه تركیبی ندارد، و در نتیجه هیچ گونه نیازی نخواهد داشت. او از خودش و از خلق و خالق بی نیاز است. صمد بودن ادامه احد بودن است. بی نیازی نتیجه یگانگی است. خداوند از آنجا كه بی نیاز است، محدود نیست؛ چون محدود، محتاج حدد و مرز، و محتاج محدود كننده و مرزبان است.
با این تحلیل دیگر احتمال نیاز، و همچنین سرگرمی، كنار می رود.
از طرف دیگر، برای او ترس و دگرگونی نیست، كه كسی در برابر او نیست كه از او بترسد. در نتیجه جز یك احتمال، چیزی نمی ماند........
اینكه می پرسند چرا خدا جهان را آفرید، همواره می تواند با این سؤال قرین باشد كه چرا نیافریند؟ آفریدن، و نیافریدن، كدامیك رجحان دارد، تا بر اساس رجحانها، یك طرف، انتخاب شود؟
اگر چه به نظر می رسد كه آفریدن، با درد و رنج در انسان، و ظلم و ستم در جامعه، و تفاوت و تبعیض، در خلقت، همراه است، ولی نیافریدن، با احتكار و بخل دست بگریبان است.
علاوه بر این اگر آن سه مسئله جواب بگیرد و توضیح بیابد، آفرینش به رجحان قطعی می رسد. با توجه به نقش انسان و وضع هستی، می توانیم جواب این سه مسئله را بدست بیاوریم.
هستی راهی برای كمال انسان است، و دردها و رنجها، او را پیش می برند و بندهای هستیش را باز میكنند. ظلم و ستم، دلیل آزادی انسان است، و خلقت آزاد رجحان دارد.
از سوی دیگر مظلوم نیز محكوم نیست. او با آنچه كه دارد میتواند به اوج هایش برسد. چون تفاوتها ملاك افتخار نیست، نسبت ها در نظر گرفته می شود.
با همین تحلیل مختصر رجحان آفرینش روشن می گردد.
و این است كه او آفرید، و آفریده هایش را در رحمت خود پیچید، و آنها را با غفران خود پوشانید. فیض او، بخشش او، رحمت او و مهمتر از همه حكمت او، آفریدن را ایجاب می كند. چون كسی كه می تواند بیافریند و می تواند نیافریند، در هر صورت مسئول است و باید رجحانها را در نظر بگیرد. "ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما لاعبین"
این سوال كه خدا ما را برای چه هدفی آفرید؟، با توجه به استعدادهای انسان و تركیب انسان، روشن می شود.
انسان بیش از خوشی، بیش از خوردن و خوابیدن و لذت بردن، استعداد دارد. تركیب استعدادهای انسان، تحرك را به او هدیه می كنند و او را از یكسانی و جمود می رهاند. و با توجه به همین نقش انسان است كه دردها، رنجها، درگیریها و تضادهای زندگی توضیح می یابد.
خدا از ما چه می خواهد؟ از ما می خواهد كه از نعمتها و دارائی های خویش بگونه ای استفاده كنیم كه خود ما، نسل ما، جامعه ما و هستی ما صدمه نبیند.
چرا زندگی كنیم و چرا بمیریم؟ اگر ما رجحان آفرینش را باور داریم. و ادامه خود را شناخته ایم. و از سرمایه های اضافی جنین، استمرار بقاء او را كشف كرده ایم، می توانیم زندگی كنیم..... و می توانیم در این راه مرگ را به آغوش بگیریم. و می توانیم با سنجش خویش، رجحانها را انتخاب بنمائیم. زندگی، ادامه رجحان آفرینش است.
امیدواریم توانسته باشیم با لسان جدید یكی از اندیشمندان، ذهن پویای شما، دوست عزیز، را اقناع ساخته باشیم.
مشاورین مذهبی تبیان منتظر تماسهای بعدی شما خواهد بود.
موفق و موید باشید.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : شنبه 16/1/1382 | پاسخ : شنبه 16/1/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 85 بار

تگ ها :

UserName