• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 41044

پرسش

1)شجاعت علی (ع) و نمونه هایی از فداكاری آن حضرت در عصر بعثت را بیان كنید.
2)چگونگی برخورد علی (ع) با توطئه گران براندازی نظام اسلامی را (ناكثین.قاسطین.خوارج) بیان كنید.
3)اهمیت حقوق اجتماعی از دیدگاه حضرت علی (ع) را تبیین كنید.

پاسخ

با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
1. شجاعت حضرت علی(ع) سراسر دوران بعثت را فراگرفته است. اما از نمونه های زبانزد ایشان می توان از شجاعت او در "لیلة المبیت" كه ایشان در بستر پیامبر(ص) خوابیدند، و در جنگ خندق و نبرد عظیم او با پهلوان عرب "عمرو بن عبدود"، و همچنین در جنگ خیبر و كندن درب عظیم خیبر با نیروی ملكوتی خویش، و هم نبرد با "مرحب" پهلوان خیبر و... را می توان نام برد. برای تفصیل بیشتر به كتاب "فروغ ولایت"، نوشته آیت الله جعفر سبحانی رجوع فرمایید.
2. گرچه حضرت علی(ع) با هر سه گروه مورد سؤال جنگیده اند، اما جنگ با آنان به یك گونه نبوده است؛ مثلا در جنگ با قاسطین(معاویه و حزب اموی) از همان اول به خلافت رسیدن اعلان كردند كه اگر معاویه از خودسری دست برندارد، با او خواهد جنگید، و همان ابتدا دستور آماده كردن سپاه را داد.
اما با ناكثین و پیمان شكنان جور دیگری برخورد كرد. علی رغم آن كه می دانست طلحه و زبیر نه به قصد زیارت، بلكه به قصد توطئه، كوفه را به سمت مكه ترك می كنند، مانع رفتن آنان نشد، و در آغاز هم تلاش زیادی كرد تا شاید جنگ جمل سرنگیرد.
و اما خوارج، علی رغم طغیان و نافرمانی علیه خلافت، او هرگز متعرض آنان نشد، آنان آزادانه در شهر زندگی می كردند و از بیت المال نصیب خویش را می گرفتند، و حتی در مسجد با سخره و كنایه متعرض به حضرت علی(ع) می شدند، اما حضرت سیره اش این بود تا مادامی كه دست به شمشیر نبرده اند با آنان مدارا كنند. البته وقتی خوارج قتل و غارت را شروع كردند به آنان اعلان جنگ داد. در همان ابتدای جنگ با دعوت و موعظه حسنه عده ای را از لشكر آنان جدا كرد و بقیه را نیز با جنگ از بین برد.
در این باره مطالعه دو كتاب "سیره سیاسی امام علی(ع)"، نوشته رسول جعفریان و "جاذبه و دافعه علی(ع)"، نوشته استاد شهید مطهری را به شما توصیه می نماییم.
3. در خصوص حقوق اجتماعی و اهمیت آن در نزد امام متقین علی(ع) سخن بسیار بیشتر از آن است كه بتوان در این مختصر آورد؛ اما به نمونه هایی اندك اشاره می نماییم. او حق را گرفتنی می دانست، و در عین حال می فرمود: "مرد را سرزنش نكنند كه چرا كه حقش را با تأخیر می گیرد، بلكه سرزنش در آن جاست كه آنچه حقش نیست بگیرد."(نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، حكمت166)
در خطبه 216 نهج البلاغه كه در صحرای صفین ایراد شده به زیبایی تمام حقوق اجتماعی و حقوق متقابل رهبر و مردم را بیان می فرماید: "پس از ستایش پروردگار! خداوند سبحان برای من بر شما به جهت سرپرستی حكومت حقی قرار داده، و برای شما همانند حق من، حقی تعیین فرموده است. پس حق گسترده تر از آن است كه وصفش كنند، ولی به هنگام عمل تنگنایی بی مانند دارد. حق اگر به سود كسی اجرا شود ناگزیر به زیان او نیز روزی به كار می رود، و چون به زیان كسی اجرا شود روزی به سود او نیز جریان خواهد داشت... در میان حقوق الهی، بزرگ ترین حق، حق رهبر بر مردم و حق مردم بر رهبر است؛ حق واجبی كه خدای سبحان بر هر دو گروه لازم شمرد و آن را عامل پایداری پیوند ملت و رهبر و عزت دین قرار داد... آن گاه كه مردم حق رهبری را اداء كنند و زمامدار حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزت یابد و راه های دین پدیدار، و نشانه های عدالت برقرار، و سنت پیامبر(ص) پایدار گردد، پس روزگار اصلاح شود..."
چنانچه می بینید بیانی بسیار رسا در اهمیت و رعایت حقوق متقابل اجتماعی است.
سپس امام حقوق را برمی شمارد. امام علی(ع) حتی از حقوق حیوانات هم سخن گفته است ـ (ر.ك. به نامه 25 نهج البلاغه، ترجمه دشتی) ـ و نسبت به غیرمسلمانان نیز حقوقی قرار داده كه رعایت آن ضروری است. چنانچه برای پیرمرد نصرانی، كه به علت كهولت سن گدایی می كرد، از بیت المال مقرری تعیین كرد، و فرمود چگونه تا توان داشت در خدمت گرفتید و حال كه ناتونا شده واگذاشته اید؟!
عهدنامه مالك اشتر نیز حاوی بیانات عالی در این باره می باشد.
به شما توصیه می كنیم از مجموعه چهل جلدی "از چشم انداز امام علی(ع)"، كتاب های "حقوق متقابل حكومت و مردم"، "حقوق اقلیت ها"، "نظارت بر دولت"، "مخالفان سیاسی" و... را ملاحظه بفرمایید.
با التماس دعا.
مشاوره مذهبی ـ قم.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : پنج شنبه 20/9/1382 | پاسخ : جمعه 28/9/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 86 بار

تگ ها :

UserName