کد:
41043
پرسش
1)فلسفه اصلی دفاع و جهاد را از نظر قرآن كریم تبیین كنید؟
2)معیارهای اسلام برای دوستیها و دشمنیها چیست؟
3)حقوق متقابل انسان و خداوند متعال چیست و تلازم بین حق و تكلیف را از نظر اسلام بیان كنید؟
پاسخ
با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
1. قرآن كریم در آیه 40 سوره حج، فلسفه دفاع و قتال را به خوبی بیان می فرماید: «... لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد یذكر فیها اسم الله كثیراً ...» یعنی اگر خدا شر بعضی از مردم را به بعض دیگر دفع نمی كرد، دیرها و كلیساها و كنشتها و مسجدها كه نام خدا در آن بسیار یاد می شود ویران می شد...
علامه طباطبائی در ذیل این آیه تفسیری شیوا دارند كه پاسخی مناسب به سؤال شماست. ایشان می فرماید: "این آیه هر چند كه در مقام تعلیل، نسبت به تشریع قتال و جهاد قرار دارد، و حاصلش این است كه تشریع قتال به منظور حفظ مجتمع دینی از شر دشمنان دین است كه می خواهند نور خدا را خاموش كنند ـ زیرا اگر جهاد نباشد همه معابد دینی و مشاعر الهی ویران گشته، عبادات و مناسك از میان می رود ـ ولیكن در عین حال مراد از دفع خدا مردم را به دست یكدیگر، اعم از مسأله جهاد است؛ چون دفاع مردم از منافع حیاتی خود و استقامت برای حفظ وضع زندگی، سنتی است فطری كه ـ چه این آیه بفرماید و چه نفرماید ـ درمیان مردم جریان دارد، هر چند كه این سنت فطری هم منتهی به خدای تعالی می شود... چیزی كه هست دفاع با قتال آخرین وسیله دفاع است و وقتی به آن متوسل می شوند كه راه های دیگر به نتیجه نرسد؛ مانند آخرین دواء كه همان داغ كردن است، وقتی به آن متوسل می شوند كه دواهای دیگر نتیجه ندهد؛ چون در قتال نیز بشر اقدام می كند به این كه بعضی از اجزای بدن یا افراد اجتماع از بین بروند تا بقیه نجات یابند. این سنتی است كه در جوامع بشری جریان دارد، بلكه به انسان ها اختصاص نداشته، و هر موجودی كه به نحوی شخصیت و استقلال دارد این سنت را دارد كه احیاناً مشقت موقتی را برای راحتی دائمی تحمل می كند.
پس می توان گفت كه در آیه شریفه به این نكته اشاره شده است كه قتال در اسلام از فروعات همان سنت فطری است كه در بشر جاری است..."
2. به طور كلی معیار دوستی ها و دشمنی ها چون سایر شئونات انسان مؤمن به خدای متعال و اولیاء او مربوط می شود. از این رو معیار دوستی ها از نظر دین هم، دوستی خدا است كه فرمود: «وألّذین أمنوا أشدّ حباً لله»(بقره/165)
از این رو در زیارت آل یس می خوانیم: "و اجعل... مودتی نور موالاة محمد و آل محمد" یعنی دوست داشتنم را به نور دوستی محمد و آل محمد روشن فرما؛ و این همان دو فریضه الهی تولی و تبری است كه از فروعات دین مبین اسلام است.
همین معیار كلی با جزئیات بیشتری در روایات اشاره شده است؛ مثل این كه "دوست تو آن است كه تو را از بدی نهی كند"، و یا "بهترین دوست تو كسی است كه تو را بر اطاعت خدا یاری كند، و مانع تو از معصیت خدا باشد" و... (ر.ك. به میزان الحكمة، ج1، ص56)
3. به طور كلی، حق و تكلیف ملازم هم هستند؛ یعنی با اثبات هر حقی برای كسی تكلیفی برای دیگری ثابت می شود. اگر مالك بودن حق انسان است، تكلیف رعایت ملكیت او و حرمت تعرض به آن نیز برای دیگران ثابت است.
البته هر حقی كه بر كسی جاری باشد بر مثل او نیز جاری است و همچنین تكلیف آن.(برای تفصیل بیشتر به كتاب معارف قرآن، ج9، استاد محمدتقی مصباح یزدی مراجعه فرمایید.)
اما درباره خدای متعال و بندگانش حق و تكلیف دو طرفه نیست؛ خداوند صاحب حق است، بدون این كه مكلف باشد.
امام علی(ع) در خطبه 216 نهج البلاغه به سرّ این مطلب اشاره می فرماید: "حق اگر به سود كسی اجرا شود ناگزیر به زیان او نیز به كار رود، و چون به زیان كسی اجرا شود به سود او نیز جریان خواهد داشت(كه همان اشاره به تقابل حق و تكلیف است). اگر بنا باشد حق به سود كسی اجرا شود و زیانی نداشته باشد، این مخصوص خدای سبحان است، نه دیگر آفریده ها؛ به خاطر قدرت الهی بر بندگان و عدالت او بر تمام موجوداتی كه فرمانش بر آنان جاری است، لكن با این وجود خداوند حق خود را بر بندگان، اطاعت خویش قرار داده، و در عوض پاداش آن را دو چندان كرده است. این از روی بخشندگی و گشایشی است كه خواسته به بندگانش عطا فرماید."(ترجمه نهج البلاغه، محمد دشتی، خطبه 216)
اگر می فرماید: «ما كنا معذبین حتی نبعث رسولا» یعنی ما قومی را بدون اتمام حجت عذاب نمی كنیم، در واقع حقی را برای بندگان خود به لطفش اعطا می كند، والا اگر عذاب هم می كرد حق اعتراض انسان ذاتی نبود.
از این رو اگر حقی هم بر مخلوقات خود قرار داده، به عطای الهی است، نه حق ذاتی آنان. و باز از این رو تمام حقوق بندگان نیز واقعاً حق خدا تلقی می شود، اگرچه در اصطلاح فقهی، حق را به حق الله و حق الناس تقسیم می كنیم. شاهد مطلب آن كه امام علی(ع) در همین خطبه حق رهبری بر مردم و حق مردم بر رهبر را، از بزرگترین حقوق الهی می خواند.
با التماس دعا.
مشاوره مذهبی ـ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
پنج شنبه 20/9/1382
| پاسخ :
جمعه 28/9/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
92 بار