کد:
40909
پرسش
با سلام
سوال بنده این است كه چرا ما در عمل به دانسته هایمان موفق نمیشویم
مثلا در تربیت فرزند
البته من فرضیه هایی هم دارم
یك روانشناس به سبب شناخت عمیق مسائل تربیتی واثراتی كه روش غلط تربیتی در روح فرزند می گذارد محال است كه عمل مخرب روحی در برابر فرزندش انجام دهد این شناخت هم به سبب مطالعه عمیق وتحقیقات روانشناسی است
مثل اینكه یك پزشك محال است مثلا غذائی الوده به میكروب وبا را بخورد
فرضیه دوم من این است كه ما طبق نص صریح قران یك دشمن قسم خورده داریم همان شیطان لئیم كه مهلت داده شده تا روز قیامت.....
ولی بر بندگان مخلص راههی ندارد.
حال برای بنده بگوئید چه كنم تا در عمل به دانسته هایم موفق شوم چگونه اخلاص پیدا كنم
من دیدهام افرادی كه كه گناهان بزر گی مرتكب می شوند ولی در تربیت فرزند عمل غلطی انجام نمیدهند تصور من این است كه شیطان كه میداند وضع او خراب است دیگر در موراردی به او كاری ندارد ولی یك مسلمان مقید را وسوسه میكند تا غیبت كند عصبانی شود یا نماز شب نخواند
ایا راه كاری وجود دارد ایا باید بغیر از انجام واجبات وتر ك محرمات مستحبات خاصی را انجام داد؟
ایا اوراد وازكار خاصی در این رابطه وجود دارد؟
من در مطالعاتم خوانده ام سر گذشتهایی كه علمای بزرگ دینی داشته اند وفقط با عمل كامل به دستورات دینی واحادیث معصومین روشهای صحیح تربیتی را اعمال كرده اند یا به نوعی در موقع امتحان اللهی توانسته اند درست عمل كننند با اینكه مثل ما توصیه های روانشناسان را نداشته اند
لطفا مرا راهنمایی كنید
پاسخ
با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
ما فرضیه های شما را تأیید می كنیم؛ یعنی دو عامل شناخت یقینی و كنترل عملی نفس را عوامل جدی در هدایت به صواب و بازدارندگی از گناه و اشتباه می دانیم.
ما برای عمل صواب باید اولا، نسبت به خوب و بد شناخت كافی داشته باشیم ـ حال این شناخت با علم بدست آید یا با ایمان. مثلا در مورد بسیاری از گناهان یا اشتباهاتی كه انسان انجام می دهد، به احتمال قوی شناخت ما كافی نیست؛ یا در باره آن نیندیشیده ایم تا مضرات و خطرات آن را وجدان كنیم و یا ایمانمان آنچنان قوی نیست كه با اعتماد بر خدا به چیزی ملتزم شویم. مثلا اگر ما غیبت كردن را مثل غذای آلوده به میكروب وبا می دانستیم، قطعا آن را مرتكب نمی شدیم. تعبد و اطاعت الهی در این موارد نقص علم بشری را جبران می كند.
این كه خوب بیندیشیم و خوب تر از پیش بر خدا اعتماد داشته باشیم، راه حل عملی رفع این نقیصه است.
و ثانیا، ما باید بتوانیم صبر لازم برای عمل به آن چه می دانیم را داشته باشیم. گاه انسان چیزی را می داند، كه در دراز مدت به ضرر اوست، ولی بر میل یا خشم فعلی خود نمی تواند غلبه كند. شناخت ما نسبت به زشتی گناهان مثل شناخت پزشكی است كه درباره عواقب سوء دخانیات همه چیز را می داند، ولی خود سیگار می كشد. میل به سیگار در او بیش از تنفری است كه از خطری سیگار احساس می كند.
راه رسیدن به این یقین جز تكرار، تلقین و تذكار و بالاتر از همه عمل پس از معرفت نیست.
قرآن كریم تصریح می فرماید: «وأعبد ربك حتی یأتیك الیقین» یعنی خدایت را بندگی كن تا به یقین برسی. از این رو هر چه یاد خدا در دل و جان و هم محیط خانواده بیشتر باشد، بازدارندگی قوی تر بوده و وسوسه رنگ باخته تر است.
بهتر است انسان در یك برنامه عملی با اراده جدی این كار را انجام دهد.
در خصوص تربیت فرزند هم باید گفت تقویت ایمان پدر و مادر بیش از هر چیز به انسان كمك می كند تا در فرزندش مؤثر باشد. این كه فرزند ببیند كه پدر و مادرش خود عامل به آن چیزی هستند كه می گویند، به اهمیت آن پی خواهد برد.
البته در زمانه ما نكته دیگری هم تأثیر جدی در تربیت فرزندانمان دارد؛ و آن این كه در دنیای امروز محیط هایی بر روی فرزندان ما گشوده شده كه خود نقش مؤثری در تربیت آنان دارد.
رادیو و تلویزیون، كامپیوتر و اینترنت، مدرسه، ارتباطات اجتماعی گسترده تر با محیطهای غیرخانوادگی، در مقابل ارتباطات كمتر با خانواده، همگی عواملی هستند كه نقش پدر و مادر را كمتر كرده است.
هر یك از این عوامل می بایست به طور جداگانه ارزیابی شود. وجود این عوامل در روش صحیح تربیت پدر و مادر هم تأثیر گذارده است. مثلا در جوامع دیروز تنبیه بدنی می توانست فرزندی را به خود آورد، ولی امروزه كه محیطهای جایگزین بیشتری در اختیار فرزند است و ممكن است با تنبیه شدید بدنی او از خانه روگردان شود و به آنجا پناه ببرد، می بایست كاملا با احتیاط عمل كرد.
در خصوص ترك گناه، خوب است لیست همه كارهایی را كه از ما سر می زند و مخالف تعالیم دینی یا انسانی است، فهرست كنیم؛ سپس كارهایی را كه اهمیت بیشتری در اخلاق و تربیت فرزندانمان دارد، علامت بگذاریم و به ترك همان ها اقدام نماییم.
برخی كارها هست كه گناه بزرگی محسوب نمی شود، اما در تربیت فرزندان بسیار اثر مخرب دارد؛ مثل برخی از روابط خاص بین زن و شوهر، اگر در معرض كودكان باشد.
برخی دیگر از كارها گناه است و غیر از كودكان بر خود ما نیز اثر منفی بسیار دارد؛ مثل دروغ و غیبت و...
و برخی كارها است كه فقط بر خودمان اثر منفی دارد و چون امری مخفی و پنهانی است دیگری را به غلط نمی اندازد؛ مثل ریا یا سوءظن كه ابراز نشده باشد و...
در مرحله ای كه می خواهیم عملا وارد شویم دو دسته اول اولویت دارند و در بین آنان نیز نسبت به بدترین آن ها بیشتر حساس باشیم.
با ممارست عملی چندهفتگی خواهید دید كه بسیاری از عادتهای زشت انسان در خود انسان از بین می رود. انسان چنین است كه وقتی یك بدتر را توانست ترك كند یك بد را به آسانی می تواند ترك كند. از این رو حضرت آیت الله بهجت در این راه بهترین ذكر را همین ذكر عملی كه عبارت از ترك معصیت است، می داند.(ر.ك. به رساله به سوی محبوب)
تسبیحات حضرت زهرا(س) هم برای افزایش اراده در این باره بسیار مفید است كه پس از هر نماز و قبل از خواب با توجه خوانده شود.
در جنبه اثباتی نیز برخی كارها اولویت خاصی دارد كه اقامه آن غیر از منفعت شخصی فضای خانه را به سوی تعالی می برد؛ مثلا اقامه نماز به وقت یا لحظاتی قرائت قرآن در شب یا اول صبح و مانند آن.
مثلا از مستحبات مهم برای خانم ها ـ كه تأثیر خوبی هم بر تربیت فرزندان و... دارد ـ یكی این است كه حتی در ایامی كه نماز از آنان ساقط است نیز وقت نماز وضو گرفته سر سجاده بنشیند و وقت نماز را صرف ذكر خدا نمایند.
با التماس دعا.
مشاوره مذهبی ـ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
چهارشنبه 19/9/1382
| پاسخ :
جمعه 28/9/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
90 بار