• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 40584

پرسش

فردی نماز اول وقت می خواند به ائمه اطهار ارادت خاص دارد قرآن می خواند و.... اما همین فرد فیلمهای مبتذل می بیند به دیدن عكسهای سكس علاقه دارد و..سئوال:
1- این تناقض ناشی از چیست و چطور ممكن است فردی هم به مسائل مذهبی گرایش دارد و هم به مسائل غیر اخلاقی ؟
2- چطور این فرد سلب توفیق نمی شود كه نماز اول وقت را از دست بدهد؟
3- چطور این فرد می تواند فقط گرایش به معنویت را دنبال كند؟
قبلاٌاز این سایت بسیار عالی شما كمال تشكر رادارم. موید باشید

پاسخ

با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
انسان موجود عجیب و غریب و پیچیده ای است؛ واقعاً ممكن است در دل، كسی را دوست داشته باشد یا گرایشی خاص داشته باشد، اما در اعضاء و جوارح به سمت دیگری میل نماید. همه آنانی كه در خود بهره ای از ایمان به غیب، خدا و معاد را صادقانه می بینند، اما علی رغم آن گناه هم در خود می بینند، چنین هستند. فقط وقتی كه دل یك دله شد و "اشدّ حبا لله" گردید، دیگر اعضاء و جوارح همه به فرمان همان "دلدار" درمی آیند.
توضیح مطلب آن كه انسان حالات یكسان ندارد؛ گاهی در اوج معنویت خواهی و احساسات پاك انسانی است، و گاهی اینچنین نیست. روزی اصحاب رسول گرامی اسلام(ص) خدمت ایشان عرض كردند كه ما هنگامی كه در كنار شما هستیم و به سخنان شما گوش می كنیم، چنان احساس معنوی داریم كه قابل وصف نیست، ولی وقتی به دنبال كار خود می رویم و مشغول زندگی می شویم این حال را از دست می دهیم؟ حضرت می فرمایند این طبیعی است و اگر به جایی برسید كه بتوانید حال اول را برای همیشه نگه دارید خواهید توانست بر روی آب راه بروید.(نقل به مضمون)
خلاصه تفاوت حالات انسان در طول شبانه روز كاملا طبیعی است. این در اولیاء الهی هم وجود داشته است. هفتادبار استغفاری كه پیامبر اكرم(ص) در طول شبانه روز داشتها اند برای همان لحظاتی است كه در اوج نبوده اند.
منتها تلاش انسان باید این باشد كه در همه حال نصاب افق معنویت خود را بالا ببرد، به نحوی كه نقطه اوج معنوی او و نقطه حضیض آن در امروز بالاتر از دیروز باشد؛ و به خصوص به حدی برسد كه هرگز گناه نكند. گناه حد نصابی است كه خداوند برای نقطه حضیض معنوی ما قرار داده است و آلودگی به آن را برای ما مجاز نمی داند.
با این وجود، انسان هرگز نباید ناامید باشد و قدر حالات نیك خود را نداند. حالات نیك انسان بهتری ابزار برای آن است كه انسان به این نصاب برسد؛ به خصوص "محبت اهل بیت" كه فرموده اید. اگر انسان همین حال محبت را در خود بیش از پیش تقویت كنید، همین حال كم كم میل به گناه ر در او می خشكاند.
از همین رو است كه وقتی فردی از امام رضا(ع) [هنگام ورود به ایران] خواست توصیه ای برایش بنگارند، چنین مرقوم فرمودند: "كن محباً لآل محمد ولو كنت فاسقاً..." یعنی دوستدار آل محمد(ص) باش، ولو فاسق باشی.(ر.ك. به سفینةالبحار، حاج شیخ عباس قمی ذیل ماده حب)
واضح است كه منظور امام(ع) این نیست كه "ما را دوست بدار، هر فسقی هم خواستی بكن"! بلكه منظورـ چنانچه از ظاهر روایت هم هویدا است ـ این است كه "حتی اگر فاسق و بدكار هم باشی دوستی ما را از دست مده"، زیرا این دوستی كم كم تو را از فسق و بدی نجات می دهد. هر چه انس تو بیشتر شود دوستی ات مضاعف تر می گردد. و هرچه شدیدتر شود، حالت نفس به هم نزدیك تر می شود و به سوی كمال میل می كند.
در حدیث آمده: "دوستی حضرت علی(ع) بدی ها را می خورد، چنانچه آتش چوب را."
این كه چرا از او سلب توفیق نمی شود؟ اولا به خاطر همان خوبی هاست. بالاخره خوبیهای انسان موجب محبت الهی است، همانطور كه گناهان انسان او را از بارگاه او دور می كند.
ثانیا، خیلی هم مطمئن نباشد؛ ممكن است انسان در اثر كثرت گناه كم كم به جایی برسد كه از او سلب توفیق هم بشود. خوف و رجا همین است. انسان همانطور كه هرگز نباید ناامید باشد، هرگز هم نباید بیهوده مطمئن از خود باشد. انسان همیشه باید در حال مراقبت از خود باشد.
حتی در لحظه مرگ ممكن است این سلب توفیق برای انسان حاصل شود. انسان باید همیشه سعی كند نصاب معنویت خود را بالا ببرد، و حتما از گناه دوری كند؛ و اگر نتوانست یا خدای ناكرده سمت و سوی معكوس داشت باید شدیدا مواظب خود باشد، و بترسد كه در لحظه مرگ، در كدام سو، جان او را می گیرند؟! باید بترسد از این كه نكند محبت و ایمان را از دل او بگیرند و دلش را یك دله در بدی ها كنند، پس باید توفیق ها را بسیار شكر گوید و بدی ها را زود جبران كند.
رسول گرامی اسلام(ص) برای حل معضله ای شما بیان كرده اید، توصیه فرموده اند كه پس از هر بدی ـ كه از شما سر زد ـ زود خوبی ای بیاورید تا آن را جبران نمایید.
باز باید آگاه باشید كه این فرصت ایمان و محبت فی الجمله تا وقتی هست كه شخص در محبت یا متعلقات ایمان اندك خود صادق باشد، و به محض این كه گرایش او به بدی ها آن قدر زیاد شد كه از دوستی اهل بیت یا نماز و... خواست به عنوان چتری بر بدی های خود استفاده كند و با آن خود و دیگران را فریب دهد بداند، خود را در معرض غضب الهی قرار داده است و اگر كسی چنین شد از چشم اولیاء خدا می افتد و امید به دستگیری آنان نداشته باشد.
دوست عزیز!
برای این كه گرایش به معنویت غالب شود از دو راه می توان اقدام كرد: در جنبه اثباتی وقتی انس به خدا و اولیاء او، ذكر و توجه بیشتری شود نتیجه قطعی آن، كم شدن میل به بدی ها است. در جنبه نفی هم اگر با مراقبه جلوی بدی ها ـ ولو به تدریج و قدم به قدم ـ گرفته شود، به طور طبیعی میل به معنویت زیاد خواهد شد. به خصوص گناهان را باید مواظبت كرد كه ترك شوند.
در ضمن به جوابی كه سابقا به سؤالی كم و بیش مربوط داده ایم در كد 14336 از تازه های مذهبی سایت مراجعه كنید.
با التماس دعا.
مشاوره مذهبی ـ قم.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : دوشنبه 17/9/1382 | پاسخ : شنبه 22/9/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 79 بار

تگ ها :

UserName