• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 38399

پرسش

با سلام
بنده چند وقت قبل سوآلی داشتم كه چرا خداوند كمال مطلق است؟
شما با این مضمون نوشته بودید كه چون خدا خالق انسان است و انسان صفات كمال دارد
بنابر این خدا كمال مطلق است.
حال من این سوالات برایم مطرح شده اند كه :
1-انسان از ابتدای تولد دارای صفات كمال نیست بلكه این صفات را كسب می كند باز هم میتوانیم بگوییم این صفات را خدا در انسان قرار داده است؟
2- انسان ها علاوه بر صفات كمال دارای صفات رذیله نیز هستند وجود این صفات را چگونه میتوان به خدا مربوط ساخت؟ ایا این صفات را نیز خدا در انسان قرار داده است؟
با بشكر

پاسخ

با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
ظاهراً یا پاسخ ما ابهام داشته یا شما دقت لازم را نفرموده اید. عمده پاسخ این است كه:
الف) صفات كمالی ـ اعم از معنوی و غیرمعنوی ـ در پدیده ها و از جمله انسان وجود دارد.
ب) صاحب هر كمال، خود نمی تواند علت فاعلی آن كمال باشد. چون جمع شدن "قابل" و "فاعل" در یك شئ محال است.
ج) كس دیگری كه این كمال را ندارد هم نمی تواند آن را اعطا كرده باشد، چون فاقد شئ نمی تواند معطی و ایجاد كننده شئ باشد.
د) اگر خداوند این كمالات را به موجودات داده ـ كه در جای دیگر ثابت شده كه هم "بود" موجودات و هم "چگونه شدن" موجودات از ناحیه اوست ـ پس لاجرم همه كمالات را به نحو اتم و اكمل دارا خواهد بود. مثلاً زیبایی، قدرت، و... در عالم موجود هست، به نحو كامل تر آن ها را خداوند دارد.
این كه انسان این كمالات را در طول زندگی خود كسب می كند، ضرری به استدلال نمی زند؛ چرا كه اولاً برخی كمالات به اكتساب اختیاری انسان نیست ـ مثل زیبایی و... ـ و آن هم كه اختیاری هست، به هر شكل انسان تنها قابلیت این كمالات را دارد و تلاش او نقش معدّات و زمینه سازی را دارد، والاّ ایجادكننده و فاعل كمالات كس دیگری است، كه سلسله اش لاجرم به خداوند می رسد؛ چون فقط او كمالاتش بالاصالة است. مثلاً انسان قابلیت دارد و لذا معلّم می تواند به او علم بیاموزد؛ اما معلّم بالاصالة از خود علم ندارد، و او هم از كسی یاد گرفته و هكذا، تا می رسد به خدای متعال كه علم را بالاصالة دارد. همچنین است همه صفات كمالی دیگر.
در مورد صفات رذیله هم باید گفت: صفات رذیله چیزی جز اضداد صفات كمالی نیستند. مثلاً جهل چیزی جز "عدم العلم" نیست. و عدم هم نیاز به علت ندارد. وقتی انسانی كه قابلیت علم دارد و می تواند با واسطه هایی از عالم بالاصالة ـ یعنی خدای متعال ـ این كمال را پیدا كند، خود را در معرض این كمال قرار نداد و قابلیت خویش را معطل گذاشت، البته كه جاهل می ماند، اما جهل او انتسابی به خداوند ندارد؛ چنانچه جهل شاگرد تنبل به حساب معلّم گذاشته نمی شود.(دقت شود)
در آخر توجه شما را به یك نكته مهم جلب می كنیم؛ و آن این كه تا اینجای كلام ما نشان می دهد كه خداوند صفات كمالیه موجود در عالم را دارد؛ اما كمال مطلق بودن آن با این قابل اثبات است كه مطلق نبودن كمال در خداوند به معنای نقص در او است و نقص مستلزم تركیب است و تركیب با واجب الوجود بودن نمی سازد همان كه در جواب سؤال قبلی شما هم گفتیم.
با التماس دعا.
مشاوره مذهبی ـ قم.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : پنج شنبه 6/9/1382 | پاسخ : دوشنبه 17/9/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 114 بار

تگ ها :

UserName