• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 3599

پرسش

فلسفه ركوع/؟ فلسفه تكبیرتالا حرام؟ كدام عبادت است كه انجام دادن یاندادن ان باز خواست دارد؟
س

پاسخ

1) اسرار ركوع: وقتى كه نمازگزار به ركوع خم مىگردد در حقیقت با این عمل به ذلّت و خواری خود اعتراف می كند. ذكر ركوع كه حاكی از عظمت و كبریاى خداوند است، شاهدی بر این امر است. این بهترین نوع تواضع عبد در مقابل مقام كبریائى حق است.
كما این كه به خاطر ذكر عظمت و بزرگی خدا، او نیز به بنده اش عزت و بزرگى مىبخشد.
در روایتی از امام حسن عسكرى(علیه السلام) نقل است كه فرمودند: «چون نمازگزار به ركوع رفت خداوند تبارك و تعالى خطاب به فرشتگان مىكند و مىفرماید: اى ملائكه من آیا نمىبینید بنده نمازگزار چگونه براى بزرگى و عظمت من تواضع مىكند؟ شما را گواه مىگیرم كه هر آینه او را در دار كبریائى و جلال خودم بزرگ دارم.»(بحارالانوار، ج82 ص221)
این تعبیر از امام صادق(علیه السلام)است كه: «در ركوع ادب عبودیت است و در سجود قرب به معبود. و كسى كه به نیكى ادب بجا نیاورد قرب را نشاید.(بحارالانوار، ج82 ص108)
شاید این فرموده امام صادق(ع) تفسیر انفسى از این آیه باشد كه خداوند فلاح و رستگارى را منوط به ركوع و سجود دانسته و فرموده است: «یا ایها الذین آمنوا اركعوا واسجدوا واعبدوا ربكم وافعلوا الخیر لعلكم تفلحون» یعنی اى اهل ایمان در برابر خدا ركوع و سجود به جاى آرید و حضرت او را در تمام شئون حیات، بنده و فرمانبردار باشید و كارهای خیر را انجام دهید تا به رستگارى و فلاح رسید»(سوره مباركه حج، آیه 77) و در حقیقت فلاح هر كس كس به قرب به خداوند به دست می آید.
به عبارت دیگر، هر چند كه قرب كامل در سجود تحصیل مىشود، و لیكن ما دام كه ادب خضوع در ركوع كامل نگردد، قرب مطلق بدست نیاید. چنانچه از پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) منقولست كه: «هركس وضو و ركوع و خشوعش در نماز كامل نباشد نمازش ناقص است»(جامع احادیث الشیعه، ج4، ص44) و نیز فرموده است كه: «خداوند پنج نماز را بر مردم واجب گرداند هرگاه كسى وضوى آنها را درست بجاى آورد و در وقت بخواند و ركوع و خشوع را كامل كند، خداوند ضامن است كه گناهانش را بیامرزد. و كسى كه اینگونه انجام ندهد خداوند نسبت به او عهدى ندارد و اگر خواست او را مىآمرزد و اگر بخواهد او را عذاب مىكند.»(كنزالعمال، ج7، ص276)
خلاصه كلام در فلسفه ركوع این است كه هیچ بنده اى براى خدا به حقیقت ركوع نكند، مگر آنكه خداوند تعالى او را به نور جمال خویش بیاراید و در سایه كبریائى خود در آورد و جامه برگزیدگان بپوشاند. ركوع مرحله اوّل است و سجود مرحله دوّم. هر كس كه معنى و حقیقت اوّلى را به جاى آورد، شایستگى دوّمى را یافته است. پس باید كه ركوع با خضوع و خشوع كامل باشد تا سجده به تَبَع آن كامل گردد.
و البته همه اینها به حقیقت كرنش و تواضع، و از همه مهمتر اخلاص در آن محقق می شود.
از بعضی از اهل عرفان حكایت می كنند كه با یك ركوع شب را به صبح مىرسانده و چون به صبح مىرسید قامت راست كرده و مىگفته است: «آه! مخلصان پیشى گرفتند و ما از راه ماندیم.»(بحارالانوار، ج82، ص108)
نكته آخر این كه ركوع وقتی كامل است كه ركوع كننده همان را نیز به قدرت و خواست و عنایت الهی بداند و نه به همت و نیروی خود.
در این معنا توصیه می كنیم به كتاب احیاء العلوم غزالی و المحجة البیضاء فیض كاشانی ـ بحث مربوط به افعال نماز ـ مراجعه كنید.
2) اسرار تكبیرة الاحرام: گفتن تكبیر به معناى ورود در حریم معنوى نماز است. انسان با گفتن "الله اكبر" خداوند را تكریم و تعظیم می نماید و از او نفى شرك می كند. و از قضا به همین سبب خدا نیز او را بزرگ می دارد.
این مضمون كلام امام حسن عسكرى(علیه السلام) است كه فرمودند: «هنگامى كه نمازگزار دو دستش را جهت گفتن الله اكبر بالا می برد و ثناى خدا می گوید، خداى تعالى به ملائكه خود چنین فرماید: اى عبادت كنندگان من آیا نمىبینید بنده ام را كه چگونه مرا بزرگ و عظیم شمرد، و از شریك و نظیر پاك دانست؟ شما را شاهد مىگیرم به درستى كه به زودى من او را در دار جلالم بزرگ و عظیم خواهم كرد و او را، در دار كرامتم، از گناهان پاك مىسازم و از عذاب جهنّم و آتش آن حفظ مىكنم.»(بحارالانوار، ج82، ص221)
شاید سرّ بالا بردن دستان به هنگام تكبیر (الله اكبر) نیز نفى همه امور دنیوى و قدرتهاى پوشالى و یا نفى همه اوصاف مادى از اوست. چنانچه ازامیر مؤمنان علی(علیه السلام) منقول است كه فرمودند: وجه دیگر گفتن "الله اكبر" این است كه كیفیت و چگونگى را از او نفى مىكند. گویى تكبیر گوینده مىگوید: خداوند والاتر از آن است كه وصف كنندگان صفت او را ادراك كنند.»(بحارالانوار، ج81، ص131)
گفته مىشود همین كه وقتى بنده اى تكبیره الاحرام نماز را بگوید، خداوند به او توجه كند و فرشته اى را مأمور كند كه ثواب همه اجزاى نماز را به دست او سپارد و او را نزد خود عزیز دارد و مشمول عزت خود گرداند و در قلب او اثر كبریائى خویش را نمایان سازد؛ البته اگر ذكر تكبیر او از روى صدق و صفا باشد. ولى اگر در قلب او چیزى باشد كه از حقیقت معناى تكبیر بازش دارد، خداوند او را از حلاوت و شیرینى یاد خود محروم سازد و از قرب به خود و شادمانى مناجات محجوب سازد.
امام صادق(ع) را در این باره كلام زیبائى است كه فرمود: «پس به هنگام نماز دل خود را بیازماى. اگر در عمق جان، شیرینى نماز و سرور و بهجت آن را مىیابى، و دلت از راز و نیاز با او شادمان است و از گفتگو با او لذت مىبرد، بدان كه خداوند تو را در تكبیرى كه بر زبان رانده اى تصدیق فرموده است. و گر نه، بدان فقدان لذّت مناجات و محرومیت از شیرینى عبادت دلیل بر این است كه خداوند تو را در گفتن تكبیرات دروغگو دانسته و از درگاه خود رانده است.»(بحارالانوار، ج81، ص230 و مصباح الشریعة، باب 13)
و اینكه چرا گفتن هفت تكبیر، در ابتداى نماز، داراى ثواب و فضیلت است، هشام بن حكم گوید از امام موسى كاظم(ع) پرسیدم. امام در پاسخ فرمودند: «اى هشام خدا آسمانها را هفت، زمین را هفت و حجابها را هفتگانه آفرید؛ پس چون پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) را به معراج برد و قرب او به پروردگارش به اندازه فاصله دو كمان یا نزدیكتر شد، یك حجاب از حجابهایش برداشته شد پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) تكبیر گفت و آغاز نمود به گفتن كلمات افتتاحیه نماز، پس چون حجاب دوم برایش برداشته شد تكبیر گفت و به همین منوال گذشت تا به هفت حجاب رسید، پس آن جناب هفت تكبیر گفت. بدین علت براى افتتاح نماز هفت تكبیر گفته مىشود»(علل الشرایع، باب 30، ص322)
در خاتمه ذكر این نكته لازم است كه پی بردن به همه اسرار احكام الهی مقدور انسانهای عادی نیست. و تنها در صورتی می توان ادعای آن را كرد كه از جانب حضرت حق و یا رسول مصدق و اهل بیت عصمت و طهارت امری رسیده باشد. آنچه گذشت، اگر در روایات بود جزئی از فلسفه احكام مورد بحث بوده، و اگر در روایات نبود، تنها ظن و گمانی بود كه به ذهن عالم و اندیشمندی رسیده و ما آن را بازگو كردیم.
3) مراد شما از سؤال سوم واضح نیست. طبیعی است ترك هر عبادت واجب بازخواست دارد. انجام عبادت برای غیر خدا هم بازخواست دارد.
موفق و موید باشید.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : دوشنبه 4/1/1382 | پاسخ : دوشنبه 4/1/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 125 بار

تگ ها :

UserName