• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 34232

پرسش

salamon alikom, ba nahayate ehteram khaheshmandam soalate in haghir ra morede enayat gharar dahid
1) yeki az mawaredike ahle sonnat be shia wa shiiayan, irad migirand, taane bar ghoraan mibashad, be eateghade anan shia motaghed be tahrif, wa kam shodane ayate kalomallah hastand, wa be onwane mesal az ketab faslolkhetab fi tahrife ketab rab ol arbab, neweshte marhum sheykhe nuri tabarsi sohbat mikonand. lehaza, khaheshmandam nahwe pashokh baraye mojab namudane anan bayan namayiid.
2) Ba enayat be inke aeme athar daraye welayte takwini mibashand, dar morede entakhabe ebtedayii esmeel be onwane janeshin welayat wa ememat be tawasot emam jafare sadegh, wa sepas fote nabehangam esmaeel, wa bedaa dar amre emamat wa tagyeere janeshini hazrat be emam musaye kazem, aya mitawan be massum budane esmaeel niz eateghad dasht?
3)betore koli mafhume koli esmat baraye aeme wa rasule akram ra, tashrih namaayid, aya in dar morede ersal nabowat wa hafz wa ferestadane payam elaahi be mardom ast ya dar omure sahw, wa kolyyeh omur jozyee zendegi ham omumyat darad, chera ka dar ghoraan ayate besyyar zyadi dar morede andarze be rasule akram dar morede khata wojud darad, wa hata bazii as mofasserin ham dar morede barkhi hawades niz matalebi ra bazgu namudehand nazire ayate marbute be majeraye gharanigh.
3)Ba tawajoh be ayate marbute be behesht wa eateghade be inke dar ruze ghyamate, sohbati az karhahye donyawi nazire raftane be dastshuyii, gorosnegi,.... nist. Wa be tore koli namte lazayeze beheshti jawdani wa hamishegi ast,hamantor ke atash baraye badkaran, Aya in sokhane marhum sheykh Ahamde ahsayii ke gofteh ast Al jasadol onsori la yauud, dorost be nazar nemiresad? zyra ke be hafze eateghad be maade jesmani, mitawan dar nazar gereft ke dar ruze ghyamat agar che ensan ba jesm maadii, bar angikhteh mishawad, wali an jesm maadi daraye khawas wa sefate mortabete be an jahan mibashad, wa rabti be in jesme donyawi ke aaraze in donya ra dar bar darad nakhahad dasht. nazare shoma dar in mored chist?

پاسخ

با عرض سلام و تحیت.
دوست عزیز!
پاسخ سؤالات شما در چند قسمت به این قرار است:
1. نظر قریب به اتفاق علمای شیعه بر این بوده و هست كه قرآن كریم از تحریف درامان بوده است. تنها معدودی از علمای شیعه به تحریف قرآن قائلند، همانطور كه در میان علمای اهل سنت هستند كسانی كه قائل به تحریف قرآنند. آیا منطقی است كه ما نام علمای سنی را از لابلای تاریخ بدر آوریم، و بگوییم اهل سنت قائل به تحریف قرآنند!؟
شما برای اطلاع بیشتر در زمینه عدم تحریف قرآن می توانید به كدهای 6078 و 13078، در بخش تازه های مذهبی سایت مراجعه نمایید. پس از مطالعه اگر با مشكل و یا ابهامی روبرو شدید آن را برای ما ارسال نمایید.
اما در مورد كتاب"فصل الخطاب" مرحوم محدث نوری، باید گفت كه از طرف شیعه جوابیه های متعددی بر این كتاب نوشته شده است و حتی خود محدث نوری هم بر این كتاب جوابیه نوشته و نظر صحیح و اخیر خود را در عدم تحریف قرآن ابراز داشته است، كه متأسفانه تجدید چاپ نشده است.
دستهایی در كار است كه اصل كتاب را مكرر در كل جهان اسلام منتشر می كند بدون آن كه از جوابیه آن مرحوم و نظر اخیر ایشان سخنی بگوید، و یا اشاره ای به جوابیه های آن داشته باشد. اگر راجع به محدث نوری اطلاعاتی بخواهید می توانید به كد 8774، در بخش تازه های مذهبی سایت مراجعه كنید.
2. مشهور آن است كه از طرف امام صادق(ع) امامت اسماعیل ـ فرزند بزرگ ایشان ـ تعیین نشده است، چرا كه اولا، تعیین امام از جانب خداوند متعال است، و ثانیا، ما روایات متعددی داریم از رسول اكرم(ص) و ائمه معصومین دیگر كه امامان دوازده گانه را حتی با نام كوچك ذكر كرده اند و پس از امام صادق(ع) نام امام موسی كاظم(ع) را آورده اند؛ پس از همان ابتدا هم طبق این روایات، به امامت امام موسی كاظم(ع) پس از امام صادق(ع) تصریح شده است، و این بر خواص اصحاب معلوم بوده است.
حتی روایتی از "ابی بصیر" نقل شده كه می گوید: من نزد امام صادق(ع) بودم كه اوصیاء و امامان را نام می بردند و من "اسماعیل" را هم ذكر كردم، حضرت فرمودند:«لا، والله یا أبامحمد! ماذاك الینا و ما هو إلا إلى الله عزّوجل ینزل واحدا بعد واحد» یعنی اسماعیل از جمله امامان نیست و اعطای مقام امامت، به دست ما نیست، بلكه تنها به اراده الهی است.(شرح اصول كافی، محمدصالح مازندرانی، ج6، ص89)
البته روایتی از امام صادق(ع) پس از رحلت فرزندشان"اسماعیل" وارد شده كه: «ما بدالله فی شیئ كما بدا فی إسماعیل إبنی» یعنی آن گونه كه در مورد اسماعیل بدا حاصل شد، در مورد دیگری این گونه بدا حاصل نشد.
اما بنا بر رأی مشهور این بداء به معنای بداء در تقدیر الهی ـ یعنی بداء اصطلاحی ـ نیست. بلكه به معنای آشكار شدن امر بر مردم پس از توهم و اشتباه آنان است.
ظاهر مسئله آن است كه هم به سبب رسم عرب كه جانشینی را برای فرزند بزرگتر می داند، وهم به خاطر شخصیت بزرگوار اسماعیل و علاقه حضرت صادق(ع) به ایشان شیعیان گمان نموده اند كه امام بعدی "اسماعیل" است، تا این كه "اسماعیل" رحلت نمود، و حقیقت امر بر همگان روشن شد.
در هر صورت، در باب عصمت باید گفت كه اولاً، عصمت دارای مراتبی است، و ثانیاً، مقام امامت غیر از عصمت است، لذا غیر امام هم می تواند به مراتبی از مقام عصمت برسد؛ به عبارت دیگر، "امامت" مقام و منزلتی جدای از مقام"عصمت" است.
3. در زمینه پرسش شما پاسخ هایی از قبل به همین سؤالات داده شده است لذا می توانید به كدهای 36185 و 36187 و 36188، در بخش تازه های مذهبی سایت مراجعه نمایید. پس از مطالعه اگر با پرسش و یا ابهامی مواجه شدید آن را برای ما ارسال نمایید.
و در مورد ماجرای"غرانیق" باید گفت كه این به اتفاق شیعه و سنی افسانه ای بیش نیست و به كلی ساختگی و جعلی می باشد.
برای مطالعه در این مورد می توانید به كد 35225 مراجعه كنید.
4. در این باره شایسته است متذكر شویم كه در بین خود قائلین به معاد جسمانی، اختلاف است و برخی قائلند كه همین بدن دنیوی عود خواهد كرد و انسان در قیامت با همین بدن مادی محشور می شود، و برخی دیگر قائلند كه انسان در قیامت با بدن مثالی حاضر می شود؛ و آن چه كه شما بدان اشاره نموده اید همین قول دوم است، یعنی بدن مثالی؛ كمااین كه ملاصدرا هم به آن قائل بوده است. به عبارت دیگر استنكاری برای قول مزبور وجود ندارد.
پیروز باشید.
مشاوره مذهبی ـ قم.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : چهارشنبه 14/8/1382 | پاسخ : پنج شنبه 29/8/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 98 بار

تگ ها :

UserName