کد:
33506
پرسش
من احسان هستم پسری 18 ساله مشكل اصلیم از جایی شروع شده كه احساس می كنم در زندگیم هیچ موفقیتی بدست نیاوردم امسال وقتی كنكور قبول نشدم یه جورایی دیگه حصله ندارم خیلی افسرده شدم تا جایی كه بعضی موقع ها حوصله مامان و بابام هم ندارم . چند بار خواستم برم پیش روانشناس اما نمی تونم لطفا منو راهنمایی كنید چون خیلی خیلی احتیاج دارم . ممنونم
پاسخ
سلام،
احسان عزیز :همین چند خط نوشته تو فریاد می زند كه لازم است به پزشك مراجعه كنی. اگر تنهایی حوصله این كار را نداری به خواهر یا برادر یا دوستت بگو تا خودشان قرار و مدار لازم را بگذارند . (متاسفانه ما در تبیان مشاوره آنلاین نداریم ).
مگر بقیه چه گناهی كرده اند كه باید بی حوصلگی تو را تحمل كنند؟
مشاور اجتماعی
بعدالتحریر: وقتی برای انسان یك عدم موفقیت یا شكست در آرزو پیش می آید ، در اثر ناراحتی ،همه جور افكار منفی در ذهن او ایجاد می شود اما نمی توان تمام زندگی و آینده را فدای یك چیز كرد.
درست است كه شما در كنكور قبول نشده ای ، ولی با این سن كم و تمام سال های آینده كه پیش رو داری و این همه راه برای داشتن یك زندگی خوب و سالم ، درست نیست كه شما فقط به خاطر قبول نشدن در كنكور ، امروز و آینده خودت را خراب كنی.
شما با درخود ماندن و بها دادن به افكار منفی ( این كه می گویی درزندگی هیچ موفقیتی به دست نیاورده ام ) بیشتر به مشكل دامن می زنی . شما كه دوازده سال درس خواندی وبا موفقیت این دوران را پشت سرگذاشته ای ، چه بسا موفقیت های دیگر داری كه من خبر ندارم اما خودت بهتر می توانی به آنها فكر كنی و به خاطر بیاوری وبه این جنبه های مثبت زندگی ات بیشتر بها بدهی . اگر درست جمع بندی كنی متوجه می شوی كه چقدر عبث است كه همه اینها را رها كرده ای و صرفاً به عدم موفقیت در كنكور چسبیده ای ( كه خودت بهتر می دانی از این تعداد شركت كننده، واقعأ در صد كمی به دانشگاه راه پیدا می كنند) و خودت را اینطور ناراحت می كنی .
از شما می خواهم بنشینی و به موفقیت هایی كه تا به حال داشته ای فكر كنی و همه را یك یك یادداشت كنی . (می توانی ازاعضای خانواده هم كمك بگیری ) . بعد ببین در یك جمع بندی می توانی به خودت این اتهام را بزنی كه "هیچ موفقیتی درزندگی نداشته ای " ؟ و همینطور افكار منفی دیگر خودرا شناسائی كن و برای هر كدام جواب های منطقی پیدا كن .
به این ترتیب پس از مدتی این افكار كج و كوله را به راحتی رها میكنی ودیگر به آنها بها نمی دهی تا اینقدر بی حوصله شوی .
مشاور :
خانم پاكرو
| پرسش :
يکشنبه 11/8/1382
| پاسخ :
شنبه 20/10/1382
|
|
|
0
سال
|
پای درد و دل شما
| تعداد مشاهده:
75 بار