پرسش

salam
man 12 salame va mikham bedoonam chera namaz har rooz tekrar mishe khoda age ye bar begim ham ke motevaje mishe..........ba tashakor

پاسخ

با عرض سلام و تحیت.
دوست عزیز!
انسان موجودی است كه استعداد رسیدن به مراتب كمال و معنویت را دارا می‌ باشد. خداوند به انسان قابلیت و استعدادی داده است كه اگر در سایه دستورات و تعالیم الهی و در راه شكوفایی این استعدادها تلاش نماید، می‌تواند حتی از ملائكه الهی هم بالاتر رود. و از طرف دیگر همین انسان، اگر با ارتكاب گناه و نافرمانی، پا بر فطرت پاك الهی خود نهد‌ و استعدادهای خدادادی خویش را در زیر سایه گناه مستور كند، حتی از حیوانات هم پائین تر می‌رود.
با توجه به این مطلب كه انسان در راه تكامل و سیر هدایت، دارای صعود و نزول، و فراز و نشیب است، در هر لحظه باید تلاش كند تا پله‌های بیشتری از كمال و معنویت را بپیماید و بیش از پیش به خداوند نزدیك شود.
این را گفتیم تا مقدمه ای باشد برای این معنا كه همه تعالیم و احكام خدا برای آن است كه ما به كمال برسیم، نه آن كه خدا از عبادت ما سودی می برد، كه او نیاز به عبادت ما ندارد. فلسفه تكرار نماز نیز در همین راستا قابل فهم است.
بنابراین، اولاً: تكرار نماز در یك شبانه روز، به معنی درجا زدن و تكرار یك عمل بیهوده و لغو نیست، چرا كه انسان نمازگزار با هر نماز و ارتباط معنوی با خداوند متعال، درجه معنویت و كمال خویش را ارتقا می‌دهد و بر درجات و مقامات معنوی خویش می‌افزاید. پس یك تكرار بیهوده نیست، بلكه در هر نمازی ارتقاء و صعودی وجود دارد كه آن هم بستگی به میزان و درصد خلوص و معنویت نمازگزار دارد.
ثانیاً : تكرار نماز در یك شبانه روز باعث زدودن غفلت از دل انسان است. انسان هر چه بیشتر به یاد خدا باشد، بیشتر به كمال و هدف عالی خود نزدیك می‌شود و چون انسان، علاوه بر جنبه روحانی و معنوی خویش، یك موجود مادی نیز هست و باید برای رفع حوائج مادی و دنیوی خویش تلاش نماید، برای این كه این گونه مسائل باعث فراموشی یاد خداوند و غافل شدن او از هدف اصلی و نهایی اش نشود، لازم است در هر روز چندین مرتبه با خدای خویش و مبدأ فیض، ارتباط برقرار نماید و این برقراری ارتباط در قالب نماز خواندن صورت می‌گیرد. تكرار تلقین الوهیت الهی و عبودیت خود است.
اگر سؤال شما این بود كه چرا تنها 5 بار باید نماز بخوانیم، شاید سؤال شما توجیه بیشتری داشت.
در روایات است كه روزی یكی از پیامبران الهی از كنار ساحل دریایی می گذشت. عابدی را دید كه مشغول عبادت است، و دانست كه او همیشه در همین جا ساكن است بدون سرپناه و منزلی. از او پرسید درا برای خود منزلی تهیه نمی كنی و زندگی عادی نداری؟ آن عابد گفت: مدتها پیش پیامبری از اینجا گذشت و به من خبر داد كه عمر تو بیش از هفتصد سال نیست. من هم دیدم كه هفتصد سال زمان زیادی نیست كه لازم باشد برای آن تداركی دیده شود. پیامبر خدا به او گفت در آخرالزمان وقتی می شود كه عمر مردمان از صد سال كمتر است و برای خود خانه هایی از سنگ و آهن می سازند!
عابد گفت: اگر عمر من در آن حد بود، همه را به سجده ای تمام می كردم.(نقل به مضمون)
این حكایت را برای این گفتیم كه یادآور شویم كه اهل عبادت می خواهند همیشه را به عبادت سركنند؛ چرا كه آن را برای خود مفید و سودمند می بینند.
برای مطالعه بیشتر در زمینه نماز و اسرار معنوی آن، می‌توانید به كتاب "آداب نماز"، از امام خمینی(ره‌) مراجعه نمائید.
پیروز باشید.
مشاوره مذهبی ـ قم.