• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 3062

پرسش

چگونه خدا بوجود آمده .مگر هر چیز آفریننده ای ندارد؟چرا انسان بوجود آمده است؟

پاسخ

1) این توهم از آنجا ناشی شده است كه گمان رفته مفاد اصل علیت اینست كه " هر موجودی احتیاج به علت دارد" و بر این اساس، اشكال شده كه باید برای خدا هم علتی باشد! در حالیكه موضوع اصل علیت "موجود" بطور مطلق نیست، بلكه موضوع آن " ممكن الوجود" و " معلول" است. به دیگر سخن: هر موجود وابسته و نیازمندی محتاج به علت است نه هر موجودی. بنابراین اصولا این سوال كه "خدا را چه كسی آفریده است؟" سوالی نادرست است چرا كه خداوند موجود غنی، مستقل و واجب الوجود است و ملاك احتیاج به علت در او متصور نیست.
2) در مورد سؤال از فلسفه خلقت انسان باید گفت: خلقت فعل خداوند است، و از آنجا كه خداوند صاحب اراده است و هر آن چه بخواهد انجام می دهد، طبیعی است كه این مسئله را می بایست از خود خداوند سؤال كرد. و اگر معارف بشری ـ مثل فلسفه ـ به مطلبی نائل شود، ارزش آن تا آنجاست كه بتواند اراده خداوند را كشف كند.
علی أی حال، خداوند در حدیثی قدسی می فرماید: «كنت كنزا مخفیا فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لأعرف.»[گنج مخفی ای بودم، دوست داشتم كه شناخته شوم، پس خلق را آفریدم تا شناخته شوم]
گر چه این حدیث سند قابل اعتمادی ندارد، ولی شاید مراد از آن این باشد كه اقتضای ذاتی و لازمه فیاضیت و فاعلیت تام الهی آن است كه موجود قابلی بیافریند تا علت فاعلی(خدا) محل خود را برای تجلی بیابد و اثر ببخشد.(توضیح آن كه تحقق هر امری محتاج دو علت فاعلی و قابلی با هم است.)
این اقتضا ادامه می یابد تا خلقت موجودات ذی شعور. با خلقت این موجودات مسئله معرفت مخلوق به خالق نیز مطرح می شود؛
بعضی از آیات قرآن هدف از آفرینش را معرفت الهی برشمرده است. (طلاق/12)
و البته از آنجا كه معرفت به خالق مستلزم عبودیت نسبت به اوست، طبیعی است كه پس از خلقت بندگی ـاطاعت و عبودیت خواهد آمد. همانی كه خداوند در آیه شریفه فرمود: «ما خلقت الجن و الإنس إلا لیعبدون»(الذاریات/56)
شاید همین است كه انسان اشرف مخلوقات است، چون عبادت از روی معرفت و اختیار از او سر می زند.
عبادت، در اینجا به معنای تسلیم فرمان خدا بودن با معرفت و اختیار است. و البته باید دانست كه عبادت، در عین حال، زمینه ساز رشد و تكامل روح و جان انسان نیز است.
قرآن مجید می فرماید: هدف از آفرینش انسان آزمایش حسن عمل اوست. (هود/7)
یك مطلب قابل توجه است و آن این كه خداوند از خلقت انسان, خود سودی نمی برد, بلكه در صدد تكامل بخشیدن به اوست, همچنانكه در مورد بقیه موجودات هم به حسب قابلتشان چنین است.
مولوی می گوید:
من نكردم خلق تا سودی كنم
بلكه تا بر بندگان جودی كنم
این شعر مضمون روایت قدسی است كه فرمود:
«یقول الله عزوجل انما خلقت الخلق لیربحوا علی و لم اخلقهم لاربح علیهم.»
نكته ای نیز در پایان مفید به نظر می رسد، و آن این كه آنچه بر بنده اهمیت دارد عبودیت الهی است. به هر ترتیب ما خلق شده ایم و به عاقبت سعادت آمیز و یا شقاوت آلودی كه در آینده خواهیم داشت، به توسط رسولان الهی آگاهی یافته ایم؛ پس همه تلاشمان باید تحصیل این سعادت و دوری از آن شقاوت باشد. و در معرفت نیز آن چیزی مفید است كه در این راه به كار آید.
موفق و موید باشید.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : دوشنبه 19/12/1381 | پاسخ : دوشنبه 19/12/1381 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 103 بار

تگ ها :

UserName