• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 30095

پرسش

بسمه تعالی
ضمن عرض سلام خسته نباشید به شما برادران زحمتكش و دوست داشتنی و باایمان تبیان .
خیلی از اوقات جهت جلوگیری از بروز مسائل خانوادگی مجبور هستم راست نگویم و سعی خودم بیشتر برای همین است كه حتی الامكان راست نگویم . لیكن متاسفانه اغلب اوقات مجبور میشوم پا را فراتر گذاشته و دروغ بگویم. باور بفرمایید خیلی سعی میكنم این كار را نكنم ولی نمیشود . بعنوان مثال وقتی به خانه میآیم خانمم آنقدر گیر میدهد كه خوب! صبح تاحالا چكار كردی ؟ كجارفتی ؟ كجابودی؟ وخلاصه بیچاره ام میكند. بارها به او گفته ام از این نحوه سوال و جواب و گیردادن متنفرم . خودم هم چون به ایشان اعتماد كامل دارم تمام سعی خود را برآن داشته و دارم كه آنگونه رفتاركنم كه خودم از ایشان درقبال خودم توقع دارم (ازهرچیزوهركار سوال نكنم) لیكن تاثیری نداشته است.كافی است یكروز بفهمد كه بعنوان مثال به مادرم سرزده ام و اتفاقآ آنروز خسته هم باشم یا برای خواهرم دنبال كاری رفته ام ویا ازاین قبیل بهمین جهت خیلی وقتها دروغ میگویم وچه بسا یك دروغ باعث چند دروغ دیگر میشود . لیكن زندگی روبراه است تا وقتی كه بااین روش پیش بروم و ایشان را در یك دنیای دیگر كه در ذهن خود دارد آرام نگهدارم . میخواستم بدانم این دروغها ازنظر شرعی چه صورتی دارد ؟ میتوانم ادامه بدهم یاخیر؟
از اطاله مطب معذرت میخواهم .
التماس دعا

پاسخ

با سلام و عرض تحیت.
این دروغ های شما از لحاظ شرعی اشكال دارد، و حتی برای پابرجایی نظام خانواده هم باید از آن پرهیز كنید، و راه دیگری در پیش گیرید.
اما بطور كلی یك معیار دست شما می دهیم؛ عناوین و افعال اخلاقی در یكی از سه قسم ذیل جای می گیرند:
الف) بعضی عناوین همیشه و در هر حال نیكند ـ یعنی مطلقاً خوبند و نباید ترك شوند؛ مثلا عدالت در هر شرائط و هر زمانی، و بر هر كسی و برای هر چیزی خوب است، و تخلف از آن قبح دارد.
ب) بعضی عناوین دارای مقتضی حُسن هستند، ولی احیانا ممكن است در شرائطی حسن خود را از دست بدهند؛ یعنی اگر مانعی پیش نیاید، خود فی نفسه اقتضاء حُسن و كمال را دارد، و باید انجام شود. مثلا همین راستگویی كه به طور عادی و غالبی اقتضاء حُسن و خوبی دارد، مگر مانعی پیش آید. البته آن مانع باید چیزی باشد كه زشتی ارتكاب آن، از زشتی دروغگویی بیشتر باشد. برای مثال اگر راستگویی موجب قتل یك فرد بی گناه شود، قتل فرد بی گناه در این جا مانع است، و قبح آن از قبح یك دروغ بیشتر می باشد ـ یعنی قتل نفس امری است كه اهتمام در جلوگ یری از آن بیشتر از زشتی دروغ است. در این جور جاها راستگویی حُسن ندارد، بلكه قبیح و حرام است؛ یا بالعكس دروغگویی مقتضی قبح و زشتی است، ولی اگر مانعی رخ داد كه ارتكاب آن مصلحت و خوبی ای بیشتر از راستگویی داشت، در آن صورت دروغگویی قبح ندارد؛ مثلاً برای حل خصومتی كه ثمره آبروئی یا مالی و جانی قابل توجهی دارد، می شود دروغ گفت؛ البته اگر راه منحصر بر این دروغ باشد.
ظاهراً نمونه های شما جزء هیچ كدام نیست و بهتر است زن خود را متوجه كنید. باز می دانید كه كشف دروغهای شما ـ كه بسیار طبیعی در دراز مدت كشف می شوند ـ مضرات بسیار بیشتری دارد و دردسرهای بیشتری درست خواهد كرد.
ج) نوع سوم افعال ما آن چیزی است كه فی نفسه نه مقتضی حُسن است و نه قبح، و بسته به شرائط و افراد و زمان و مكان تحت یك عنوان قرار دارد. مثل حرف زدن، كه فی نفسه نه خوب است و نه بد، اما حرف زدن به قصد خیرخواهی دیگری خوب است، و حرف زدن برای اذیت دیگری بد می باشد.
با التماس دعا.
مشاوره مذهبی ـ قم.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : جمعه 25/7/1382 | پاسخ : جمعه 2/8/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 67 بار

تگ ها :

UserName