کد:
2631
پرسش
نظر اسلام در مورد مجازات اعدام چیست؟ وبرای چه جرائمی اعدام در نظر گرفته است؟ آیا اعدام یك مجازات بدوی و خشن نیست؟
پاسخ
به نظر اسلام كسی كه عمداً حق حیات مادی و معنوی انسان یا انسانهای دیگر را سلب میكند، باید متقابلاً حق حیات از او گرفته شود. و اجمالاً میتوان گفت مراد از سلب حق حیات مادی قتل است، كما این كه مراد از سلب حق حیات معنوی ایجاد ناامنی عمومی در زمینههای اعتقادی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است.
برای همین هم مجازات قتل قصاص است، و مجازات جرائمی مثل راهزنی، جنگ مسلحانه، ایجاد وحشت عمومی، ارتداد از روی دشمنی با دین و دینداران، زنای شخص دارای همسر، با شرائط خاص آن اعدام است.
اما سؤال اخیر شما مبنی بر بدوی بودن مجازات اعدام:
قبل از هر چیزی باید دانست كه مجازات اعدام در همه جوامع بوده و هست. در امریكا، انگلیس، روسیه، ایتالیا، فرانسه، چین و … هنوز مجازات اعدام وجود دارد. این حكایت از آن دارد كه همه اذعان دارند كه ایجاد امنیت برای جامعه نسبت به جرائم بزرگ بدون مجازاتی مثل اعدام حاصل نمیشود، و مجازاتهای سبكتر حالت بازدارندگی لازم را ندارند.
حال اختلاف میان جوامع مختلف در چیست كه بعضی در مواردی حكم به اعدام را لازم میدانند و بعضی در موارد دیگر؟
شاید اختلاف نظر موجود به درجه اهتمامی بستگی دارد كه جوامع مختلف در ریشهكن كردن یك جرم از جامعه دارند. شاید این اختلاف ناشی از تفاوت جوامع در بزرگ و كوچك دانستن یك جرم است.
حاصل كلام این كه نیاز به مجازات اعدام امری است كه مورد توافق همه انسانها و جوامع میباشد، و اختلافی كه هست در حدود و ثغور موارد آن است.
با این تصویر نمیتوان مجازات اعدام را ـ به خودی خود ـ بدوی دانست، بلكه میبایست به سراغ بحثهای مقدماتی مجازات اعدام ـ و به عبارتی مبانی وضع این مجازات ـ رفت، و درباره آن به تحقیق نشست.
اعدام كردن و جان انسان را گرفتن قطعاً ناراحت كننده است و وجدان انسان را جریحه دار میكند، ولی آیا هنگامی كه ضرورت حفظ كیان جامعه متوقف بر آن باشد وحشیانه است؟!
در جنگ با متجاوز به میهن نیز كشتن هست، ولی آیا وحشیانه است؟!
بیائید یك مورد از مواردی كه در آن اسلام حكم اعدام وضع كرده است را بررسی كنیم، كه از قضا مورد سؤال بسیاری نیز هست.
اسلام زن یا مردی را كه ازدواج كردهاند و مرتكب زنا میشوند ـ در صورتی كه امكان ارضای نیازهای آنان وجود داشته باشد ـ مستحق مرگ میداند. بیائید این حكم را مورد بررسی قرار دهیم.
شكی نیست كه عمل خیانت به همسر ـ مثل هر خیانت دیگر ـ جرمی اخلاقی است، و همه جوامع به آن اذعان دارند. اهمیت ویژه خیانت به همسر در آن است كه نظام خانواده نیز با آن متزلزل میشود. اسلام این خیانت را از جرائم بزرگ تلقی میكند و بسیاری از جوامع آن را به دید یك جرم شایع اخلاقی مینگرند، و به تبع آن امروزه فغان و فریاد دارند كه نظام خانواده در حال فروپاشی است.
طبیعی است كه جوامع مختلف به حسب میزان اهتمامی كه برای حفظ كیان خانواده دارند، در برابر این معضل اجتماعی، به شكل متفاوتی موضع بگیرند.
سؤال این است كه آیا اهمیت جدی برای نظام خانواده قائل بودن ـ كه فی الجمله ارزش آن مورد قبول همه عقلای عالم است ـ به نحوی كه عوامل فروپاشی آن از مصادیق ناامنی عام اجتماعی شمرده شود، امری بدوی و وحشیانه است؟! به راحتی می توان گفت: اگر بپذیریم كه اهتمام به نظام خانواده امری ضروری است، نمیتوان مجازات اعدام را برای آن وحشیانه دانست.
به مثالی توجه كنید. اگر شما به تصفیه خانه آب شهری وارد شدید و دیدید شخصی در حال مسموم مردن آب شهر است، برای ممانعت او از این كار تا چه حد برای خود حق قائلید؟ آیا به خود اجازه می دهید او را با هر وسیله ممكن از این كار بازدارید، حتی اگر به كشتن او باشد؟ یا این عمل را وحشیانه تلقی خواهید كرد؟ به نظر می رسد همه بر این واقعیت اد=ذعان دارند كه حتی كشتن چنین شخصی، نه تنها وحشیانه نیست، بلكه رفتاری انسانی است. چرا؟ چون كه اهمیتی كه حفظ جان خیل انبوه مردم شهر دارد بر جان مجرمی مثل این می چربد.
حال سؤال این است كه حفظ و حمایت از حیثیت اجتماعی خانواده و كاری برای حذف مطلق جنایت تزلزل آن باز هم وحشیانه است؟! حداقل می توان گفت: مسئله جای تأمل بیشتر دارد. و جواب نهایی آن را می بایست در بررسی معیارهای شناخت حقوق انسانی جستجو كرد؟
همه نمونهها و موارد حكم اعدام در اسلام ـ كه مورد مناقشه بعضی واقع شده است ـ اگر به همین نحو بررسی شود ـ یعنی ریشهها و مبانی حكم مورد كنكاش قرار گیرد ـ نتیجهای كه اتخاذ میشود همان نتیجه بالاست.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
يکشنبه 11/12/1381
| پاسخ :
يکشنبه 11/12/1381
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
508 بار