کد:
22665
پرسش
با سلام
با تشكر از زحمات مجموعه پر تلاش سایت تبیان
اینجانب از طرف فردی تعدادی سوال دارم كه به درخواست من قرار شد این سوالات را با سایت تبیان در میان بگذارم ونتیجه را به او بگویم امیدوارم مرا یاری دهید
1-برای چه به این دنیا امد ه ایم
2-چرا باید عبادت كنیم بطور نمونه چرا بایستی نماز بخوانیم خدا كه نیازی به نماز خواند ن ما ندارد
3-روایتی است كه می گوید نماز نور چشم است یعنی چه كاملا توضیح دهید
4-نماز نخواندن چه عواقبی دارد روایاتی در این مورد وجود دارد
5-ایا نفرین یا دعای كسی سبب به تعجیل و یا تاخیر افتاد ن مرگ كسی میشود یا اینكه بطور كلی چه كارهایی انجام بدهیم یا انجام ندهیم سبب طول عمر یا كوتاهی ان میشود
6-میگویند خداوند قبل از اینكه انسانی را بیا فریند می داند كه او چه كاره است ویا بطور كلی چه شخصیتی است پس چرا انسانهای پست وفرو مایه را می افریند
یعنی مانند شمر- صدام- بوش -ا...
7-ایا دروغگویی درمانی دارد اگر بله درمان ان چیست
8-می گویند غیبت گناه است از طرفی این صحبت وجود دارد كه انسان بایستی با دیگران درد دل كند و خودش را تخلیه كند تا عقده ای به وجود نیاید
حالا اگر انسان از كسی ناراحتی دارد كه به خود او نمی تواند بگوید اگر در این مورد با كسی درد دل كند چه حكمی دارد
9-در مورد جبرو اختیار توضیح دهید وكتاب معرفی كنید
درانتها باز هم تشكر می كنم ویك در خواست عاجزانه دارم
كه اگر می شود در مورد هر سوال كه پر سیده شده كتاب مقاله ویا هر مرجع كه به پاسخ سوالات كمك میكند معرفی كنید چون ما می خواهیم بصورت یك تحقیق
برای خودمان موضوع را حل كنیم و از نظر استدلالی توانایی پیدا كنیم
درضمن این سوال بایستی در قسمت مذهبی پرسیده می شد ولی انجا نشد ببخشید
پاسخ
با عرض سلام و تحیت.
دوست گرامی!
ضمن قدردانی از محبت شما به سؤالات جنابعالی به ترتیب عنوان شده در نامه شما پاسخ می گوئیم.
1ـ علاوه بر مطالب و منابعی كه در زیر معرفی شده است، تذكر یك نكته مفید به نظر می رسد و آن اینكه آن چه برای بنده اهمیت دارد عبودیت الهی است. به هر ترتیب ما خلق شده ایم و به عاقبت سعادت آمیز و یا شقاوت آلودی كه در آینده امكان وقوع خوهد داشت، به توسط رسولان الهی صادق آگاهی یافته ایم، پس همه تلاشمان باید تحصیل این سعادت و دوری از آن شقاوت باشد، و در معرفت نیز آن چیزی مفید است كه در این راه به كارآید. به تعبیر دیگر ما باید نسبت به مسائل نظری و فكری دید كاركردگرایانه داشته باشیم، و وارد مباحث نظری كه در زندگی دنیوی و اخروی ما تأثیر مثبت ندارند، نشویم و به بحث های مفید و مؤثر بپردازیم.
البته برای جوابگوئی در برابر اشكال تراشی ها و إلقاء شبهه و تردید همیشه باید آماده باشیم، ولی در عین حال اصالت چندانی برای پرداختن به این گونه مسائل بعضاً بی فایده و یا اساساً حل نشدنی ـ مثل بحث ماهیت "قضا و قدر" كه ائمه معصومین(ع) صریحاً از آن نهی كرده اند ـ قائل نباشیم.
"مشكل عشق نه در حوصله دانش ماست
حل این نكته بدین فكر خطا نتوان كرد"
برای بررسی موضوع خلقت و فلسفه آن می توانید به پاسخ كد 8228 در بخش مشاوره مذهبی، منوی پرسش و پاسخ سایت تبیان مراجعه كنید.
به علاوه منابعی مانند تفسیرالمیزان، علامه طباطبائی، تفسیر آیه 56 سوره ذاریات "و ما خلقت الجن و إلانس إلا لیعبدون"، و یا"تفسیر نمونه"، آیةالله مكارم، ج27، ص389، و "راز آفرینش"، محمد تقی جعفری هم قابل استفاده است.
2ـ در مورد این سؤال كتاب "پرتوی از اسرار نماز"، تألیف محسن قرائتی مفید است. ضمناً می توانید به پاسخ كدهای 8073 و 17844 در بخش مشاوره مذهبی، منوی پرسش و پاسخ سایت تبیان مراجعه فرمائید.
3ـ منظور پیامبر(ص) از تعبیر " نماز، نور چشم من است" آن است كه نماز كار مورد علاقه من است، زیرا معمولا اگر كسی به چیزی یا فردی علاقه داشته باشد، گویا از دیدن او چشمش روشن می شود. به طور مثال حافظ برای فرزند خود تعبیر به "قرةالعین" یعنی نور چشم كرده است.
"قرةالعین من آن میوه دل یادش باد
كه خود آسان بشد و كار مرا مشكل كرد"
4ـ نماز وسیله ارتباطی بین انسان و خداست و اگر این ارتباط قطع شود، در واقع ارتباط انسان با واقعیت خودش قطع می شود و باعث محروم شدن از الطاف الهی به دلیل انقطاع از ارتباط با او می گردد. نماز اصلی ترین تكلیف عبادی در تمام ادیان است، و ترك كننده آن دچار كسالت روحی و خلأ معنوی می شود كه هیچ چیز جبران كننده آن نخواهد بود.
«ومن أعرض عن ذكری فإنّ له معیشةً ضنكا و نحشره یوم القیامة أعمی» یعنی هر كس از یاد من اعراض كند، همانا در دنیا معیشتش تنگ می شود، و روز قیامت نابینا محشور می گردد.(طه/124)
«ما سلككم فی سقر قالوا لم نك می المصلّین» یعنی از اهل جهنم سؤال می شود: چه چیز شما را در جهنم وارد كرد، گفتند: از نمازگزاران نبودیم.(قمر/42)
روایات بسیار هشداردهنده ای در مورد"ترك نماز" وجود دارد كه به بعضی اشاره می كنیم:
الف ـ پیامبر(ص) در جائی فرمودند: "چیزی كه مسلمان را كافر می كند ترك نماز بصورت عمدی است..."(وسائل الشیعه، ج3، ص29)
ب ـ "نیست فاصله بین ایمان و كفر، مگر ترك نماز."(همان منبع)
ج ـ "اول چیزی كه در روز قیامت به آن رسیدگی می شود نماز است، اگر پذیرفته شد سایر اعمال پذیرفته می شود، و اگر قبول نشد، سائر اعمال هم قبول نمی شود."(بحارالانوار، ج18، ص52)
د ـ "به شفاعت ما اهلبیت نمی رسد كسی كه نماز را سبك بشمارد."(فروع كافی، ج3، ص271)
همان طور كه ملاحظه شد، نه تنها در مورد ترك نماز شدیداً هشدار داده شده است، بلكه حتی "سبك شمردن" و "بی توجهی در نماز" هم امری خطیر تلقی شده است.
برای اطلاع بیشتر می توانید به كتاب "گناهان كبیره"، تألیف مرحوم دستغیب، و "میزان الحكمة"، ج5، بخش "صلاة"، و كتاب "پرتوی از اسرار نماز"، تألیف محسن قرائتی رجوع كنید.
5ـ مسئله ای كه در روایات بیشتر به آن تصریح شده است این است كه "صله رحم" و "قطع رحم" به ترتیب موجب افزایش عمر و كاهش عمر می گردد.
امام صادق(ع) به یكی از اصحاب می فرمایند كه چه كرده ای كه عمرت زیاد شده است؟ گفت در جوانی، كارگر بودم و مزدم پنج درهم بود، اجرت خود را به دائی ام می دادم…
در جائی امام كاظم(ع) به یعقوب مغربی می فرماید:"… پس مرگ تو بواسطه این كه به عمه ات صله و احسان نمودی، تا بیست(سال یا ماه) تأخیر افتاد.
دو روایت فوق از كتاب گناهان كبیره، ج1، ص146 است كه از جلد 16 بحارالانوار، ص29و28 آورده است.
عوامل دیگری نیز باعث ازدیاد عمر می گردد، مانند حسن نیت، برخورد خوب، بالاخص با خانواده و پدر و مادر، نیكوكاری، زیارت قبر امام حسین(ع)، و همچنین كارهایی مانند نظافت و سحرخیزی و راه رفتن یكنواخت و لباس سبك پوشیدن و با زنان كم خلوت كردن(میزان الحكمة، ج6، باب عُمر)
بطور كلی هم داریم كه بسیاری از مرگها بواسطه گناهان است و بسیاری از ماندن ها هم به دلیل خوبی كردن است(میزان الحكمة، ج1، باب أجل)
حضرت امیرالمؤمنین(ع) در خطبه ای فرمودند: به خداوند پناه می برم از گناهانی كه نیستی را نزدیك می كند. سؤال كننده می پرسد: آیا گناهانی است كه فناء را نزدیك كند؟ فرمودند: بلی، قطع رحم.(كافی، ج2، ص260)
در بعضی از روایات "ظلم" از مواردی است كه ظالم را ریشه كن می كند و او را هلاك می نماید و عمر را كوتاه می كند.(میزان الحكمة، ج5، باب ظلم)
6ـ این سؤال شما را می توان در مورد همه بدیها و شرور ـ مثل وجود شیطان و مصیبت و … ـ بسط داد. عمدتاً ابتلائات و مشكلات ـ از جمله وجود افراد شرور ـ برای آزمایش انسانها و تطهیر و تكامل آنها است. اگر همه خوب بودند، دیگر خوب بودن افراد صالح امتیازی محسوب نمی شد و پاداش و مجازات معنا نداشت. از طرفی علم خداوندی مانع اراده و تختیار افراد نیست، هر كسی مختار است كه خوب یا بد باشد. در این رابطه می توانید به كتاب های سودمند "عدل الهی" و "انسان و سرنوشت" مرحوم مطهری نگاهی داشته باشید. اگر بعد از مطالعه باز هم سؤالی بود ما در خدمتگذاری حاضریم.
7ـ مسلم است كه هر نقیصه اخلاقی، درمان دارد؛ ولی وقتی به صورت عات درمی آید، كمی مشكل است، و از موارد جهاد با نفس محسوب می شود و با كنترل خود به تدریج می توان به مهار آن پرداخت.
"العلم بالتعلّم و الحلم بالتحلّم" یعنی علم با آموختن به دست می آید و بردباری، با خود را به بردباری واداشتن تحصیل می گردد.
هرگاه انسان به روانكاوی خود بپردازد متوجه می شود كه علت دروغ گفتن، یا ترس است و یا حرص و طمع؛ و آدم شجاع و قانع نباید به این عمل با آن ریشه ها و علت های زشت تر از خود بپردازد. مگر مسلمان واقعی به غیر از خدا از كسی می ترسد، و به غیر از او امید نیاز دارد!؟ بالاخص باید به این نكته توجه كنیم كه عواقب دروغ واقعاً مصیبت بار است؛ بطوری كه طبق روایات موجب از بین رفتن ایمان می شود و درجه زشتی آن از شراب خواری هم بیشتر است.
برای بررسی بیشتر می توانید به"معراج السعادة"، ملا احمد نراقی، و "گناهان كبیره"، شهید دستغیب، ج1 و "چهل حدیث" امام خمینی(ره) مراجعه نمائید.
8ـ چه بسا این عقده ها واهی باشد و آدمی پس از چندی متوجه شود كه غیبت شده آدم خوبی بوده و ما بیهوده درصدد خراب كردن او بوده ایم؛ بعلاوه غیبت به عنوان یك روش مخرب معرفی شده است كه اگر معمول شود دامن همه را می گیرد، و همه را بی حیثیّت و با هم دشمن می كند.
خیلی اوقات آدم می تواند اگر عیبی در كسی هست، با صراحت به وی بگوید و عقده هایش را هم در دل خود نگه ندارد. اساساً دل را باید از كینه خالی كرده و حتی برای بدخواهان قابل هدایت، دعا و استغار نمود تا ریشه های عقده از میان برود.
"وفا كنیم و ملامت كشیم و خوش باشیم
كه در طریقت ما كافری است رنجیدن"
اگر هم خیلی ناراحت هستیم و واقعاً طرف مستحق هر بدی است، می توان او را به خداوند حواله كرد كه خدا از همه در گرفتن انتقام و انجام مجازات و عذاب تواناتر است. حتی خوب است كه در تنهایی با خدا صحبت كنید و به او همه آنچه از آن رنجیده ایم را بگوییم، و از او تسلی خاطر طلب كنیم.
البته مواردی هم هست كه غیبت جائزاست، مثل غیبت مظلوم نسبت به ظالم و ... كه برای تحقیق بیشتر پیرامون مسئله موارد جواز غیبت می توانید به كتاب های "معراج السعادة"، مرحوم فاضل نراقی و "چهل حدیث"، مرحوم امام خمینی مراجعه كنید.
9ـ برای این قسمت اولاً می توانید به پاسخ كد 10727 در بخش مشاوره مذهبی، منوی پرسش و پاسخ سایت تبیان مراجعه فرمائید.
ثانیاً كتابهای "انسان و سرنوشت" مرحوم مطهری و"جبر و اختیار"، تألیف مرحوم علامه محمدتقی جعفری و "تحقیقی فلسفی ـ كلامی در قضا و قدر"، تألیف عزیزالله سالاری، تهران، مؤسسه نشرجهاد در این زمینه مناسب است.
در پایان یادآور می شویم كه در صورت نیاز به همفكری در آینده، می توانید متعاقباً با ما در تماس باشید.
كامروا باشید.
مشاوره مذهبی ـ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
جمعه 14/6/1382
| پاسخ :
شنبه 1/9/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
92 بار