• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 21914

پرسش

سلام.لطفا راجع به اصل ولایت فقیه و رهبری از دیدگاه قرآن و احادیث و میزان اطاعت از رهبری توضیح كاملی دهید

پاسخ

با سلام و تحیت!
ما در دو مرحله به سؤال شما می پردازیم:
الف) در مرحله اول به ادله عقلی ولایت فقیه می پردازیم. در این مرحله سعی كرده ایم حتی المقدور وارد بحثهای فنی مسئله نشویم تا برای همگان قابل فهم و درك باشد.
برای اداره هر جامعه، به طور مشخص، چهار مرحله تقنین(قانونگذاری)، تفسیر، تطبیق و اجرا لازم است. این ضرورت اختصاصی به جامعه اسلامی ندارد، و در همه جوامع وجود دارد.
1ـ مرحله تقنین: شاید كسی گمان كند در جامعه اسلامی نیازی به قانونگذاری وجود ندارد، چرا كه قانون الهی(فقه) همه نیازهای قانونی را برآورده كرده و تنها چیزی كه باقی می ماند فهم و اجرای آن است.
ولی باید گفت: درست است كه بسیاری از احكام و بایدهای عملی در جامعه اسلامی به شكل خاص در فقه اسلامی آمده است، ولی تشریعات فقهی خداوند همگی به یك شكل نیستند. به طور مشخص می توان گفت خداوند سه نوع تشریع دارد.
در بعض تشریعات به طور مشخص راه را معین كرده است، به نحوی كه هیچ ابهامی در باره وظیفه انسانها باقی نیست(احكام خاص). مثلا آنجا كه می فرماید اولاد در ارث بردن بر برادران و خواهران مقدمند، ابهامی در عمل برای مكلف وجود ندارد.
در نوع دوم از تشریعات الهی تنها هنجار و مسیر كلی تعیین شده، و تطبیق و اعمال آن روش بر عهده مكلفین گذارده شده است. مثلا گفته است كه نظم را رعایت كنید؛ اما آیا در عبور و مرور نظم با حركت در دست راست خیابان باشد یا چپ، امری است كه احتیاج به بررسی و سپس جعل قانون دارد.
نوع سوم قانون الهی بیان ارزشهای لازم الاجرا است. در این نوع قوانین الهی می بایست اولا، با شناخت شرائط زمان و مكان راه وصل به آن ارزش را شناخت و پس از آن با برنامه ریزی قانونی آن را عملی كرد. آن بررسی و این برنامه ریزی خود مراحلی از قانونگذاری را احتیاج دارد. مثلا در اسلام فقر و اختلاف شدید طبقاتی اجتماعی امری نامطلوب اعلام شده است. حال چگونه می توان فقر را برطرف كرد، و عدالت اجتماعی را برپا داشت، خود برنامه ریزی گسترده اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی می طلبد.
محصل كلام در این بخش آن كه نظام اجتماعی اسلام برای برآورده كردن خواست الهی، فی الجمله، احتیاج به تقنین دارد.
2ـ مرحله تفسیر: قوانینی كه خداى متعال براى اداره جامعه احكامى نازل فـرمـوده، به هر یك انواع سه گانه فوق الذكر، در بسیارى از موارد نیاز به شخصى دارد كه آنها را تفسیر و تبیین كند. طبیعی است كه ممكن است برداشتها و قرائتهای مختلفی از یك متن قانونی بشود، همانطور كه تـمام قوانین دنیا چنین اند. علت این نیاز شاید به ویژگى ها و نارسایى هاى زبان بازگردد.
3ـ مرحله تطبیق: افـزون بر آن چه گذشت، تطبیق احكام بر مصادیق و موارد آن نیز گاه با ابهامات و اختلافاتی مواجه است. مثل اینكه آیـا فلان حادثه خاص، مصداقى از این قانون است، و یا مصداقى از قانون دیگر؟ این امر مشكل دیگرى در راه اعمال و اجراى قانون است كه در تمام قوانین دنیا وجود دارد.
4ـ مرحله اجرا: پس از تفسیر قانون و تعیین مصداق آن، نوبت به اجرا مى رسد. هـر قـانـون اجتماعی نیاز به مجرى خاصی دارد. والا هواها و هوسها موجب آن می شود كه بسیاری از احكام به بوته فراموشی و اهمال سپرده شوند. مجری ضامن عمل آحاد مردم و مسئولین به قانون است.
پس از ذكر این مقدمه باید دانست كه براى اداره یك جامعه بر اساس احكام و قوانینى اسلام ـ بلكه هر قانونی ـ باید فرد یا افرادى باشند كه بتوانند این چهار مسئولیت را به عهده بگیرند.
شـایسته ترین فرد براى اجراى احكام و قوانین اسلام كسى اسـت كه در همه این مسئولیتها بدون خطا باشد. به عبارت دیگر، بهترین قانون شناس، بهترین مفسر و بهترین مجرى كسی است كه هیچ انگیزه اى براى تخلف نداشته باشد و هیچ اشتباهى در فهم و تفسیر و اجراى قانون براى او پیش نیاید.
در فرهنگ ما، چنین خصوصیتى، عصمت نام دارد؛ و لذا با وجود معصوم(ع) او بر تمام افراد دیگر - به حكم عقل - براى عهده دار شدن این مسئولیتها اولویت دارد.
در جـوامـع بزرگ كه یك شخص نمى تواند اداره تمام امور را به عهده بگیرد، چنین فردى باید در راس هرم قدرت باشد و تمامى مدیران باید با نظارت و ولایت او امور را به عهده گیرند و به انجام رسانند. بـرترین مصداق معصوم، رسول اكرم صلى اللّه علیه و آله است كه در عالیترین مراحل علم و عمل ایستاده و به اجماع و اتفاق نظر همه فرقه هاى اسلامى معصوم است. به عقیده ما شیعیان، پس از پیامبر اكرم(ص) امامان معصوم علیهم السلام قرار دارند كه داراى ویژگى عصمت اند. پس تا امامان معصوم باشند این ایده آل وجود دارد و نوبت به غیر آنان نمى رسد.
اما در زمان غیبت كـه عـملا چنین ایده آلى در میان ما نیست و نمى توانیم با او مرتبط باشیم تا از حكومتش بهره مند گـردیـم، چه باید كرد؟
در این زمینه آیات و روایاتى وجود دارد كه تكلیف ما را روشن مى كند، ولـى چـون مـا در این مرحله درصـدد بـیـان دلـیـل سـاده عقلى هستیم، فقط از خرد خوانندگان محترم كمك مـى گـیریم و مى پرسیم چه باید كرد ؟
بدون تردید اگر ایده آل را معصومان علیهم السلام بدانیم، عقل مى گوید: در عصر غیبت كسى باید در راس هرم قدرت باشد كه از هر جهت به امام معصوم شـبـیه تر است؛ یعنى در دین شناسى، تقوا و صلاحیت براى اجراى احكام و قوانین اسلام، بهترین باشد.
وقـتـى كه از یك سو، جامعه نمى تواند بدون حكومت باشد و از سوی دیگر، ما دسترسى به امام معصوم نداریم، باید به سراغ كسى برویم كه كمترین فاصله را با او دارد؛ كسى كه شناختش از اسلام، از دیگران بیشتر و عدالت و تـقـوایـش از هـمـه بالاتر و براى اجراى احكام و قوانین اسلام مناسبترین فرد باشد.
این صفات در ولى فقیه تجلى مى كند. در امـور دیگر نیز روش عموم عقلاء همین است كه ابتداء نزد متخصص ایده آل مى روند؛ لیكن اگر دسـتـرسـى بـه بـهترین ممكن نبود، به كسانى رجوع مى كنند كه در تخصص و ویژگیها به فرد ایده آل نزدیكتر باشند.
ولایـت فـقیه معنایى جز رجوع به اسلام شناس عادلى كه از دیگران به امام معصوم نزدیكتر است، ندارد. بنا بر این ولایت فقیه امتداد امامت و جانشینی امام عصر(عج) می باشد.
در انتها به دو نكته توجه كنیم.
1) فقیه جامع الشرائط، تنها در امری كه در آن تخصص دارد (دین شناسی) رأی قاطع می دهد، و در سایر امور ـ مسائل مربوط به موضوع شناسی ـ به كارشناسان همان فن رجوع خواهد كرد. او با درایتی كه دارد و بر اساس تعلیم الهی كه "شاورهم فی الامر" در این امور مشورت می كند. كما این كه مشورت با فقهای دیگر هم به عنوان یك ارزش اسلامی مطرح است. "أعقل الناس من جمع رأی أخیه الی رأیه."
كما این كه یكی از وظائف ولی فقیه ملاحظه ظرفیتها و توانائی های جامعه است. و بر اساس آن می بایست همیشه افكار عمومی و خواستهای عمومی را مدنظر و محط توجه قرار دهد.
2) مسئله "ولایت فقیه" به مفهومی كه گذشت، از دیدگاه برخى، امرى جدید در تاریخ اندیشه اسلامى است، كه قدمت آن كمتر از دو قرن مى باشد. آنها ادعا می كنند كه براى نخستن بار مرحوم ملاّ احمد نراقى، معروف به فاضل كاشانى، معاصر فتحعلى شاه قاجار، به ابتكار این مطلب پرداخته است. در ادامه همین ادّعا، علت طرح مسئله از سوى مرحوم نراقى حمایت و پشتیبانى از پادشاه وقت دانسته شده است!!
این در حالى است كه در فرهنگ شیعى نقش فقیه در اداره اجتماع اسلامی امرى مسلم و بى تردید بوده است.
مرحوم شیخ مفید كه از فقهاى بزرگ تاریخ شیعه در قرن چهارم و پنجم هجرى است، مطالبى در مورد ولایت فقیه دارد. از سخنان او در این زمینه بیش از هزار سال مى گذارد. بعد از شیخ مفید عالمان دیگر، یكى پس از دیگرى، در مورد ولایت فقیه و حدود اختیارات آن بحث كرده اند. از جمله آنها مى توان به شیخ ابوالصلاح حلبى(م: 447هـ)، ابن ادریس حلى(م: 598هـ)، محقق حلى(م: 676هـ)، محقق كركى(م، 940هـ)، مولى احمد مقدس اردبیلى(م: 990هـ)، جواد بن محمد حسینى عاملى(م: 1226هـ)، ملا احمد نراقى(م: 1245 هـ)، میر فتاح عبد الفتاح بن حسینى مراغى(م: 1266ـ 1274هـ)، شیخ محمد حسن نجفى، صاحب جواهر(م: 1266هـ)، شیخ مرتضى انصارى(م: 1281هـ)، حاج آقا رضا همدانى(م: 1322هـ)، سید محمد بحر العلوم(م: 1326هـ)، آیة الله بروجردى(م 1382هـ)، آیة الله شیخ مرتضى حائرى(م: 1362هـ. ش)، امام خمینى(م: 1368 هـ. ش) اشاره نمود.
ب) اما ولایت فقیه ـ همچنانكه بدان اشاره شد ـ در ادله نقلی و روایی مورد تأكید جدی است.
روایات متعددی در باره ولایت فقیه و رهبری به نقل از معصومین(علیهم السلام) در مجامیع روایی ذكر شده است كه ما در اینجا به چند مورد اكتفا می كنیم. قابل تذكر است كه هر چند ممكن است در سند یا دلالت بعضی از این روایات خدشه ای وارد شود، ولی مجموع روایات در نزد قائلین، مساله ولایت فقیه را اثبات می كند. روایات ضعیف السند هم نقش مؤید را دارند.
حدیث اول: در روایت مشهور به مقبوله عمر بن حنظله، از امام صادق(علیه السلام) سؤال می شود: آیا جایز است دو تن از شیعیان، در اختلافات از سلطان یا قضات (جور) حكم بخواهند؟ امام(ع) آنها را نهی كرده و دستور می دهند: بنگرید به فردی از خود شما كه حدیث ما را روایت نموده، در حلال و حرام ما نظر كرده و احكام ما را بشناسد، پس به حكم و قضاوت او رضایت دهید؛ زیرا كه من او را حاكم بر شما قرار داده ام. پس اگر او بر طبق نظر ما حكم نماید و مورد قبول قرار نگیرد، حتما به حكم الهی را استخفاف كرده و رد بر ما شده است. و كسی كه ما را رد كند، رد بر خداوند نموده، و این در حد شرك به خداوند است.(وسائل الشیعة، ج18، ص98)
حدیث دوم: در روایتی از امام عصر(عج) منقول است: «و أما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلی رواة أحادیثنا فإنهم حجتی علیكم و أنا حجة الله» یعنی در رخدادها به راویان احادیث ما مراجعه كنید؛ زیرا آنان حجت من بر شمایند و من حجت خداوندم. (وسائل الشیعة، ج18، ص101)
در این روایت امام عصر(عج) فقهاء را به عنوان مرجع تبیین احكام معرفی فرموده و اطاعت از آنان را واجب كرده است.
حدیث سوم: در روایتی امام صادق(ع) از رسول خدا(ص) نقل فرموده است: «الفقهاء امناء الرسل» یعنی فقیهان امین پیامبرانند.(اصول كافی، ج1، ص37)
حدیث چهارم: همچنین امام صادق (ع) از حضرت رسول(ص) نقل می فرمایند: «العلماء ورثة الانبیاء» یعنی عالمان دین وارث پیامبرانند.(اصول كافی، ج1،‌ ص32)
در این باره چندین روایت دیگر هم هست.
برای مطالعه بیشتر در این باره می توانید به منابع ذیل مراجعه نمایید:
1- كتاب ولایت فقیه، امام خمینی.
http://www.hawzah.net/Per/E/VeDefa.asp?URL=Start/VeStart.htm
2- پیشینه نظریه ولایت فقیه، دبیرخانه مجلس خبرگان.
http://www.nezam.org/persian/books/pishinehe_nazariyaye_welayate_faqih/index.htm
3- ولایت فقیه از دیدگاه شیخ انصارى و آیه الله خویى.
http://www.marashilibrary.com/ViewBookResearchIndex.asp?kelid=36&PPageNo=19&PMove=NoChange&SField=عنوان&OField=عنوان&SearchWord=&RecNo=20
4- ولایت فقیهان و عدالت، آیت اللّه جوادى آملى.
http://www.al-shia.com/html/far/books/rooz/velayat/index.htm
5- ولایت فقیه در حكومت اسلام(1)
http://www.marashilibrary.com/ViewBookResearchIndex.asp?kelid=121&PPageNo=19&PMove=NoChange&SField=عنوان&OField=عنوان&SearchWord=&RecNo=20
6- ولایت فقیه در حكومت اسلام(2)
http://www.marashilibrary.com/ViewBookResearchIndex.asp?kelid=122&PPageNo=19&PMove=NoChange&SField=عنوان&OField=عنوان&SearchWord=&RecNo=20
7- ولایت فقیه در حكومت اسلام(3)
http://www.marashilibrary.com/ViewBookResearchIndex.asp?kelid=123&PPageNo=19&PMove=NoChange&SField=عنوان&OField=عنوان&SearchWord=&RecNo=20
8- ولایت فقیه در حكومت اسلامی(4)
http://www.marashilibrary.com/ViewBookResearchIndex.asp?kelid=124&PPageNo=19&PMove=NoChange&SField=عنوان&OField=عنوان&SearchWord=&RecNo=20
9- مجموعه پرسش و پاسخ پیرامون ولایت فقیه.
http://old.tebyan.net/QAndA/Qamain.asp?URL=qa/html/qa/index.html
10- دراسات فی ولایة الفقیه، آیة الله منتظری. این كتاب به فارسی هم ترجمه شده است.
11- ولایت فقیه، آقای حبیب الله طاهری.
12- ولایت فقیه، آیت الله معرفت.
موفق و پیروز باشید.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : سه شنبه 11/6/1382 | پاسخ : چهارشنبه 12/6/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 118 بار

تگ ها :

UserName