• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 18797

پرسش

به نام خدا و سلام خدمت تمام عزیزان دست اندر كار تبیان انشاء الله خدا اجرتان دهد اینجانب چند سوال از محضر آیات عظام و دیگر عزیزانی كه پاسخگویی را در صلاحیت خود می دانند دارم ضمنا مرجع تقلید من حاج آقای لنكرانی هستند
1- اخیرا چالشی فكری مرا به فكر واداشته است.فرقه ای در غرب به نام رائیلیان عقیده ای را تبلیغ می كنند كه بر طبق آن فرستاده شدن پیامبران را از سوی موجودات فرا زمینی می دانند
موضوعی كه دركتاب --ارابه خدایان-- نوشته اریك فوندانیكن است نیز اشاره شده است. با توجه به این كه این موضوع نه ازطریق علم و نه فلسفه مادی و نه فلسه الهی قابل توجیه نیست و هیچ جیز را در این مورد نمیتوان ثابت كرد من استدلالی برای رد این پارادوكس می خواهم تنها فرض مسئله وجود خدای متعال است ادامه بر عهده شما....
2-به نظر من میسر و قمار شامل برد و باخت بازی هایی است كه بر پایه شانس و احتمال می باشند
اما در شطرنج حتی ثابت شده است كه شانس هیج اهمییتی ندارد .طبق تحقیق اینجانب شطرنج در زمان رسول الله و ائمه اطهار با پرتاب تاس(وجود احتمال در بازی و شانسی بودن) بوده است .پس امروز اصلا ندارد نباید قمار فرض شود
حال اگر فقط برای تقویت فكر باشد چه طور؟...
3- افراد وسواسی در مورد طهارت چگونه باید عمل كنند؟..
با تشكر از این كه وقت گرامیتان را در اختیار بنده گذاشتید
منتظر پاسخ شما عزیزان هستم...

پاسخ

با عرض سلام و تحیّت!
الف ـ در عصری كه برای اثبات بدیهیات، استدلال مطالبه می شود، پایه ریزی عقیده و مذهب بر مبنای تخیلات بی پایه، پسندیده نیست؛ انچه جناب اریك فوندانیكن گفته به عنوان یك افسانه زیبا است، ولی از نظر جایگاه علمی و منطقی قابل اعتنا نیست.
"یار بی پرده ازدر و دیوار در تجلی است یا اولی الابصار"
ب ـ تا آنجا كه از كتب تاریخی مانند تاریخ یعقوبی و مروج الذهب مسعودی استفاده می شود، شطرنج از ابتدای پیدایش تاكنون تغییر عمده ای نكرده است. تنها تحولی كه مورخین نیز به آن اشاره كرده اند تبدیل 6×6 به 8×8 صفحه شطرنج بوده است و آنچه شما بدان اشاره كرده اید كه این بازی ابتدا با تاس بوده است بیشتر به بازی نرد همانند است تا شطرنج؛ و اصولاً با وجود ناهمانندی مهره های شطرنج، استفاده از تاس مفهوم ندارد.
در اینجا به چند نكته توجه فرمایید:
1) از لحاظ فقهی هر آنچه با برد و باخت (شرط بندی) باشد، حرام است.
2) اگر چیزی از آلات قمار باشد، بازی با آن، حتی اگر بدون برد و باخت باشد، اشكال دارد.
3) تنها هنگامی بازی كردن با وسائل قمار مجاز می شود كه آنها، عرفا، از ابزار قمار بودن خارج گردد. در این صورت، بازی بدون برد و باخت با آن بی اشكال است. با توجه به آنچه گذشت، هر گاه شما مطمئن شوید كه وسیله ای از حالت قمار خارج شده (یعنی در هیچ مجتمعی معمولا با آن قمار بازی نمی شود) بازی با آن بدون اشكال خواهد بود.
شاید كسی بپرسد: چرا بازی با آلات قمار بدون شرط بندی حرام است؟ در پاسخ گفته می شود: درست است كه شما با برد و باخت بازی نمی كنید، ولی نفس بازی شما ترویج آن بازی خواهد بود، و این در كل جامعه موجب فساد خواهد بود. در چنین مواردی، قانونگذار مصالح فرهنگی جامعه را در نظر گرفته است.
شطرنج در زمانهای سابق به طور قطع آلت قمار محسوب بوده است، و لذا قدمای از فقهای شیعه (فقهای صدر اول تا دهه های اخیر)، بالاتفاق، شطرنج را حرام می دانسته اند. البته در میان فقها هستند كسانی كه، به موجب اطلاق روایات، شطرنج را به طور كلی حرام می دانند، چه آلت قمار باشد و چه نباشد. با این توضیح به فتاوای بعضی از فقهای معاصر در باره شطرنج توجه كنید: آنچه در زیر می آید پاسخی است كه دفاتر مراجع معظم تقلید به سؤال مربوط به شطرنج داده اند.
حضرت آیت الله تبریزی می فرمایند: بازی با آلات قمار، چه با برد و باخت مالی باشد یا بدون آن، جایز نیست. شطرنج نیز تا وقتی كه محرز نشود از آلات قمار بودن خارج شده ـ بطوری كه در هیچ مجتمعی قمار با آن متعارف نباشد ـ بازی با آن جایز نیست.
حضرت آیت الله سیستانی می فرمایند: شطرنج مطلقا حرام است.
مقام معظم رهبری می فرمایند: بازی با آلات قمار بدون برد و باخت هم حرام است و بازی شطرنج اگر آلت قمار نباشد، بدون برد و باخت اشكال ندارد.
حضرت آیت الله فاضل لنكرانی می فرمایند: بازی با آلات قمار مطلقا حرام است.
حضرت آیت الله صافی گلپایگانی می فرمایند: مطلقا حرام است.
حضرت آیت الله مكارم شیرازی می فرمایند: اگر شطرنج در عرف عام از صورت قمار خارج شده باشد و به عنوان ورزش شناخته شود مانعی ندارد.
حضرت آیت الله بهجت می فرمایند: با برد و باخت حرام قطعی است، و بدون برد و باخت بنا به احتیاط شدید ترك شود. در مورد شطرنج یا پاسور با رایانه نیز اگر از آلات قمار بودن خارج نشده و دو نفر بازی می كنند حرام است؛ ولی اگر فردی تنها با رایانه بازی كند، اكثر فقها می فرمایند كه آن موضوعا از شطرنج و پاسور خارج بوده و اشكالی ندارد..
ج ـ چند نكته اساسی در باره وسواس به استحضار می رسد؛ امید است تذكر برای شما مفید واقع شود.
1) از نظر اسلام وسواس حرام است. لذا هر وقت احتمال می دهید كه شك شما در طهارت یك شیئ و یا بدنتان ناشی از وسواس است، به شك خود اعتنا نكنید؛ چرا كه شاید دچار عمل حرام وسواس شده باشید. كسانى كه داراى حساسیت نفسانى شدیدى در مورد نجاست هستند، حتى اگر گاهى یقین شخصی به نجاست چیزی پیدا كردند، باید حكم به عدم نجاست كنند، مگر آن كه دیگران هم نظر او را تأ یید نمایند؛ فقط در این موارد باید حكم به نجاست كنند.
استمرار اجراى این حكم در مورد افراد مزبور تا زمانى است كه این حساسیت به طور كلى از بین برود.
2) از نظر شرع مقدس در طهارت و نجاست، اصل بر طهارت اشیاء است. یعنى در هر موردى كه تردید در نجس بودن یا نجس شدن چیزی براى شما حاصل شد، لازم است حكم به عدم نجاست كنید؛ والا ممكن است دچار فعل حرام وسواس شده باشید.
3) هر شى‏ء یا عضوى كه نجس مى‏شود، براى تطهیر آن، یكبار شستن با آب لوله‏كشى بعد از زوال عین نجاست كافى است. تكرار در شستن یا فرو بردن آن در آب لازم نیست، و اگر شى‏ء نجس از قبیل پارچه و مانند آن باشد، باید به مقدار متعارف فشار داده شود تا آب از آن خارج گردد. همین و بس. اگر احساس می كنید كه به اصطلاح به دل شما نمی چسبد، به آن اعتنا نكنید. همین عدم اعتنای شما برای شما ثواب و اجر الهی خواهد داشت.
4) در مورد رعایت طهارت و نجاست از سوی دیگران، اسلام اصل را بر صحت می داند. یعنی به ما می گوید در باره اعمال دیگران حمل به صحت كنید. به عبارت دیگر اگر نمی دانیم آنها احكام طهارت و نجاست را به درستی به جای آورده اند یا نه، می بایست بگوییم: آنها مسلمانند و حتما به وظیفه اسلامی خود آگاهند و به آن عمل می كنند. در غیر این صورت به وظیفه شرعی خود مبنی بر حسن ظن به مسلمانان عمل نكرده ایم.
5) دین اسلام داراى احكام سهل و آسان و منطبق با فطرت بشرى است، لذا آنرا بر خود مشكل نكنید. و با این كار باعث وارد شدن ضرر و اذیت به جسم و روحتان نگردید. حالت دلهره و اضطراب در این موارد زندگى را بر شما تلخ مى‏كند، و خداوند راضى به رنج و عذاب شما و كسانى كه با شما ارتباط دارند نیست. شكرگزار نعمت دین آسان باشید و شكر این نعمت، عمل بر اساس تعلیمات خداوند تبارك و تعالى است.
6) این حالت یك وضعیت گذرا و قابل علاج است. افراد بسیارى بعد از ابتلاء به آن، با روش مذكور از آن نجات یافته‏اند. به خداوند توكّل نمایید و نفس خود را با همت و اراده آرامش ببخشید.
7) پایان مبحث خویش را مزین به كلام گهرباری از امام صادق علیه السلام می نماییم، از ایشان نقل است كه، هر گاه به وسوسه مبتلا شدید سه بار بگویید : اعوذ بالله من الشیطان الرجیم الرجس النجس الخبیث المخبث.
آنچه گذشت بعضی از مطالبی بود كه دانستن آن برای رفع وسواس مفید به نظر می رسد. مطالب دیگری هم هست كه اگر مایل بودید برای شما ارسال می كنیم.
با آرزوی توفیق.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : شنبه 25/5/1382 | پاسخ : شنبه 25/5/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 78 بار

تگ ها :

UserName