کد:
17705
پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید
بنده می خواهم در موضوع "زیبایی های اسلام" تحقیق نمایم.
لطفا" منابع مفید و مناسبی را در این زمینه معرفی كنید.
سپاسگذارم
پاسخ
با عرض سلام و تحیت!
متأسفانه ما منابعی كه به طورخاص به این موضوع پرداخته و حق مطلب را ادا كرده باشد، نیافتیم؛ اگرچه در آثار متفكران و روشنفكران مسلمان به طور پراكنده ابعادی از زیباییهای اسلام مورد كاوش قرار گرفته است.
به نظرمان آمد سرنخهایی برای تحقیق خدمت شما تقدیم داریم؛ ان شاءالله مفید واقع گردد.
1ـ در مرحله اول باید مبادی تصوری بحث را تنقیح كنیم: منظور از اسلام چیست؟ و حقیقت زیبایی چه میباشد؟
در مورد ماهیت زیبایی اقوالی در فلسفه هنر و زیبایی شناختی مطرح شده است.
الف) زیبایی فقط جنبه عینی دارد؛ یعنی همان گونه كه رنگ و حجم و … در جهان وجود دارد، زیبایی هم به صورت منحاز و مستقل وجود دارد، و ما فقط درك كننده آن هستیم.
ب) زیبایی فقط جنبه ذهنی(احساسی و عاطفی) دارد؛ یعنی هیچ نوع تحقق خارجی ندارد … بدین رو امری كاملاً شخصی و سلیقهای و نسبی خواهد بود.
ج) زیبایی یك پدیده دو قطبی است؛ یعنی هم منشأ انتزاع خارجی دارد و هم در درون ذات انسان خصوصیاتی است كه موجب درك زیبایی میشود.
پرواضح است، انتخاب هر یك از آن نظرات، تأئید شگرفی در منظر فلسفی بحث دارد. این نظر هر چند ممكن است تنها تأثیری كه میگذارد در نحوه اثبات حقایق زیبایی شناختی ـ ازجمله مسائل زیبایی شناختی اسلام ـ داشته باشد، و نه در واقعیت آن، ولی به هر حال بحث مهمی است كه در مفاهمه با صاحبان عقائد دیگر توجه آن ضروری است. نگارنده دراین بحث وارد تحقیق قول صحیح نمیشود.
برای تحقیق بیشتر دراین زمینه به كتب ذیل مراجعه فرمائید: زیبایی و هنر از دیدگاه اسلام، علامه جعفری ـ فلسفه اخلاق، استاد مصباح یزدی، ص70-67؛ تكاپوی اندیشهها، دكترعبدالله نصری، ص337 الی ص344.
اما اسلام چیست؟
دین اسلام یك وجود شفاهی یا كتبی دارد، و یك وجود عینی. منظور از وجود كتبی، آن چیزی است كه در قالب گزارهها و مفاهیم دینی از خدای متعال و اولیاء او در قالب كتاب و سنت، به ما رسیده است، كه خود شامل سه حوزه عقیده، اخلاق و فقه میشود.
منظور از وجود عینی اسلام، تجسم عینی آن است كه به شكل كامل در بعد فردی در انسان كامل ـ یا معصومین(ع) ـ و در بعد اجتماعی در جامعه كامل ـ یا حكومت عدل امام عصر(عج) ـ تحقق خواهد یافت.
2ـ با توجه به این مبادی و فروعات آن می توان دست به كار تحقیق شد.
در این زمینه نیز، به سر نخهائی اشاره می شود:
الف) زیبایهای وجود كتبی اسلام:
اول، تناسب بین عقاید، اخلاق و فقه: این سه حوزه، علی رغم گستردگی، با پیوستگی خاص خود، نمودی زیبا دارد، و یك حالت اعتدال و تناسب خاصی را می نمایاند. علامه طباطبائی درك این حقیقت را مهمترین مشاهده خود از این دین معرفی می كند، و با كمك گرفتن از آیات قرآن این نمود و تناسب را به درختی زیبا تشبیه می كند كه عقاید ریشه آن، و اخلاق تنه، و اعمال برگ و بر آن می باشند. به طوری كه در تحلیل كلی، همه به توحید ـ یا كلمه لا اله الا الله ـ برمی گردد.(ترجمه المیزان، ج4 ،ص172)
در این باره منابع ذیل را ملاحظه بفرمایید:
ترجمه المیزان، ج4، ذیل آیه 200 آل عمران و ج12، ص70 الی ص78 ذیل آیه 24 الی 26 سوره ابراهیم.
دوم، در هر یك از حوزه های عقیده، اخلاق و عمل، نیز به یك نظم و تناسب خاص می رسیم.
در هر یك از این حوزه ها، غیر از تناسب اجزاء با هم، تناسب و اعتدال آنها با واقعیات خارجی هم، منشاء درك زیباییهای جدیدی می شود.(ر.ك. به كتاب "توحید در نظام عقیدتی و ارزشی"، استاد مصباح یزدی و "راه روشن" ـ ترجمه المحجةالبیضاء ـ در هشت جلد و "تفسیر موضوعی قرآن"، آیة الله جوادی آملی، ج12)
سوم، غیر از هماهنگی محتوای آموزه های دینی با هم و تناسب آن با عالم و آدم، در شیوه بیان آن حقایق نیز از بزرگان دین، بیانات هنرمندانه ای وجود دارد كه بسیاری از آنها دست مایه شعرا و بزرگان ادب هم واقع شده است.
از اینگونه بیانات در سخنان امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه بسیار می توانید بیابید.
با بهره گرفتن از كتاب احادیث مثنوی، اثر بدیع الزمان فروزانفر نیز می توانید به مثنوی منتقل شده و دست مایه بودن آن كلمات را در اشعار زیبای مولوی پیگیری نمایید؛ همچنین است حافظ، نظامی، جامی و...(ر.ك. به "كلام جاودانه"، استاد محمد رضا حكیمی)
ب) زیباییهای وجود عینی اسلام:
زیبائیهای اصیل اسلامی و آنچه در قالب مفاهیم و الفاظ در مرتبه قبل خواندید را به طور جاندار و عینی، می توانید در وجود انسان كامل، بعینه، ببینید كه البته جذابیت و كشش مضاعفی دارد.
هیچ وقت مفهوم ایثار به اندازه تحقق خارجی آن مفید زیبایی و كشش در انسان نیست.
اگر در قسمت قبل موضع دین در باره نیازمند را، عرفانی و پیوسته با ماوراءالطبیعه مییافتید، و میخواندید كه: «إن المسكین رسول الله» یعنی نیازمند فرستاده رسول خداست(نهج البلاغه، ترجمه محمود دشتی، حكمت 304)، در تجلی عینی دین، امام معصوم(ع) را می بینید كه نیازمند را غنیمت ـ نه غرامت ـ میداند. می بینید كه این امام(ع) است كه پی محروم و نیازمند میگردد، و پس از اعطاء كمك كه معمولاً از پشت نقاب یا پرده است، دست خود را بر سر مینهد، یا میبوسد و یا بر چشم میگذارد! چون مسكین را فرستاده خدا دیده است، و در واقع به "عیال خداوند" كمك كرده و با دست گیری او دست در دست خدا نهاده است! (ر.ك. به وسائل الشیعة، ج6، ص303)
از این گونه نمونهها در سیره و سنت معصومان(ع) بسیار میتوانید بیابید.(ر.ك. به "تفسیر موضوعی قرآن، آیت الله جوادی آملی، ج7و8)
پیامبر اسلام(ص)، مادر امامان معصوم(ع) ـ حضرت زهرا(س) ـ را این گونه توصیف كرده است: «لو كان الحسن شخصاً لكان فاطمة بل هی اعظم» یعنی اگر تمام حسن و زیبایی میخواست تشخص یابد، هرآینه فاطمه(س) میشد؛ بلكه فاطمه(س) از آن هم اعظم و زیباتر است.(معالی السبطین، ج2، ص68)
این فرمایش گرانقدر، هم مدرك این قسمت است و هم خود میتواند رهنمونی برای درك زیباییهای بسیاری از تحقق عینی اسلام ـ یعنی امام(ع) ـ باشد.
با التماس دعا.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
يکشنبه 19/5/1382
| پاسخ :
دوشنبه 3/6/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
77 بار