کد:
16123
پرسش
با سلام وخسته نباشید.
بنده سوالی در مورد جبر و اختیار دارم.خوب می دانیم كه انسان تا حدی مختار و تا حدی مجبور است . و این را هم میدانیم كه انسان مختار به انتخاب راه راستگاری یا خلاف آن نیز هست.پس چگونه می توان این فرض را با موضوع افرادی كه از راه نامشروع متولد مشوند جمع كرد؟ چون كه طبق روایاتی كه دیده یا شنیده ام این گونه افراد شقی و عاقبت بخیر نیستند.
در صورت امكان بصورت مفصل و مستند پاسخ دهید؟
باتشكر
التماس دعا
پاسخ
با عرض سلام و تحیت!
خداوند متعال عالم هستی را بر اساس یك سلسله سنن و قوانین خلق نموده است كه بعضی از آنها مربوط به نظام تكوین است و حكایت از آن دارد كه روند طبیعی امور به گونه ای است كه فلان رابطه علی و معلولی بین دو پدیده وجود دارد؛ چنانكه مثلا، آب و هوا و نوع تغذیه و … بر جسم و اخلاق و روح انسانها تأثیر می گذارد.
بعضی از سنن الهی به نظام تكلیف و مسئولیت موجودات مختار بازمی گردد. سننی كه در ارتباط با رعایت و عدم رعایت آگاهانه خواست الهی مطرح است، و برای خود اثر ثواب و عقاب و رحمت و نقمت الهی را به دنبال دارد.
با توجه به این مقدمه مهم، به سؤال شما می پردازیم.
از امام صادق(ع) نقل شده است كه:«ابن الزنا یستعمل فإن عمل خیراً جزی خیراً و إن عمل شراً جزی شراً» یعنی اگر زنازاده كار خیر انجام دهد، پاداش نیك میبیند و اگر عمل بد كند، جزای بد میبیند.(كافی، ج8، ص238، باب8، حدیث322)
خداوند نیز در قرآن میفرماید: «ولا تزر وازرة وزر أخری» یعنی هیچ باربرداری، بار دیگری را برنمیدارد.(انعام/164).
بنا بر این روایات، چون شخص زنازاده هیچ گناهی را مرتكب نشده است، به جهت زنازاده بودن از بهشت رفتن او جلوگیری نمیشود. این روایات ناظر به سنتهای الهی از نوع دومند.
از طرف دیگر، احادیثی از اهل بیت عصمت و طهارت رسیده است كه در آنها زنازاده را انسانی معرفی كرده كه نمیتواند به رستگاری برسد.
به نظر نگارنده مراد از این احادیث آن است كه بر اساس سنن نوع اول، زنازاده دچار مشكلاتی است؛ و به عبارت دیگر، منظور آن است كه پیمودن راه سعادت برای زنازاده سخت تر از دیگران است. یعنی اگر لطف الهی شامل حال زنازاده نشود، فكر و عمل زنازاده نمی تواند و یا به سختی می تواند او را به طور طبیعی به سعادت برساند.
سرّ آن كه عمل زنازاده در این دنیا ممكن است با خطاهای بزرگی همراه باشد، همین است؛ زیرا در اصل تولد او خطائی صورت گرفته كه پیدا كردن و پیمودن راه سعادت را بر ایشان سختتر نموده است.
پس اولا وصول به سعادت به طریق طبیعی و تكوینی ـ یعنی سنن نوع اول ـ آن برای زنازاده مشكل است؛ و ثانیا شمول رحمت الهی و ایصال "من حیث لایحتسب" به سعادت، بر مبنای تقصیر و عدم تقصیر ـ یعنی سنن نوع دوم ـ سخن دیگری است كه ممكن است زنازاده هم مشمول آن گردد.
با این حساب دیگر این اشكال پیش نمی آید كه زنازاده چه گناهی مرتكب شده است كه پیمودن راه سعادت برای ایشان نسبت به دیگران سخت تر میباشد و آیااین ظلم در حق آنان نمیباشد؟(دقت شود)
از سوی دیگر، در صورتی كه زنازاده با تلاش مضاعف خود، در زندگی طبیعی خود، به راه صحیح برود، و از نظر اعتقادی و عملی سلامت كامل داشته باشد، از ارزش و جایگاه بهتری برخوردار خواهد بود.«ولیس للإنسان إلا ما سعی»
با تشكر.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
چهارشنبه 8/5/1382
| پاسخ :
چهارشنبه 8/5/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
91 بار