• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 16095

پرسش

با عرض سلام :
منظور از ائه هائئ كه ئك مرد را مساوئ دو زن دانسته است حئست؟ ( مانند سوره بقره ائه 282). در رابطه با ائن ائه: حرا شهادت دادن ئك زن قبول نئست ولئ شهادت دادن ئك مرد قبول است؟
با تشكر
خداحافظ

پاسخ

با عرض سلام و تحیت!
یكی از سؤالاتی كه گاهگاهی در دنیای امروز مطرح می شود، تفاوتهایی است كه بین زن و مرد در احكام شرع وجود دارد. دنیای جدید ـ كه بر اساس صرفا تفكر بشری منهای وحی، پایه ریزی شده است ـ معمولا چنین تفاوتهایی را نمی پذیرد. و همین جوّ فرهنگی موجود دنیا ـ كه توسط قدرتهای برتر زمانه بر پایه تبلیغات و سایر امور ساخته می شود ـ بالطبع سؤالات مزبور را در ارتباط با حكمت وجود این فرقها برانگیخته است. در این جهت فرقی بین جوامع اسلامی و غیر اسلامی وجود ندارد. سؤال سؤال است و در هر ذهنی وجود پیدا می كند. وظیفه پاسداران آیین الهی است كه حتی المقدور ذهن سؤال كنندگان را مجاب و قانع سازند.
سؤال این است كه مگر نه این است كه اسلام دین مساوات و عدالت است، و تفاوت انسانها با معیارهای شرعی هم تنها با تقوا ارزیابی می شود، پس چگونه حكم به نصف بودن دیه زن بر مرد می كند؟ آیا زن و مرد در طبقه بندی ارزشی متفاوتی جای می گیرند؟ و یا ارث او نصف ارث مرد است؟ و یا شهادت او نصف شهادت مرد ارزش دارد؟
در مطالعه نظام حقوق زن در اسلام چه در بحث شهادت، و چه در بحث ارث و ... توجه به یك نكته ضروری است؛ و آن این كه هدف عالی نظام حقوقی اسلام، در كنار سایر تعالیم عقیدتی، اخلاقی و سیاسی آن سعادت جاوید انسان و تقرب به درگاه حضرت حق است؛ و اختلافات حقوقی بین زن و مرد در اسلام، از یك سو، بر اساس این حقیقت باید ارزیابی شود. این اختصاص به قوانین مربوط به زن و مرد ندارد.
مثلا در یك بازی فوتبال هم نمی توان صرفا بر اساس توانایی های یكسان دو بازیكن گفت: چرا باید یكی را محدود كنیم كه تنها در خط دفاعی بازی كند و اجازه حمله به او داده نشود، و به دیگری این اختیار داده شود! چرا كه هدف این كار جمعی جز بر اساس این تفاوتها تأمین نمی شود؛ و باید توجه داشت كه ضرر عدم التزام به این تفاوتها متوجه تك تك بازیكنان خواهد بود.
جهت دیگر در ارزش داوری قوانین، در اختلافاتی كه نظام تكوین در زن و مرد بوجود آورده، می بایست جستجو شود.
به عبارت روشن تر، اختلافات طبیعی و تكوینی در جسم و روح زن و مرد، و بعضاً موقعیت و نقش متفاوتی كه زن و مرد در درون خانواده و عرصه اجتماع دارند، می تواند تفاوت در قانون را ضروری سازد.
محصل كلام آن كه در ارزیابی هر باید و نباید می بایست از یك سو، هدف، و از سوی دیگر، واقعیت را مدنظر قرارداد؛ و همانطور كه وضع قوانین مختلف در شرایط واحد و یكسان می تواند ظالمانه باشد، متقابلاً وضع قوانین واحد در شرایط و موقعیتهای متفاوت ستمگرانه خواهد بود. عقل با این هر دو نوع ستم مخالف است، و لذا است كه بین عدالت و تساوی فرق می بیند.
واقع امر آن است كه این تفاوتها به معنای تفاوت ارزش انسانی آنان نیست. در اسلام ارزش انسانها تنها به تقوا است، و در این جهت فرقی بین زن ومرد، سیاه و سفید، پیر و جوان و فقطر و غنی نیست. «إن أكرمكم عند الله أتقاكم»
این مسئله امری غیر قابل انكار و مورد تأكیدات مكرر قرآن و سنت پیامبر و اهل بیت اوست.
اما اینكه چرا شهادت زنان با مردان فرق می‌كند، به عنوان مقدمه باید گفت: توجه داشته باشیم كه در احكام قضائی و دادرسی اسلام اصل شهادت زن مانند مردان پذیرفته شده است، اگر چه در برخی موارد قدرت اثبات شهادت مردان بیش از زنان است،‌ كما این كه گاه بر عكس است، یعنی شهادت زن از ارزش بیشتری برخوردار می باشد.
با توجه به این نكته باید گفت:
اولاً، شهادت همانطور كه حق است، تكلیف هم هست؛ تكلیفی كه خداوند در شرایط خاصی بر انسانها قرار داده است. پس در شرایطی كه شهادت زنان مسموع نمی‌باشد، او از یك نظر از تكلیف به شهادت معاف شده، لذا تكلیفش سبك تر از مرد می‌شود.
ثانیاً، همانطور كه گذشت، در برخی موارد شهادت مردان نیز مسموع نمی‌باشد، شهادت بر بكارت یا عیوب جنسی از مواردی است كه فقط شهادت زنان در آنجا پذیرفته می‌شود.
ثالثاً، با توجه به خلقت زنان، كه بر اساس حكمت نیز هست، بعد احساسی و عاطفی ایشان شدیدتر از مردان می‌باشد، و در نتیجه بیش از مردان تحت تأثیر قرار می‌گیرند. لذا لازم می‌آید كه در جهت احتیاط در حفظ حقوق مردم، شهادت دو زن مساوی با شهادت یك مرد باشد؛ چرا كه از یك سو چه بسا زن در تحمل شهادت ـ یعنی احساس و درك موضوع شهادت ـ در نتیجه فشار عاطفی و احساسی دچار خطای در ادراك شده، و واقعه را آن گونه كه هست نبیند، و شاید خداوند متعال به همین نكته اشاره دارد كه می‌فرماید: اگر یكی از زنان فراموش نمود دیگری او را متذكر نماید.(بقره/282) و از سوی دیگر، در ادای شهادت نیز احتمال بیشتری دارد كه تحت تأثیر فشار عاطفی مثبت یا منفی، و یا حتی ارعاب خارجی قرار گرفته، و خلاف واقع را شهادت بدهد.
رابعاً، قبول شهادت مردان دلیل بر برتری ایشان نسبت به زنان نمی‌باشد، بلكه چنانكه گذشت، شهادت یك تكلیف است و به مقتضای خلقت مردان، كه توانایی بیشتری در این زمینه دارند،‌ این تكلیف بر عهده ایشان نهاده شده است.
البته اینها حدسهایی است كه می توان زد، والا حكمت احكام گاه بر ما پوشیده است.
جهت كسب اطلاعات بیشتر در این زمینه به كتب زیر مراجعه فرمائید:
1ـ نظام حقوق زن در اسلام، شهید مطهری.
2ـ زن در آینه جمال و جلال، آیة الله جوادی آملی.
3 ـ فلسفه حقوق، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
4ـ در آمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام، محمد رضا زیبایی نژاد و محمد تقی سبحانی.
با تشكر.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : چهارشنبه 8/5/1382 | پاسخ : چهارشنبه 8/5/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 66 بار

تگ ها :

UserName