• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 15572

پرسش

آیا امیرالمومنین علی(ع) آن موقع كه به خانه اش هجوم آوردند قادر به دفاع نبود؟
پیشاپیش از پاسخ گویی شما متشكرم

پاسخ

با عرض سلام و تحیت!
قبل از هر چیزی بهتر است كه به این سؤال پاسخ دهیم كه منظور، دفاع از چه چیز یا چه كسی می‌باشد؟ آیا منظور دفاع از حضرت زهراء(سلام الله علیها) است؟ یا این كه دفاع از حق خودش كه طبعاً دفاع از اسلام است مورد نظر می‌باشد؟
ولو تنها به تاریخ حیات حضرتش استناد كنیم، می‌توانیم بگوییم: به طور قطع، درهر دو صورت، امیرالمؤمنین(ع) قادر به دفاع بوده است؛ او كسی است كه تمام كفر(عمر بن عبدود) را در جنگ خندق شكست؛ او كسی است كه به تنهایی در خیبر را از جا كند.
اما با این تفاصیل، چرا حضرت دفاع نكرد و سكوت اختیار كرد؟
در مورد سؤال اول كه چرا حضرت علی(ع) از حضرت زهرا(س) دفاع نكرد، در كتاب "سلیم بن قیس" ـ از اصحاب امام علی(ع) ـ چنین آمده است كه: «عمر آتش طلبید، و آن را بر در خانه شعله‌ور ساخت، و سپس در را فشار داد و باز كرد و داخل شد. حضرت زهرا(س) در مقابل او درآمد و فریاد زد: "یا ابتاه! یا رسول الله!" عمر شمشیر را در حالی كه در غلافش بود بلند كرد و به پهلوی حضرت زهرا(س) زد؛ آن حضرت همراه با ناله فریاد زد:"یا ابتاه!" عمر تازیانه را بلند كرد و به بازوی حضرت زد. آن حضرت صدا زد: "یا رسول الله! ابوبكر و عمر با بازماندگانت چه بد رفتاری كردند!" حضرت علی(ع)، ناگهان از جا برخاست و گریبان عمر را گرفت و او را به شدت كشید و بر زمین زد و بر بینی و گردنش كوبید و خواست او را بكشد،‌ ولی سخن پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و وصیتی را كه به او كرده بود به یاد آورد و فرمود: "ای پسر صحاك! قسم به آن كه محمد(ص) را به پیامبری مبعوث نمود، اگر نبود تقدیر الهی و عهدی كه پیامبر با من نموده است، می‌دانستی كه تو نمی‌توانی به خانه من داخل شوی."("اسرارآل محمد"، سلیم بن قیس هلالی، ص227)
اما در مورد سؤال دوم، برای پاسخ به آن لازم است كه تاریخ را ورق بزنیم و به عقب بازگردیم، و با دقت، اوضاع و شرایط اجتماعی و سیاسی حاكم بر اسلام در آن زمان را بررسی كنیم.
اگر اوضاع آن زمان را خوب بررسی كنیم، خواهیم دید كه اصل و اساس اسلام از چند جهت مورد تهدید و خطر بود:
اول از طرف منافقان داخلی كه منتظر فرصت بودند تا اساس اسلام را برچینند.
دوم از طرف آنهایی كه از دین برگشته بودند.
سوم از طرف دشمنان خارجی، مانند روم. (ر.ك. به كتاب "تاریخ اسلام"، مهدی پیشوایی، از ص19 تا ص25)
در چنین موقعیتی حضرت بر سر دو راهی ـ انقلاب مسلحانه یا سكوت ـ قرار گرفته بود. حال حضرت چه باید می‌كرد؟
آیا باید دست به شمشیر می‌برد؟ مطمئناً چنین كاری ثمری نداشت؛ چرا كه حضرت، از یاران لازم برای حمایت برخوردار نبود.(نهج البلاغه، خطبه شقشقیه) به این توجه كنید كه حضرات معصومین جز با اجازه الهی حق استفاده از معجزه و غیب را نداشته اند.
وقتی حضرت دید كه قیام مسلحانه فایده‌ای ندارد،‌ زبان به استدلال و احتجاج گشود، و مدتی با برهان و استدلال، اعتراض خود را ابراز كرد و سعی نمود كه از حقش دفاع كند،‌ اما وقتی كه از تغییر اوضاع ناامید شد، سكوت اختیار كرد. برای كسب اطلاعات بیشتر، به كتاب "حكومت و سیاست"، نوشته علی اكبر ذاكری، مراجعه فرمائید.
با تشكر.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : شنبه 4/5/1382 | پاسخ : شنبه 4/5/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 74 بار

تگ ها :

UserName