کد:
15381
پرسش
به نام خدا
با سلام
می خواستم بپرسم چرا خداوند ما را پیامبر نكرد و یا چرا دیگری را گاو خلق كرد این ظلم در حق ما و آن گاو بی زبان نیست؟
پاسخ
با عرض سلام و تحیت.
برادر عزیز و گرامی!
جواب سؤال شما مقداری دقیق است و احتیاج به دقتهای فلسفی دارد.
به هر حال، باید توجه داشت آنچه در خلقت وجود دارد "تفاوت" است، نه "تبعیض".
"تبعیض" آن است كه در شرایط مساوی واستحقاقهای همسان، بین اشیاء فرق گذاشته شود؛ ولی "تفاوت" آن است كه در شرایط نامساوی فرق گذاشته شود. به عبارت دیگر تبعیض از ناحیه دهنده است و تفاوت مربوط به گیرنده.
با یك مثال ساده، مطلب روشن میشود. اگر دو ظرف را كه هر كدام ظرفیت ده لیتر آب دارند را در مقابل شیر آب قرار دهیم و در یكی ده لیتر آب بریزیم و در دیگری 5 لیتر آب بریزیم، در این جا تبعیض صورت گرفته است. منشأ اختلاف نیرویی است كه آب را خالی میكند؛ اما اگر دو ظرف داشته باشیم، یكی به ظرفیت ده لیتر و دیگری به ظرفیت 5 لیتر، و هر دو را در دریا فرو بریم، باز هم اختلاف هست، اما منشأ اختلاف تفاوتی است كه خود آن دو ظرف از نظر گنجایش و استعداد دارند، نه دریا و نیروی فشار آب.
در این جا ممكن است گفته شود نمیتوان خداوند را با نیروی آب مقایسه كرد؛ خدا آفریننده موجودات است و هر تفاوتی كه هست به او برمیگردد. پس چرا از همان ابتداء همه را یكسان نیافرید، و به عنوان مثال، چرا ظرفیت وجودی گاو را به گونه ای نیافرید كه بتواند انسان باشد؟
در جواب این سؤال باید گفت: در جای خود به اثبات رسیده است كه صفاتی چون علیم، حكیم، غنی، كامل و جواد، اولا و بالذات متعلق به ذات باری تعالی هستند؛ و چون او را با این صفات شناختهایم، میدانیم آن چه واقع میشود، مبنی بر حكمت و مصلحت است، هر چند كه نتوانیم همه آن حكمتها و مصلحتها را درك كنیم.
آری، عقل و قدرت اندیشه بشر كه از بزرگ ترین نعمتهای الهی است، در برخی امور توانایی درك و فهم حكمت و مصلحت افعال خداوندی را دارد، ولی این مسئله ـ به اصطلاح منطقی ـ به صورت موجبه جزئیه میباشد، و در بسیاری از موارد چنین قدرتی را ندارد؛ و لذاست كه در قرآن میفرماید:«ما أوتیتم من العلم إلا قلیلاً» یعنی از علم جز مقدار كمی به شما داده نشده است.(اسراء/85)
چگونه عقل انسان قادر به كشف تمام مصالح افعال خداوند است، و حال آنكه در طول چندین هزار سالی كه بر كره خاكی قدم نهاده، نتوانسته است حتی اسرار این بدن حسی و مادی خود را بشناسد! انسان با این عجز و ناتوانی كجا، و درك مصالح افعال موجودی كه تمام هستی به یك ناز او وابسته است كجا؟
بشر، بعد از آن كه در نظام هستی این همه حكمت و تدبیر میبیند، باید اعتراف كند كه آنجا كه حكمت یك امر بر او مجهول است، از قصور و نقصان درك اوست.
شهید مطهری می فرماید: افراد باایمان موظف نیستند كه در جزئیات این مسائل غور كنند و این استدلال از طریق علت و كمال علت به كمال معلول رسیدن است. و اصولاً آفرینش آمیخته با نظام اكمل چنین تفاوتی را ایجاب میكند. مثلاً بدن انسان كه یك آفریده منظم است و برای تأمین این نظام تفاوتهایی در میان اعضاء باید باشد. اگر تمام سلولهای تن انسان به ظرافت سلولهای شبكیه چشم، و یا به استحكام و قدرت سلولهای استخوان ساق پا، و یا به حساسیت سلولهای مغز، و یا به تحرك سلولهای قلب باشد، مسلماً سازمان بدن انسان به هم میریخت. هیچ كس نمیتواند بگوید چرا همه بدن مغز نیست؟ زیرا مغز بودن همه وجود انسان او را به نیستی میكشاند.
بنابراین، این كه چرا موجودی گاو شد و موجود دیگری انسان، از حكمتهای الهی است؛ حكمتی برای آن كه پازل خلقت تمام باشد، تا بتواند راه كمال را بپیماید. همان طوری كه مراتب وجودی انسانها نیز، به نوعی به همین حكمت بازمی گردد.
به دیگر سخن، هر چند گزینش الهی بر اساس صلاحیتها، شرایط واقعی و شایستگیهای شخص برگزیده بوده است و چون خداوند متعال از واقعیت حال افراد باخبر است، همیشه اصلح واقعی برگزیده میشود، ولی به هر حال فراهم شدن زمینههای لازم برای گزینش پیامبران نیز از حكمتهای الهی است؛ چرا كه خداوند سنتها و قوانین حاكم بر هستی را چنان قرار داده است كه چنین وارستگان ممتازی تربیت شوند.
خلاصه، در خلقت موجودات و گزینش افراد، "تفاوت" هست، اما "تبعیض" وجود ندارد؛ چرا كه، از هیچ موجودی حقی سلب نشده است، بلكه بر اساس حكمت الهی، ظرفیت وجودی موجودات متفاوت آفریده شده است. و البته درك حكمت بیپایان خداوند، توسط عقل محدود انسان، ناممكن است.
جهت كسب اطلاعات بیشتر به كتاب "عدل الهی"، اثر شهید مطهری و "تفسیرالمیزان"، ج7، ص339 و "تفسیر نمونه"، ج2، ص519 مراجعه فرمائید.
با تشكر.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
جمعه 3/5/1382
| پاسخ :
جمعه 3/5/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
68 بار