کد:
14517
پرسش
با عرض سلام
من قبلا یك آدم مومن و معتقد بودم و برای نماز و نماز شب و زیارت عاشورا و غیره خیلی اهمیت قایل بودم و تا حد ممكن به یاد خدا ئ مرگ و....
بودم ولی چند وقتی است كه این حالات را ندارم
اگر ممكن است راهنمایی ام كنید
متشكرم ا.ب تهران
پاسخ
دوست گرامی! اینكه احیانا، حال و احساس معنوی یكسانی ندارید، امری طبیعی است. این تقدیر خدا در حالات نفس و چالشهای آن است.
شاید حكمت آن دو چیز باشد:
یكی آن كه به انسان تذكر داده شود كه به حال خود مغرور نشود؛ و دائما در حال مراقبه و محاسبه نفس باشد.
دیگر آن كه انسان در همین مقایسه ها است كه قدر حلات خوب خود را خواهد دانست، و اشتیاق می یابد تا هم به جهت وجود حالات نیك خود شكر خدا را بجای آورد، و هم برای كسب آن تلاش مضاعف كند.
از اینرو این تحول در احساس وسیله و سببی است كه در نهایت میتواند برای تقویت روحیه معنوی تان مفید باشد، و لذا یك توجه و عنایت الهی است. این احساس را لطفی دیگر از جانب خدا بدانید، و در اصلاح حال خود تلاش مباركی را آغاز نمایید.
از طرفی باید توجه داشت كه این انسان است كه گاه از خدا دور می شود، و الا خداوند همیشه همراه و در كنار انسان بوده، و لطفش شامل حال او است. هم او فرموده كه من از رگ كردن به شما نزدیكتر هستم. این تصور اشتباهی است كه گاهی ما نسبت به خداوند داریم كه گمان می كنیم در صورت غفلت ـ و یا حتی گناه ـ ی كه از ما سر می زند، او نیز مانند انسانهای بی گذشت، در انتظار اولین فرصت است تا از بنده گنهكار انتقام گرفته و بلایی بر سر او بیاورد و یا او را از خود دور سازد. اگر اینچنین بود كه تا بحال نباید انسانی روی زمین مانده باشد! چون هر انسانی به حسب خود غفلتهایی داشته است. و لذا ناامیدی در درگاه الهی بی معنا است. خداوند متعال، همیشه و در هر حال، وقتی بنده به درگاه او برود، او را بدون لطف و عنایت خود بازنمی گرداند. البته در بسیاری از موارد، انسان متوجه این لطف الهی نشده و گمان می كند خداوند به او توجه نكرده است، ولی با دقت قلبی لطف او را خواهد دید. و اصلا خدا بودن خدا به همین است كه برخورد و رفتار او غیر از رفتار انسانها باشد.
بنابراین نباید پس از احساس دوری از خداوند تصور نمود كه محبت او هم به ما كم شده است، بلكه او همیشه شنونده سخنان بندگان و بینای بر افعال آنها است، و به آنها لطف دارد. به خاطر همین ارتباط نزدیك خداوند با انسان است كه پس از توجه مجدد و رویكرد واقعی و از صمیم قلب به خداوند، ارتباط با او سریع برقرار شده و قلب انسان دوباره آرامش و اطمینان خود را به دست می آورد.
در حدیثی قدسی خداوند متعال به یكی از پیامبران خود فرمود:« اگر بندگان من می دانستند كه من چقدر به آنها علاقه دارم، از شدت شوق، روح از بدنشان مفارقت می كرد.»
هرگز از شكستها در مسیر بندگی نهراسید. دار دنیا دار افت و خیز است. ما چه می دانیم در محاسبه الهی شاید همین افت و خیز ثواب مضاعف داشته باشد. خیز پس از افتادن حكایت از همت بنده بر اصلاح دارد، و همین در قاموس خدا، خود، كمال است. اساسا محاسبه درجه كمال انسان را فقط خدا می داند و بس. شما، با همین نگرانی خود، ممكن است چنان جایگاهی پیدا كرده باشید كه امثال نگارنده باید به حالتان غبطه بخوریم.
در روایت است كه اگر كسی برای نماز شب بیدار نشد و بر آن غصه خورد، بركتی كه از این غصه و نگرانی عائد او می شود، بیش از خیری است كه از نماز شب عائدش می شد.
دوست محترم! ما و شما موظفیم خود را در مسیر رحمت الهی قرار دهیم و بقیه را به خدا واگذار كنیم. در روایتی امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند كه در هر شبانه روز نفحاتی از رحمت الهی بر شما می وزد؛ خود را در مسیر آن قرار دهید و از آن استفاده كنید.
این نفحات الهی همان حالات نیكی است كه احیانا انسان موفق به درك آن می شود؛ و استفاده از این نفحات به آن است كه انسان قدر آن حالات را بداند، و در آن حالات به مقتضای بندگی عمل كند.
البته باید مواظبت كرد تا حال معكوس آدمی زیاد طول نكشد. عمل نیك در ایجاد حالات نیك تأثیر جدی و قطعی دارد. این عمل نیك می تواند مواظبت بر نماز اول وقت، و می تواند دستگیری از یك فقیر باشد. آنچه مهم است اخلاص در عمل است. هر چه اعمال نیك استمرار بیشتر باشد، تداوم حالات نیك نیز بیشتر خواهد بود. كما این كه گناه سم مهلك برای حالات نیك آدمی است.
در روایت است كه مجازات گناه آن است كه حلاوت و شیرینی عبادت بر كام گناهكار احساس نشود. و همین عجیب دردی است، به خصوص اگر قبلا حلاوت آن را چشیده باشی!
توسل به اهل بیت پیامبر علیه وعلیهم السلام نیز معمولا تأثیر زود هنگام در بازگشت حالات نیك و دریافتهای معنوی دارد. و البته شرط همه اینها ایمان و اخلاص است.
در آخر باید توجه داشت كه مشمول لطف و عنایت الهی قرار گرفتن، به نسبت قابلیت و لیاقت بنده متفاوت است. با افزایش قابلیتهای معنوی آدمی نصاب حالات و دریافتهای خوب معنوی انسان بالا می رود؛ و اگر تحولی و بالا و پایینی هم هست در افقی متعالی تر واقع می شود.
با عمل به وظائف شرعی انسان قابلیت های خود را برای دریافت لطف خدا افزایش می دهد. منظور از وظائف شرعی عمل به احكام شرعی در وهله اول، و سپس وظائف اخلاقی و انجام مستحبات و ترك مكروهات در وهله های بعدی است.
پس با انجام اعمال نیك و سعی در ترك غفلتها و ایجاد حضور قلب دائم (البته حتی المقدور، و نه بیش از ظرفیت و توان)، می توان گذشته را جبران كرد، و باز روح معنوی و یاد خدا را در دل زنده كرده و رابطه ای نزدیكتر از قبل با او برقرار نمود.
در هر حال توكل به خداوند را فراموش نكنید و هر چه می خواهید از او بخواهید؛ كه او شنوا و بینا است.
خلاصه كلام آن كه اولا، به آنچه بدان می رسیم و علم پیدا می كنیم، عمل كنیم؛ و ثانیا، از افت و خیز روحی و حتی اشتباه خود بیش از حد نهراسیم، كه لازمه طبیعی روح آدمی است. و ثالثا، شادمان و با اعتماد بر خدا شادابی خود را در حركت اصلاحی حفظ كنیم. این هر سه لازم و ملزوم همند، و به نوعی به هم احتیاج دارند.
در انتها نگارنده شما را، به طور خاص، به مواظبت بر دو امر توصیه می كند: یكی نماز در اول وقت، و دطگری آن كه گاهی كه اقبال قلب دارید نماز شب بخوانید. این دو در شادابی معنوی انسان بسیارمؤثرند.
برای شما آرزوی توفیق داریم.
پیروز باشید.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
شنبه 28/4/1382
| پاسخ :
شنبه 28/4/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
80 بار