کد:
14336
پرسش
بهترین راه غلبه بر شهوات برای جوانان در جامعه كنونی با توجه به بالا رفتن سن ازدواج چیست؟ ایا تنها خویشتن داری ؟
پاسخ
دوست عزیز!
جوانان امروز با دو مسئله خطرناك و جدی مواجهند: یكی وجود محرك های جنسی و دیگری شرائط و زمینه های تأثیر آن محركات شهوانی.
جوانان ما می بایست اولا از محركات جنسی اجتناب كنند؛ و ثانیا زمینه های جولان شیطان شهوت را در زندگی خود از بین ببرند؛ و ثالثا نیروی درونی خود را در برابر شهوات تقویت كنند.
در باره محركات جنسی، باید گفت نگاه، فكر و عمل آلوده می بایست از زندگی مؤمن به كنار رود. زیاد در باره این عامل صحبت نمی كنیم، چون همه جوانان ما تا این حد به وظائف دینی خود آگاهی دارند.
اما در باره امر دوم و سوم، شاید مسائل ناگفته زیاد باشد؛ كما این كه گاه نسبت به ضرورت آن كم توجهی می شود.
معدات و زمینه های بروز و جولان شهوت، بیكاری، رخوت جسمی و بی انگیزگی روحی از عوامل مهم این امر است.
در تعالیم دینی ما جوان از بیكاری بازداشته شده است. رسول اكرم(ص) "شابّ فارغ" یعنی جوان بیكار را مورد مذمت قرار داده اند و توصیه كرده اند اوقات خود را با كار مفید پر كنید.
رخوت جسمی از عوامل ترشحات بیشتر جنسی است؛ ولذا ورزش برای جوانان توصیه می شود. با عملیات تعریق بسیاری از سموم بدن از بدن دفع می شوند؛ سمومی كه اگر در بدن بمانند، در قالب عوامل شهوت زا ظاهر می شوند.
بی انگیزگی روحی همان است كه به خاطر احساس سركوب عوامل شادی آفرین در جوانان ما بوجود می آید. یكی از مشكلات جوانان ما آن است كه احساس می كنند از لذات زندگی به سبب اعتقادات دینی و سنتهای اجتماعی محروم شده اند. این دو راهی در زندگی جوان ـ دو راهی گناه یا غم ـ انگیزه حیات را از او می گیرد. آمار خودكشی ها در جوانان گاه به سبب همین عامل زیاد می شود. راه حل این مشكل آن است كه جوانان مؤمن با ایجاد دوستی های پایدار و سالم میان خود و برنامه ریزی برای كارهای دسته جمعی احساس رضایت خود را از زندگی افزایش دهند. حركتهای دسته جمعی كوهنوردی با خواندن سرودهای شاد و جذاب در فضای باز كوههای سر به فلك كشیده تا مدتها احساس شادمانی و میل به كار را در دل جوان می كارد. قرارهای جمعی برای مطالعه دروس دبیرستان و دانشگاه و یا اجرای پروژه های تحقیقی در موضوعات مورد علاقه مشترك می تواند بسیار مفید باشد. شركت در فعالیتهای اجتماعی سالم مثل همكاری با برنامه هلال احمر، درختكاری، ایجاد و یا شركت در هیئات مذهبی و مراسم اعیاد و وفیات دینی همه و همه در این راستا می توانند مفید باشند؛ یعنی ایجاد امید و نشاط برای زندگی. برای انسان، و به خصوص جوان، شادمان زیستن ـ نه به معنای خوشی و خنده صرف، بلكه به معنای رضایت از زندگی و انگیزه برای ادامه حیات ـ یك ضرورت جدی است.
شاید صدها روایت در این موضوع در تراث اهل بیت عصمت و طهارت داریم، كه به خصوص ضرورت آن را در دوران آخرالزمان مورد تأكید قرار می دهند.
از این هم بگذریم.
در ارتباط با تقویت نفس هم باید گفت، تقوا برای مؤمن یك ضرورت است. مراد نگارنده از تقوا، لااقل در اینجا این است كه مؤمن باید بداند كه بعضی از كارها را باید برای خدا ـ و تنها برای خدا ـ انجام داد، و یا ترك كرد. مؤمن حساب خاصی برای خدا در زندگی خود بازكرده است.
برای جوان بیش از این انتظار نیست كه واجبات و محرمات الهی را مواظبت كند. و در ورای آن تنها هنگامی خود را مقید كند كه رغبت باطنی به آن دارد.
انجام بعضی از اعمال عبادی در این مهم یاری چشگیری برای انسان است. مثلا دو عبادت مورد توصیه كسانی است كه این راه را رفته اند: یكی نماز اول وقت و دیگری خواندن نماز شب، ولو در بعضی از مواقع كه اقبال قلب هست. لذت این دو عبادت گاه به حدی است كه هرگز لذتهای دنیا تاب برابری با آن را ندارند.
احساس طهارت دینی و جذابیت آن مصونیتی است كه انسان، به خصوص جوان را كه احساس طهارت را بیش از هر كس دیگری درك می كند و بها می دهد، از بسیاری از پرتگاه های زندگی نجات می دهد. بر عكس، آن هنگام كه انسان احساس گناه و آلودگی می كند، و نزد خود بی ارزش و كم قدر می شود، زود به دام شیطان گرفتار می گردد.
تصویر درست از عالم و وظائف انسانی و دینی از یك سو، و درك عمیق از رحمت الهی و بخشش و بزرگواری او از سوی دیگر از عوامل تقویت روح ایمان در انسان است.
سر شما را درد نیاوریم.
هرگز دین نخواسته است كه ما انسان محرومی باشیم كه در حال سركوب دائمی همه خواسته های نفس خود است؛ بلكه آنچه اسلام از ما خواسته آن است كه خود تصمیم بگیریم كه چه را بطلبیم و چرا به كناری بگذاریم. این ما باشیم كه چگونگی تحصیل رضایت از زندگی را انتخاب می كنیم، و نه شیطان.
این راه كمی سخت، ولی كاملا ممكن است، ولو در آخرالزمان زندگی كنیم كه چرخ فلك بر مراد ما نمی چرخد!
حاصل گفته های پراكنده ما این است كه با تفكر در باره زندگی شادمان به همراه انجام وظائف دینی و ارتباط دائم با خدا می توان زندگی ایمانی و دینی داشت؛ و این در همه شرائط زندگی ممكن است. ولی همت شخصی و تحكیم ارتباط با برادران دینی را می طلبد.
باز امیدواریم از پراكنده گویی نگارنده خسته نشده باشید. آنچه گفتیم تا حد زیادی تجربه های خود نگارنده است. امید آن كه لااقل برای شما مفید باشد، اگر چه گوینده هنوز در چاه ویل و حیرت خود گرفتار است، و از شما التماس دعا دارد.
خدا یار و نگهدار شما باد.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
پنج شنبه 26/4/1382
| پاسخ :
پنج شنبه 26/4/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
115 بار