• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 14202

پرسش

چرا بعضی از ادمها بد هستند؟

پاسخ

با سلام و عرض تحیت؛
دوست گرامی!
به سؤال شما از دو دید فلسفی و اخلاقی می توان پاسخ گفت. ما سعی می كنیم از هر دو منظر به مسئله نگاه كنیم.
اما از دید فلسفی:
شاید بدانید كه بد بودن و عصیان الهی كردن، فقط در این دنیا و نشئه مادی امكان دارد و در عوامل دیگر وجود، چیزی جز خوبی و پاكی وجود ندارد. (ر.ك. به "نهج البلاغه"، حكمت 385)
تحلیل چرائی امكان و وجود بدی و عصیان در این مرتبه از وجود ـ یعنی همین دنیای مادی ما ـ تزاحم عالم ماده است.
توضیح اینكه در عوالم مجرد از ماده هر چه هست فعلیت است؛ قوه و استعدادِ صرف وجود ندارد؛ به عكس، دنیای ماده سرای قوه و فعل، و استعداد و شكوفایی است. استعدادهای فطری انسان و گرایشات طبعی او هر دو وجود دارند؛ شكوفایی هر یك از اینها در مزاحمت با استعدادهای دیگر و هم سایر قوای طبیعت و انسانهای دیگر است. (دقت كنید)
همین تزاحم منشاء نزاع در عالم خاكی است.
فرشتگان هم درست پیش بینی كردند كه به خداوند گفتند آیا می خواهی كسی را در زمین قرار دهی كه در آن فساد كند و خون بریزد؟! (بقره/30)
این خصلت ذاتی و خدادادی در عالم طبیعت ـ یعنی سرای تزاحم و در نتیجه سرای نزاع بودن ـ موجب شده است كه ابلیس جنود خویش را در این سرا بیاراید، و در مقابل جنود الهی صف بكشد. بطور طبعی انسان میل به طبیعت و اخلاد در ارض دارد، و بطور فطری میل به آسمان و عروج؛ و همین موجب كشمكش های درونی او و جنگ بین خصلتهای عالی انسانی ـ مثل گذشت، عشق، نوع دوستی، ایثار و... ـ با خصلتهای حیوانی و طبعی او ـ مثل انتقام، شهوت، خود خواهی و تمامیت خواهی ـ می شود. و كار شیطان ـ اعم از انس و جنس ـ آتش بیاری این معركه است.
تزیین جهات طبعی و آراستن زیورهای ملكی و از یاد بردن جلوات آسمانی كار شیاطین است، چنانچه خودش به پروردگار گفت: هر آینه تزیین می كنم برای آنها در زمین و همگی آنان را اغواء خواهم كرد؛ و همین امر عصیان و طغیان را آسانتر می نماید.
این تحلیل كلامی- فلسفی بد شدن و عصیان كردن است.

و اما تحلیل اخلاقی بدی در انسانها:
در این دیدگاه می توان گفت بدی در انسان دو جور است:
الف) بدیها و زشتی های انسانی؛ كه برای فهم بد بودن آن عقل سلیم و وجدان بشری، و حداكثر آثار سنتی دین كافی است، مثل بدی سرقت، تجاوز، فحشاء، دروغ و …
ب) بدیها و زشتی های خاص دینی؛ كه با بیان دینی بدی اش روشن شده است، و اگر كسی آن بیان به گوشش نخورده باشد بد بودن آن فعل را ای بسا نداند؛ مثل مقررات جزئی و ظریف دین، حدود محرم و نامحرم، مقدار واجب حجاب و…
پر واضح است در قسم اول بد بودن انسان ها جز از روی عصیانگری و شهوت طلبی آنها و پشت پا زدن به مرام انسانی نیست، اما در قسم دوم چه بسا عدم آگاهی یا التفات هم نقش داشته باشد، و بدی او نه بخاطر مبارزه با خدا و اسلام، بلكه بخاطر جهل یا غفلت او باشد. در این موارد ارشاد و تعلیم لازم است.
حاصل كلام تا اینجا آن كه بدی و بد عملی انسان دو علت می تواند داشته باشد: یكی هوای نفس، و دیگری جهل.
نكته ای كه در نهایت كار توجه شما را بدان جلب می كنیم آن كه گاه انسان اعمالی خلاف فطرت انسانی خود انجام می دهد، نه از روی خبث باطن و استكبار نسبت به حق، بلكه بدان سبب كه تحت تربیتی، شخصیتش شكل گرفته كه لازمه آن توهماتی است كه مانع شكوفائی و هدایت او توسط فطرت انسانی است، وجدان دارد، ولی به او یاد داده اند كه نباید بدان اعتنا كرد. مثلا كسی كه در محیطی خشن بزرگ شده كه به او یاد داده اند كه هر گره ای را با دندان باز كند، و نزدیكترین كسان خود را در این حال و با این اخلاق دیده، خیلی باید فرهیخته باشد كه بتواند خود را نجات دهد. انتظاری كه از چنین كسی هست، بسیار كمتر از كسی است كه در محیطی سالم رشد كرده و تربیت شده است.
كما این كه گاه انسان امری را می داند، ولی به سبب عواملی از آن غافل می شود. مثلا ممكن است كسی آنقدر غرق در وظائف عبادی خود و محو سیر در لذات معنوی است كه از یاد خلق غفلت می كند و از یاد ببرد كه باید به وظائفی هم در باره خلق عالم و دستگیری مستمندان پرداخت. چنین كسی نسبت به حق آگاه و متواضع است، ولی از آن غفلت كرده است. انتظار از چنین كسی هم باید تعدیل شود.
هم انتظار و هم نحوه برخورد و هدایت كسی كه تحت تربیت غلطی بوده، و همچنین كسی كه از روی غفلت خطایی می كند متفاوت است.
حاصل كلام آن كه قضاوت در باره بدی انسانها بسیار سخت ـ و شاید برای انسانهای دیگر ناممكن باشد. در چنین شرائطی است كه باید در رفتار با دیگران از شرع كمك گرفت و با تعبد به احكام شرع به تشخیص و مصلحتی كه خدا تشخیص داده عمل كرد.
با التماس دعا.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : پنج شنبه 26/4/1382 | پاسخ : پنج شنبه 26/4/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 89 بار

تگ ها :

UserName