• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 13856

پرسش

آیا لیبرال دمكوكراسی آخرین گزینه موجود در اداره اموراست اگر نه چرا؟

پاسخ

با عرض سلام و تحیت!
بیایید ابتدا در باره لیبرالیسم و مبانی آن شناختی داشته باشیم.
لیبرالیسم از نظر جهانشناختی، اولا، به چیزی جز عالم ماده و زندگی دنیایی قائل نیست. و ثانیا، نظامات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی عالم را به گونه ای می بیند كه، بر اساس قانون "دست نامرئی"، با فرد گرائی صرف، به سوی كمال می رود، و در نهایت خیر همه را تأمین می كند.
همچنین لیبرالیسم از نظر انسانشناختی تنها به وجود یك ساحت در روان انسان قائل است. در این دیدگاه بین عقل و دریافتهای آن، و بین نفس و خواسته های آن تمایزی دیده نمی شود.
و بالاخره لیبرالیسم نسبت به عالم ـ لااقل نظامات اجتماعی آن و تأثیراتی كه این نظامات بر حیات فرد می گذارند ـ احساس حیرت ندارد؛ عالم را پیچیده نمی بیند، و لذا به هیچ وجه احساس نیاز به وحی و یا هر عقلانیت برتری ندارد.
بعد از بیان مبانی فكری لیبرالیسم، خوب است بدانیم كه از قرن بیستم به این طرف، لیبرالیسم، با این مبانی، از درون در حال استحاله و دگرگونی است.
در اواخر قرن 19 و آستانه قرن 20 بسیاری از اندیشمندان لیبرال در زمینه اقتصاد فهمیدند كه آزادی های بی حد و حصر و بازار كاملاً آزاد اقتصادی امیدهای ایشان را بر نیاورد. لذا این نسل از لیبرالیستها معتقد به افزایش فعالیت و دخالت دولت برای رفع نارساییها شدند؛ و در نتیجه حمایت از "اقتصاد مختلط"، برنامه رفاه اجتماعی و كم نمودن آزادیهای اقتصادی جزء اندیشه ایشان گردید. به ویژه این كه به مفهوم "برابری در فرصتها" به عنوان هدف اصلی از دخالت دولت در امور اقتصادی توجه شد. و بدین سان بود كه به تدریج، اندیشه "برابری" در كنار اندیشه "آزادی" در مكتب لیبرالیسم جان گرفت.
اگرچه نمود و ظهور اول آن در ساحت اقتصاد ظاهر شد، ولی ساحتهای دیگر هم بی نصیب نماند.
همین مقدار كافی است تا نشان دهد نقائص جدی در مبانی لیبرالیسم وجود دارد. از جمله این كه جهان، آنچنان كه لیبرالیسم می گفت، بسیط و خود بخود دست یافتنی نیست؛ كما این كه تا پای پیچیدگی های عالم و چیزی تحت عنوان اهداف دراز مدت اجتماعی به میان می آید، عقل در كنار هوس، و به تبع آن محدودیتهای اجتماعی نیز مطرح خواهد بود.
حاصل كلام این است كه اگر پذیرفتیم كه می بایست متخصصانه اندیشید، و جامعه انسانی را به سوی كمال راهنمائی كرد، حداقل جای این سؤال هست كه اولا كمال چیست؟ و چگونه می توان آن را شناخت، و بدان دست یافت؟
این سؤال هایی است كه به طور طبیعی برای تك تك انسانها مطرح می شود. و همین وجود دو ساحت را در وجود انسان و لزوم توجه و اهتمام به این تفكیك را نشان می دهد. كما این كه احتمال آن كه در راهیابی به پیچیدگی های حیات نیاز به وحی هم باشد، وجود خواهد داشت؛ احتمالی كه باز عقل بشر می بایست بدان توجه كند! پس بی نیازی به وحی دیگر نمی تواند پیشفرض تفكر ما باشد.
اگر توانسته باشیم منظور خود را به شما ـ دوست گرامی! ـ منتقل كنیم، به نظر می رسد توانسته ایم نقائص مبانی سه یا چهارگانه لیبرالیسم را آشكار كرده باشیم.
اما دمكراسی، خود به نوعی عقب نشینی لیبرالیسم در مبانی خود است؛ و لذا است كه در پی تحولات اواخر قرن نوزده و اوائل قرن بیست لیبرالیسم دمكرات بوجود آمد.
دمكراسی سرسپردن به عقل اكثریت جایگزین قانون دست نامرئی است. علاوه بر آن كه در دمكراسی نحوه تعقل انسانها تابع فرمان سكولاریسم ـ به معنای بی نیازی از وحی ـ نیست. اكثریت ممكن است بر اساس دین تصمیم بگیرد.
بر اساس این دمكراسی نه تنها با لیبرالیسم هم كاسه نیست، بلكه با مبانی آن ناسازگار است.
بله اندیشه سكولار می تواند نقش سمت دهی بشر به سوی كنار گذاردن دین باشد، كما این كه این نقش می تواند از سوی دین ایفا شود.
پس دمكراسی همانطور كه می تواند با دین جمع شود و مردم سالاری دینی بیافریند، می تواند با اندیشه سكولار هم جمع شود.
پس تنها راه حل لیبرال دمكراسی نیست، بلكه دمكراسی اسلامی هم در عرض آن می تواند پیشنهاد شود. و البته بر اساس تعالیم دین راهی برای دستیابی به سعادت جز رجوع به دین و وحی نیست.
اجازه دهید كلام را به همین جا ختم كنیم، اگرچه نگارنده معترف است كه شاید زود ختم كلام كرده باشد و یا بیش از حد خلاصه و فنی سخن گفته باشد، ولی امیدوار است كه با برادر عزیزی طرف باشد كه هم اهل اغماض است و هم ابهامات احتمالی را در سؤالات خود مطرح می كند.
برای مطالعه بیشتر در این باره به كتاب "لیبرالیسم از ظهور تا غروب"، اثر آنتونی آربلاستر و همچنین كتاب " پرسشها و پاسخها"، نوشته استاد مصباح یزدی و كتاب "فرهنگ واژه ها"، از عبدالرسول بیات مراجعه كنید.
آنچه نویسندگان محترم این كتابها فرموده اند ممكن است با مطالب نگارنده در همه بخشها هماهنگ نباشد، اما برای باز كردن باب گفتگو مناسبند.
خدا یار و نگهدار شما باد.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : يکشنبه 22/4/1382 | پاسخ : يکشنبه 22/4/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 70 بار

تگ ها :

UserName