کد:
12249
پرسش
لطفا"راجع به جن ها و شیطان و اینكه چرا اگر شیطان جزو ملایك بوده سركشی كرده ودرصورتیكه ملایك اختیار ندارند-آیا میشود جنها را دید؟-ایا با تولد هر انسان یك شیطان هم متولد میشود؟-نفس اماره با شیطان یكی است؟ گروههای شیطان پرست موجود در ایران واقعیت دارد؟-كارهای عجیب انجام میدهند؟-كتابهایی معرفی كنید.ایا تمام ادیان الهی شیطان را قبول دارند؟راههای مقابله با جنها و شیطان؟
پاسخ
دوست عزیز!
1) شیطان ـ یا به تعبیر دقیقتر، ابلیس ـ یكی از جنیان بوده، كه در ابتدا دارای مراتب عالی ایمان بوده است، به گونه ای كه لیاقت یافت تا حدی بالا برود و مراتب كمال را طی كند كه جزو ملائكه الهی قرار بگیرد؛ ولی بر اثر نافرمانی و تكبر در مقابل خداوند، مراتب كمال خود را از دست داد و از عرش الهی بیرون رانده شد.
اما در مورد جن به این مطالب توجه نمایید: "جن" چنانكه از مفهوم لغوى این كلمه به دست مى آید، موجودى است ناپیدا، و در قرآن مشخصات زیادى براى او ذكر شده، از جمله اینكه:
1ـ جن موجودى است كه از آتش آفریده شده، بر خلاف انسان كه از خاك آفریده شده است. «و خلق الجان من مارج من نار»(الرحمن/15)
2ـ داراى علم و ادراك و تشخیص حق از باطل، و قدرت منطق و استدلال است.(آیات مختلف سوره جن)
3ـ داراى تكلیف و مسؤولیت است.(آیات سوره جن و سوره الرحمن)
4ـ گروهى از آنها مؤمن صالح، و گروهى كافرند. «و إنا منا الصالحون و منا دون ذلك»(جن/11)
5ـ آنها داراى حشر و نشر و معادند. «و اما القاسطون فكانوا لجهنم حطبا»(جن/15)
6ـ آنها قدرت نفوذ در آسمانها و خبرگیرى و استراق سمع داشتند، و بعدا از این كار منع شدند و قدرت خود را از دست دادند. «و إنا كنا نقعد منها مقاعد للسمع فمن یستمع الان یجد له شهابا رصدا»(جن/9)
7ـ آنها می توانند با بعضى انسانها ارتباط برقرار كنند، و با آگاهى محدودى كه نسبت به بعضى از اسرار نهانى دارند، به اغواى انسانها بپردازند. «و إنه كان رجال من الإنس یعوذون برجال من الجن فزادوهم رهقا»(جن/6)
8ـ در میان آنها افرادى یافت مى شوند كه از قدرت زیادى برخوردارند، همانگونه كه در میان انسانها نیز چنین است. «قال عفریت من الجن أنا آتیك به قبل أن تقوم من مقامك» یعنی یكى از گردنكشان جن به سلیمان گفت من تخت ملكه سبا را، پیش از آنكه از جاى برخیزى، از سرزمین او به اینجا مى آورم.(نمل/39)
9ـ آنها قدرت بر انجام بعضى كارهاى مورد نیاز انسان را دارند. «... و من الجن من یعمل بین یدیه بإذن ربه ... یعملون له ما یشاء من محاریب و تماثیل و جفان كالجواب...» یعنی گروهى از جن پیش روى سلیمان به اذن پروردگار كار مى كردند، و براى او معبدها، تمثالها، و ظرفهای بزرگ غذا تهیه مى كردند.(سبا/12-13)
10ـ خلقت آنها در روى زمین قبل از خلقت انسانها بوده است. «و الجان خلقناه من قبل»(حجر/27) ویژگیهاى دیگری هم می توان با جستجوی در قران و روایات از جن و جنیان بدست آورد. بعلاوه از آیات قرآن به خوبى استفاده مى شود كه، بر خلاف آنچه در افواه مردم عوام مشهور است كه آنها را "از ما بهتران" مى دانند، انسان نوعى است برتر از جن؛ به دلیل اینكه تمام پیامبران الهى از انسانها برگزیده شدند، و این اجنه بودند كه موظف به ایمان به پیامبر اسلام و تبعیت از او شدند. اصولا واجب شدن سجده در برابر آدم(ع) بر شیطان، كه بنا به تصریح قرآن در آن روز از بزرگان طایفه جن بود (كهف/50)، دلیل بر فضیلت نوع انسان بر نوع جن مى باشد.
با در نظر گرفتن مطالب فوق، به نكات ذیل نیز توجه نمائید:
الف) جن از آن جهت كه از حیث مادی، لطیف و از جنس آتش است، كارهایی می تواند انجام بدهد كه انسان قادر به انجام آن نیست، و از اینرو از لحاظ قدرت، بر انسان برتری دارد. كما اینكه در قرآن كریم اشاره دارد كه انسانها در زمره گروه جن ها درآمده اند، نه بر عكس: «و یوم یحشرهم جمیعا یا معشر الجن قد استكثرتم من الإنس ...» یعنی در آن روز كه [خدا] همه آنها را جمع و محشور می سازد، [می گوید:] ای جمعیت [شیطان و] جن! شما با طلب فزونی بر انسانها افراد زیادی از آنها را گمراه كردید... (انعام/128) مفسرین این آیه را ناظر بر تسخیر و امثال آن دانسته اند. بنابراین، در تسخیر جن و مثل آن این جن است كه بر انسان سیطره پیدا می كند، نه انسان بر جن.
ب) انسان بر جن برتری داشته و اشرف مخلوقات است. از اینرو نباید خود را تحت تسخیر آنان قرار دهد.
لذا آنچه امروزه به نام تسخیر جن نامیده می شود ـ كه گفتیم در حقیقت تسخیر انسان است و نه جن ـ بدون آن كه وقوع آن را انكار كنیم، از نظر ارزشی كار صحیحی نیست، چرا كه تسخیر كننده با آن، در حقیقت، جن را بر خود مسلط كرده است.
ج) معمولا، جن های صالح به دنبال رابطه با انسان نیستند، بلكه در پی انجام تكالیف الهی خود هستند؛ ولی جن های ناصالح با انسان رابطه برقرار كرده و در مقابل اطلاعات و یا خدماتی كه به انسان می رسانند، از او تقاضای انجام اعمال خلاف و گناهان كبیره ای ـ همچون بی احترامی به مقدسات و … ـ می كنند. گاهی از شروط ارتباط انسان با آنها، انجام چنین اعمالی است، و حتی جن ها از این طریق انسان را به كفر كشانده و او را گمراه می كنند؛ كما اینكه در آیات قرآن به آن اشاره شده، مانند آیه شریفه: «و أنه كان رجال من الإنس یعوذون برجال من الجن فزادوهم رهقا» یعنی اینكه مردانی از بشر به مردانی از جن پناه می بردند، و آنها سبب افزایش گمراهی و طغیانشان می شدند.(جن/6) و همچنین آیه شریفه: «قالوا سبحانك أنت ولینا من دونهم بل كانوا یعبدون الجن أكثرهم بهم مؤمنون» یعنی آنها ـ یعنی ملائكه ـ می گویند: [خدایا] تو منزهی [از اینكه همتایی داشته باشی] تنها تو ولی و یاور مایی، نه آنها ـ یعنی كفار ـ [ما را پرستش نمی كردند] بلكه جن را پرستش می نمودند، و اكثرشان به آنها ایمان داشتند.(سبأ/41)
د) بله انسانهای كمال یافته ای هستند كه با جن ها رابطه داشته و جن در خدمت آنها است، ولی این یك موهبت و عنایت خاصی است كه خداوند نسبت به آنها دارد، والا آنها سعی در تسخیر جن و … نداشته اند. بر خلاف دیگران كه از راه و بی راهه سعی می كنند تا با جن رابطه برقرار كرده و او را تسخیر كنند، در حالی كه در واقع این جن است كه بر آنها مسخر می شود. بنابراین تسخیر جن از راههای اكتسابی، امری باطل است و در حقیقت خود انسان به تسخیر جن در می آید، و به دنبال آن سختی ها و مشكلات زیادی در زندگی پیدا می شود. برای مطالعه بیشتر می توانید به كتب تفسیری در ذیل آیات 1 تا 17 سوره جن مراجعه نمایید.
2) همانطور كه گفته شد شیطان از طایفه جنیان است نه از طایفه و گروه ملائكه. از اینرو همان طور كه جنیان اختیار بر انجام فرمان الهی و یا عصیان او دارند، این نافرمانی در مورد شیطان نیز معنا پیدا می كند.
قرآن كریم با صراحت، شیطان را از گروه جنیان می داند: «و اذ قلنا للملائكة اسجدوا لآدم فسجدوا الا ابلیس كان من الجن...» (كهف/50)
3) از آنجا كه خلقت جن از آتش است و دارای لطافت جسمی است، در حالت عادی و در شرایط معمولی قابل دیدن نیست. البته در شرایط خاص، و یا در زمانی كه به صورت و شكل انسان ظاهر شوند، قابل رویت هستند، كما اینكه در كتب تاریخ نقل شده كه اجنه به صورت و شكل انسان ظاهر شده و به محضر ائمه(ع) می رسیدند و مسائل شرعی و احكام الهی را از ایشان می پرسیدند.
4) اینگونه نیست كه با تولد هر انسان یك شیطان هم متولد شود، ولی می توان گفت كه شیطان دارای اولاد و فرزندانی است، كما اینكه قرآن كریم به مسأله فرزندان شیطان اشاره می كند: «...أفتتخذونه و ذریته اولیاء من دونی ...» (كهف/50) كه مراد از ذریه همان فرزندان است.
همچنین قرآن كریم با تعبیر "شیاطین" كه به صورت جمع است حكایت از وجود شیطانهای زیادی دارد. بنابراین شیطان در زمینه انحراف و گمراه نمودن انسانها از فرزندانش نیز كمك می گیرد.
البته فریب خوردن و گمراه شدن انسان می تواند توسط شیطان و فرزندان او، و یا به واسطه وسوسه هاس نفسانی و نفس اماره خود انسان، ویا توسط افكار شیطانی برخی انسانهای دیگر صورت بگیرد.
5) نفس اماره جزئی از سرشت و خلقت انسان است، یعنی در طبیعت و سرشت هر انسانی نهاده شده است؛ بنابراین نفس اماره جزئی از نفس انسان محسوب می شود، ولی شیطان موجودی غیر از انسان و جدای از او است.
البته می توان ابلیس و شیاطین او را شیطان بیرونی، و نفس اماره را شیطان درونی نامید.
بنابراین نفس اماره و شیطان با هم متفاوت هستند ولی میتوانند در هدف، مشترك باشند و چه بسا یكی از ابزارهای مهم شیطان برای فریب انسانها ، نفس اماره آنها است.
6) ساتانیزم: ساتانیزم فرقه ای هستند كه اصطلاحاً ایمان به "شیطان" دارد و او را به عنوان "خدا" پرستش می كنند، و به طور خاص با مسیحیت، و به طور عام با همه ادیان به مبارزه برخاسته، و خود را جایگزین همه ادیان میداند.
این حركت عكسالعملی است در مقابل سنت یهودی و مسیحی در غرب، و خصوصاً در برابر مسیحیت و باورهای آن.
به یك معنی میشود گفت كه این اعتراض مدرنی است بر ادیان گذشته. این حركت در واقع تمثیل استكبار است كه با همه ادیان آسمانی معارضه میكند.
در اینجا میتوان به نقش نمادین شیطان به عنوان عاصی و طغیانگری كه با دیانت و تسلیم بودن در برابر خدا به مخالفت برخاسته توجه نمود.
ساتانیزم اساساً با مسیحیت در چالش است و میخواهد سنت و ارزشهای حاكم بر جوامع مسیحی را براندازد. اخلاق و رفتار ناهنجار جنسی، جنایت، سحر و جادو از ذاتیات این حركت به حساب میآید.
برخی ارقام در نظر این فرقه معنی خاصی دارد. در این آیین 13 عدد مقدسی است. 666 نیز از قداست برخوردار بوده و ارتباط مستقیمی با لفظ شیطان در كتب مقدس (انجیل، تورات و زبور) دارد.
در این آئین به ذبح و قربانی گربه اهمیت داده میشود، چرا كه به نظر آنها گربه نزدیكترین حیوان به شیطان است، و با ذبح او یك رابطه معنوی با شیطان حاصل میشود. آنها پس از ذبح گربه خون او را می مكند. امروزه در نروژ شاهد نفوذ این فرقه هستیم. شخصی به نام "آنتون شاندز لاوی" كه اصالت مجارستانی دارد و زندگی خود را در ایالت متحده گذرانده، افرادی را به این آئین جذب نموده است. "لاوی" كتابی به نام انجیل ساتانیزم نوشته كه از سوی طرفدارانش مقدس شمرده می شود.
آموزههای اصلی آن به این قرار است:
1- باید اشباع و لذت خواهی بینهایت سرفصل زندگی باشد.
2ـ در زندگی شاداب و با تحرك باش.
3ـ از دشمن خود متنفر باش، و هلاكش كن.
4ـ زندگی ساده داشته باش مثل حیوانها و …
آنها عبادات و آئینهایی مخصوص به خود دارند. پیروانش آئین خود را به دیگران معرفی نمیكنند و حتی از اعضاء خانواده واقعیت خود را پنهان نگه میدارند.
در ایران گرچه گروهی به نام شیطان پرست، به طور سنتی در بعضی شهرهای مرزی وجود دارند، ولی علی الظاهر ربطی به ساتانیزم نداشته باشند.
منبع فارسی برای كعرفی این فرقه نیافتیم. ولی منابع تحقیق در مورد ساتانیزم به زبان
انگلیسی عبارتند از:
1- The Satamic Bible and The Satamic Rituals Lavey
2- The Satamic Witch and The Devil’s Notebook Lavey
3- The Sected Life of a Satamism
7) بله ادیان الهی شیطان را قبول دارند، و او را موجودی میدانند كه انسان را وسوسه می كند تا گمراه شود.
8) در مورد مقابله شیطان و جن باید گفت كه بحث شیطان را از جن باید جدا نمود، چرا كه همه اجنه نقش وسوسه گری و گمراه كنندگی و انحراف انسان از اطاعت كردن خداوند را ندارند، بلكه همانطور كه گذشت، معمولا با انسان كاری ندارند و خود مؤمن و غیر مؤمن دارند.
این شیطان است كه همیشه وسوسه می كند. بله او یكی از طایفه جنیان می باشد، و ممكن است بعضی از اجنه را هم به خدمت بگیرد.
برای نجات از شیطان بیرون و شیطان درون تنها وسیله تقوا است. و برای رفع هر خطری ـ چه شناخته شده و چه ناشناخته ـ دعا و توكل. تنها فرقی كه هست در خطرات شناخته شده، به خواست خدا، ابزار را هم به كار می گیریم.
پیروز باشید.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
سه شنبه 10/4/1382
| پاسخ :
سه شنبه 10/4/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
138 بار