- كنون به آب مي لعل خرقه مي شويم
- نصيبه ازل از خود نمي توان انداخت
-
واژه نامه
- خرقه :
خرقه در لغت به معني پاره و قطعه اي از جامه است ودر اصطلاح صوفيه عبارتست از جامه اي پشمين كه غالباّ از پاره هاي به هم دوخته فراهم آمده است
English Translation :
Now, with water of ruby wine, I lave my religious garment:
First Mesra Translation:
From one's self, the lot (of the ruby wine) of eternity without beginning one can not-- cast.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- اكنون كارم به جائي كشيده كه خرقه زهد و ورع خود را با مي سرخ فام مي شويم ; نصيب و قسمت من از روز ازل چنين بود و از نصيب و قسمت نمي توان گريخت ،نصيبه : بهره ، تقدير; نصيبه ازل : تقدير الهي ،مضمون دنباله بيت قبلي است كه گفت جمال پرستي باعث كشيده شدن من به سوي مي و مطرب گرديد، و در اين بيت مي گويد حالا در مي پرستي كارم به جائي كشيده كه خرقه زهد خود را با شراب مي شويم ، **