- خمي كه ابروي شوخ تو در كمان انداخت
- به قصد جان من زار ناتوان انداخت
-
واژه نامه
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
- شوخ :
بي شــرم ، شاد و شنگــــول ، دزد و راهزن
English Translation :
The great curve that, into the bow (of thy eye-brow), thy bold eye-brow-- cast,
First Mesra Translation:
In design of the blood of me, miserable, powerless, it-- cast.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- ابروي گستاخ تو با انحنائي كه به كمان خود داده ; قصد نشانه روي به سوي جان ناتوان مرا دارد،شوخ : جسور،ابرو را با كمان مقايسه كرده ، مي گويد ابروي تو حالت كماني را دارد كه براي نشانه روي كشيده شده ، و هدف آن جان ناتوان من است ــ منحني زيباي ابروي تو براي از پا درآوردن من جمال پرست عاشق پيشه است ،يا مي توان خم را خم به ابرو آوردن و اخم كردن تعبير كرد و در اين صورت معني بيت اينكه : حالت عتاب تو به قصد از ميان بردن من است ، **