امام هادی (ع)
:
كسي كه خود را سبك مي شمارد ، از شر او در امان مباش .
 
من هانت عليه نفسه فلا تأمن شره
 
تحف العقول ، ص 512
    
    
امام عسکری (ع)
:
چه بد است آن بنده خدا كه دورو و دو زبان است . در حضور برادرش او را مي ستايد ، و در غياب او بدگوئيش مي كند . اگر عطايي به برادرش رسد حسد برد ، و اگر گرفتار گردد او را وانهد .
 
بئس العبد عبد يكون ذا وجهين و ذا لسانين ، يطري أخاه شاهدا ، و يأكله غائبا ، إن أعطي حسده ، و إن ابتلي خانه
 
تحف العقول ، ص 518
    
    
امام عسکری (ع)
:
رسيدن به خداوند متعال ، سير و سفري است كه جز با شب زنده داري حاصل نگردد .
 
إن الوصول الي الله عز و جل سفر لا يدرك إلا بامتطاء الليل
 
مسند الامام العسكري ، ص 290
    
    
امام هادی (ع)
:
اگر همه مردم مسيري را انتخاب كنند و در آن گام نهند ، من به راه كسي كه تنها خدا را خالصانه مي پرستد خواهم رفت .
 
لو سلك الناس واديا شعبا لسلكت وادي رجل عبد الله وحده خالصا
 
بحار الانوار ، ج 78 ، ص 245
    
    
امام مهدی (عج)
:
اگر خواستار رشد و كمال معنوي باشي هدايت مي شوي ، و اگر طلب كني مي يابي .
 
ان استرشدت أرشدت ، و ان طلبت وجدت .
 
بحارالأنوار ، ج 51 ، ص 339
    
    
امام رضا (ع)
:
اطعام و ميهماني كردن براي ازدواج از سنت است
 
من السنة إطعام الطعام عند التزويج
  
    
    
امام کاظم (ع)
:
از كبر و خودخواهي بپرهيز ، كه هر كسي در دلش به اندازه دانه اي كبر باشد ، داخل بهشت نمي شود .
 
اياك و الكبر ، فانه لا يدخل الجنه من كان في قلبه مثقال حبه من كبر
  
    
    
امام صادق (ع)
:
يا عالم باش ، يا دانشجو و يا دوستدار اهل علم و چهارمي ( يعني دشمن اهل علم ) مباش كه به سبب دشمني آنها هلاك شوي .
 
اغد عالما أو متعلما أو أحب أهل العلم ، و لا تكن رابعا فتهلك ببغضهم .
 
اصول كافي ، ج 1 ، ص 41
    
    
امام باقر (ع)
:
از سستي و بي قراري بپرهيز ، كه اين دو ، كليد هر بدي مي باشند ، كسي كه سستي كند ، حقي را ادا نكند ، و كسي كه بي قرار شود ، بر حق صبر نكند .
 
اياك و الكسل و الضجر فانهما مفتاح كل شر ، من كسل لم يؤد حقا ، و من ضجر لم يصبر علي حق
  
    
    
امام حسین (ع)
:
خداوندا، تو آگاهي كه آنچه انجام داديم ، نه براي رقابت در كسب جاه و مقام بود و نه براي چيزهاي پوچ و بيهوده دنيا، بلكه براي اين بود كه نشانه هاي راه دينت را ارائه دهيم و (مفاسد را) در شهرهاي تو اصلاح كنيم تا بندگان مظلوم تو در امنيت و آسايش باشند و به احكام تو عمل كنند.
 
أللهم إنك تعلم أنه لم يكن ما كان منا تنافسا في سلطان ، و لا التماسا من فضول الحطام ، ولكن لنري المعالم من دينك و نظهر الإصلاح في بلادك ، و يأمن المظلومون من عبادك ، و يعمل بفرائضك و سننك و أحكامك .
 
تحف العقول ، ص 239