سوره : 
يس
 آیه شماره : 
33 
 
ریشه کلمه :
حيي 
 
فعل : 
حىّ 
  معنی :
زنده، زنده بودن،  زنده شدن، زنده کردن
«استحياء»  درخواست زندگي، زنده نگاه داشتن  
«تحيّت»: سلام، هر دعا و ثنا و تعارف 
  توضیح :
زنده آن است كه چهار عمل جذب، دفع، حركت و توليد مثل داشته باشد مثل انسان و حيوان و علف زنده و اگر داراى اين خواص نباشد مرده است. 
دانه و تخم تا زير خاك نرفته است مرده و بى حركت است و سلّول خفتهاى ميان آن هست، ولى چون زير خاك رفت در اثر حرارت و رطوبت به حركت مىآيد و زنده شده رشد مىنمايد و چون به گياه مبدّل گرديد دانهها و تخمهاى خود را كه در نوبت خود مردهاند به زمين مىريزند و بدين شكل زنده از مرده و بالعكس بيرون مىآيد.
«تحيّت»: هر دعا و ثنا و تعارفى است كه شخص در روبرو شدن با شخص ديگر بر زبان مىآورد و آن در اصل، مصدر حيّاك اللّه است و تحيّت اعمّ از سلام كردن است.