• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
برای مشاهده معانی و تفاسیر هر آیه بر روی متن آیه کلیک نمایید.
سوره : الانفال  آیه شماره : 8
ریشه کلمه : جرم
فعل : جرم
معنی : «جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب «لاجرم» حتماً، البته، لابد. «جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه «اجرام» گناه کردن.
توضیح : اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفته‏اند. « لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مى‏دهد يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مى‏كند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مى‏كند .
سوره : يونس  آیه شماره : 17
ریشه کلمه : جرم
فعل : جرم
معنی : «جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب «لاجرم» حتماً، البته، لابد. «جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه «اجرام» گناه کردن.
توضیح : اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفته‏اند. « لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مى‏دهد يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مى‏كند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مى‏كند .
سوره : يونس  آیه شماره : 50
ریشه کلمه : جرم
فعل : جرم
معنی : «جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب «لاجرم» حتماً، البته، لابد. «جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه «اجرام» گناه کردن.
توضیح : اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفته‏اند. « لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مى‏دهد يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مى‏كند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مى‏كند .
سوره : يونس  آیه شماره : 82
ریشه کلمه : جرم
فعل : جرم
معنی : «جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب «لاجرم» حتماً، البته، لابد. «جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه «اجرام» گناه کردن.
توضیح : اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفته‏اند. « لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مى‏دهد يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مى‏كند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مى‏كند .
سوره : الكهف  آیه شماره : 53
ریشه کلمه : جرم
فعل : جرم
معنی : «جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب «لاجرم» حتماً، البته، لابد. «جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه «اجرام» گناه کردن.
توضیح : اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفته‏اند. « لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مى‏دهد يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مى‏كند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مى‏كند .
سوره : الشعراء  آیه شماره : 99
ریشه کلمه : جرم
فعل : جرم
معنی : «جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب «لاجرم» حتماً، البته، لابد. «جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه «اجرام» گناه کردن.
توضیح : اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفته‏اند. « لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مى‏دهد يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مى‏كند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مى‏كند .
سوره : القصص  آیه شماره : 78
ریشه کلمه : جرم
فعل : جرم
معنی : «جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب «لاجرم» حتماً، البته، لابد. «جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه «اجرام» گناه کردن.
توضیح : اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفته‏اند. « لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مى‏دهد يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مى‏كند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مى‏كند .
سوره : الروم  آیه شماره : 12
ریشه کلمه : جرم
فعل : جرم
معنی : «جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب «لاجرم» حتماً، البته، لابد. «جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه «اجرام» گناه کردن.
توضیح : اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفته‏اند. « لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مى‏دهد يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مى‏كند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مى‏كند .
سوره : الروم  آیه شماره : 55
ریشه کلمه : جرم
فعل : جرم
معنی : «جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب «لاجرم» حتماً، البته، لابد. «جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه «اجرام» گناه کردن.
توضیح : اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفته‏اند. « لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مى‏دهد يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مى‏كند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مى‏كند .
سوره : السجدة  آیه شماره : 12
ریشه کلمه : جرم
فعل : جرم
معنی : «جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب «لاجرم» حتماً، البته، لابد. «جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه «اجرام» گناه کردن.
توضیح : اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفته‏اند. « لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مى‏دهد يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مى‏كند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مى‏كند .
سوره : يس  آیه شماره : 59
ریشه کلمه : جرم
فعل : جرم
معنی : «جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب «لاجرم» حتماً، البته، لابد. «جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه «اجرام» گناه کردن.
توضیح : اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفته‏اند. « لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مى‏دهد يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مى‏كند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مى‏كند .
سوره : الرحمن  آیه شماره : 41
ریشه کلمه : جرم
فعل : جرم
معنی : «جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب «لاجرم» حتماً، البته، لابد. «جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه «اجرام» گناه کردن.
توضیح : اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفته‏اند. « لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مى‏دهد يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مى‏كند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مى‏كند .
سوره : الرحمن  آیه شماره : 43
ریشه کلمه : جرم
فعل : جرم
معنی : «جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب «لاجرم» حتماً، البته، لابد. «جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه «اجرام» گناه کردن.
توضیح : اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفته‏اند. « لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مى‏دهد يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مى‏كند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مى‏كند .